اخیراً محققان راه حلهایی ارائه نمودهاند که با استفاده از آن تولیدکنندگان میتوانند با تجزیه و تحلیل سیگنالهای مغزی، واکنش مصرفکنندگان را نسبت به محصولات خود مستقیما بررسی کنند. این تکنیک "نورومارکتینگ" نامیده میشود. پژوهش حاضر به لحاظ روش تحقیق، تجربی-آزمایشگاهی و چکیده کامل
اخیراً محققان راه حلهایی ارائه نمودهاند که با استفاده از آن تولیدکنندگان میتوانند با تجزیه و تحلیل سیگنالهای مغزی، واکنش مصرفکنندگان را نسبت به محصولات خود مستقیما بررسی کنند. این تکنیک "نورومارکتینگ" نامیده میشود. پژوهش حاضر به لحاظ روش تحقیق، تجربی-آزمایشگاهی و به لحاظ هدف کاربردی است که به بررسی پاسخ مغز به طعم محصول در مواجهه با برندهای شکلات از طریق مقایسهی واکنش مغزی مصرفکنندگان شکلات صبحانه در مواجه با طعم و در مواجهه با برند میپردازد. در این مطالعه از طریق تجهیزات الکتروانسفالوگرافی در 14 منطقه مغزی در زمان مزه کردن شکلات صبحانه توسط 35 آزمودنی در سه مرحله بدون آگاهی از برند ، آگاه از برند اما برندهای اشتباه و آگاه از برند با برندهای صحیح و در هر مرحله سه برندوجود داشت. نمونه گیری در تمام دامنههای فرکانسی صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین فعالیت مغزی در نواحی AF3 و AF4 در حین چشیدن طعم شکلات بدون آگاهی از برند و چشیدن طعم شکلات با آگاهی از برند تفاوت معنی داری وجود دارد. در نتیجه هم طعم و هم برند بر فعالیت مغزی تاثیر میگذارند اما تاثیر برند بسیار بیشتر بوده تا جایی که طعم دو برند جابجا شده باعث باورهای اشتباه توسط آزمودنی شد.
پرونده مقاله
تمایل به وارسی محصولات توسط مصرفکننده در بازاریابی دیجیتال چالشیست که شرکتهای پیشرو این حوزه برای رفع آن میکوشند. به نظر میرسد بارزترین اهرمی که در این راستا میشود اختیار نمود ،استفاده از ویژگیهای دیداری در ارائه محصولات میباشد.لذا این مطالعه کیفی باهدف کشف مؤلفه چکیده کامل
تمایل به وارسی محصولات توسط مصرفکننده در بازاریابی دیجیتال چالشیست که شرکتهای پیشرو این حوزه برای رفع آن میکوشند. به نظر میرسد بارزترین اهرمی که در این راستا میشود اختیار نمود ،استفاده از ویژگیهای دیداری در ارائه محصولات میباشد.لذا این مطالعه کیفی باهدف کشف مؤلفهها و عوامل مؤثر برجذب مشتریان در بازاریابی دیجیتال مبتنی بر محرکهای دیداری صورت پذیرفت.روش: بهمنظور دستیابی به اهداف پژوهش از روششناسی کلاسیک یا ظاهر شونده در نظریه داده بنیاد استفاده شد.استخراج مفاهیم و مؤلفهها از بطن دادههای مصاحبه با 14 نفر خبره در حوزه پژوهش تا حد اشباع نظری که با اتکا به روش نمونهگیری هدفمند گزینششده بودند صورت پذیرفت.یافتهها: انجام تجزیهوتحلیلها از طریق مقایسه مستمر در فرایند کدگذاری حقیقی و نظری با استفاده از نرمافزار مکس کیو دی ای منجر به شناسایی465 کدباز ،53 زیر مؤلفه، 15 مؤلفه اصلی، در 6 مقوله گردید.نتایج:مفاهیم مستخرج در این مطالعه به ظهور مدل نهایی،حول پدیده محوری تحت عنوان محرکهای دیداری در بازاریابی دیجیتال انجامید.این مدل به پدیده علل، عوامل همبسته با فرایند علل اصلی، عوامل میانجی، مداخلهگر و پیامدهای مرتبط با پدیده محوری مطالعه و بستر آن اشاره دارد ، این 6 مورد در رویکرد کلاسیک به خانواده 6 سی های گلیزر مصطلح میباشند . این مطالعه زوایای جدیدی از کاربرد و چگونگی استفاده از محرکهای دیداری در بازاریابی دیجیتال را شناسایی کرده و با معرفی مدل جذب مشتریان در بازاریابی دیجیتال مبتنی بر محرکهای دیداری به برطرف نمودن برخی از شکافها و رفع ابهام موجود در رابطه با مفهوم موضوع پژوهش پرداخته است.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط علی بازاریابی عصبی بر رفتار مصرف کنند گان خدمات ورزشی با میانجیگری بازاریابی رابطه مند و همچنین کاربرد تحقیقات بازاریابی عصبی و ارزیابی سهم بالقوه آن در بهبود عملکرد بازاریابی و در مورد خاص باشگاه های تیمی شمالغرب ایران بود. این موضوع همراه چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر تعیین ارتباط علی بازاریابی عصبی بر رفتار مصرف کنند گان خدمات ورزشی با میانجیگری بازاریابی رابطه مند و همچنین کاربرد تحقیقات بازاریابی عصبی و ارزیابی سهم بالقوه آن در بهبود عملکرد بازاریابی و در مورد خاص باشگاه های تیمی شمالغرب ایران بود. این موضوع همراه با مرور کلی رفتار مصرف کننده و بازاریابی رابطه مند ارتقاء یافته است و تمرکز بر روی مصرف کنند گان خدمات ورزشی باشگاه های تیمی می باشد. روش نمونه گیری بصورت خوشه ای، تصادفی و نسبتی می باشد. جامعه آماری تحقیق استفاده کنندگان خدمات ورزشی باشگاه های ورزشی در مراکز 4 استان آذربایجانغربی، آذربایجان شرقی، اردبیل و کردستان بود. پس از طی مراحل کمی و همچنین پخش و جمع آوری داده های خام به تعداد 429 نفر از ورزشکاران باشگاه های تیمی اقدام به تجزیه و تحلیل داده ها نمود. نتایج تحلیل عاملی و تحلیل مسیر از طریق نرم افزار لیزرل 3/9 نشان داد هر دو متغیر بازاریابی عصبی با میزان 78/0 و متغیر میانجی بازاریابی رابطه مند با میزان 56/0 در تبیین رفتار مصرف کننده ورزشی نقش ایفا می کنند شاخصهای برازش مدل کلی پژوهش دارای برازشی نسبتاً مناسب با داده های پژوهش است؛ 93/0NFI است و شاخص های جذر واریانس تقریب برابر با 065/0 شد.
پرونده مقاله
بازاریابی عصبی باعث تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از ذهن مشتریان می شود که منجر به شناخت و کشف ندانسته ها می شود و اقدام به خرید آنی می کنند؛ لذا این پژوهش به منظور بررسی رابطه بازاریابی عصبی با رفتار خرید آنی خریداران برندهای ورزشی انجام شده است. جامعه آماری این پ چکیده کامل
بازاریابی عصبی باعث تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از ذهن مشتریان می شود که منجر به شناخت و کشف ندانسته ها می شود و اقدام به خرید آنی می کنند؛ لذا این پژوهش به منظور بررسی رابطه بازاریابی عصبی با رفتار خرید آنی خریداران برندهای ورزشی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه خریداران فروشگاه های برندهای ورزشی در شهر مشهد مقدس، که تعداد آنها نامشخص بوده است. با شیوه نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای تعداد 20 فروشگاه بزرگ در شهر مشهد بطور تصادفی انتخاب و 400 پرسشنامه بین خریداران توزیع شد. در این تحقیق از دو پرسشنامه بازاریابی عصبی ایزر و همکارانش (2011) و رفتار خرید آنی بسوش (2016) استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد بازاریابی عصبی و کلیه ابعاد آن با رفتار خرید آنی خریداران برندهای ورزشی رابطه معنی دار وجود دارد (94/7 = t و 82/0=r ). اهمیت بازاریابی عصبی ویژه بوده و می تواند تصمیمات را بر روی ذهن مشتریان نشان دهد؛ بنابراین بازاریابی عصبی به منزله رویکردی جدید است که در آن مغز مشتریان دقیقاً مورد بررسی قرار میگیرد تا کارکرد آن مشخص شده و چگونگی شکلگیری رفتارها شبیهسازی شود. لذا شرکت های تولیدکننده و توزیع کننده برندهای ورزشی برای کسب سود بیشتر، باید استفاده از بازاریابی عصبی را سرلوحه بخش تبلیغات و بازاریابی خود قرار دهند.
پرونده مقاله
مطالعه حاضر به مرور تحلیل بازاریابی عصبی و تاثیر آن بر فعالیت امواج مغزی مشتریان کالاهای ورزشی می پردازد. روش تحقیق مقاله حاضر به شکل مروری صورت یافته است. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل استفاده از مطالعات (جستجوی اسناد و مقالهها) است. برای جستجوی مقالات به زبان فارسی و چکیده کامل
مطالعه حاضر به مرور تحلیل بازاریابی عصبی و تاثیر آن بر فعالیت امواج مغزی مشتریان کالاهای ورزشی می پردازد. روش تحقیق مقاله حاضر به شکل مروری صورت یافته است. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل استفاده از مطالعات (جستجوی اسناد و مقالهها) است. برای جستجوی مقالات به زبان فارسی و لاتین از مقالات سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۴ استفاده شد که ازطریق جستجو در پایگاههای اطلاعاتی Scopus، Sid، Jcr ، Google Scholar، و Science Direct جمعآوری شدند. همچنین برای استخراج مقالات از کلیدواژههای بازاریابی عصبی (Neuromarketing)، فعالیت های مغزی در بازاریابی ورزشی (Brain activities in sports marketing)، مشتریان کالاهای ورزشی (Sporting goods customers) استفاده شد. ۵۲ مقاله از جستجوی کلمات کلیدی به دست آمد و پس از درنظرگرفتن معیارهای ورود و خروج 23 عنوان مقاله به دست آمد. یافته های تحقیق نشان داد که بازاریابی عصبی منجر به افزایش فعالیت امواج مغزی مشتریان و همچنین ارتقای برند و ایجاد عمیق تر با مشتریان کمک می کند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که تحلیل بازاریابی عصبی در صنعت کالاهای ورزشی نه تنها به بهبود تجربه مشتریان کمک میکند، بلکه میتواند به ارتقاء فعالیتهای مغزی آنها نیز کمک کند و در نهایت به رشد و توسعه این صنعت کمک کند.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد