یکی از مهمترین موضوعاتی که فلاسفه و عارفان شرقی بدان پرداخته اند مسئله انسان شناسی است و از مولفه های مهم مربوط به آن شناخت مرگ، عشق و علم انسان است که علم به این موضوعات در سرنوشت آدمی تأثیر به سزایی دارد، انسان معاصر با توجه به مکاتب و نظریه های مختلف در این مورد دچار چکیده کامل
یکی از مهمترین موضوعاتی که فلاسفه و عارفان شرقی بدان پرداخته اند مسئله انسان شناسی است و از مولفه های مهم مربوط به آن شناخت مرگ، عشق و علم انسان است که علم به این موضوعات در سرنوشت آدمی تأثیر به سزایی دارد، انسان معاصر با توجه به مکاتب و نظریه های مختلف در این مورد دچار سردرگمی شده است مطالعه در باب این موضوعات باعث برطرف شدن برخی ابهامات ذهنی و انتخاب مسیر درست زندگی خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف بررسی انسان از دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری با رویکرد به علم، مرگ و عشق به روش کتابخانهای به انجام رسیده است. یافته های پژوهش: از تشابهات اندیشه دو شاعر: یکی از عوامل مهم و تاثیرگذار در ارتقای مقام انسان را کسب علم می دانند، مولانا سه علم، علم تجربی، علم شغل و علم صوفیانه را باور دارد،عنایت او به علم صوفیانه است. اما اقبال به علم حصولی و حضوری معتقد است. در مورد مرگ هر دو شاعر مرگ و جاودانگی را برای تمامی انسان ها محتوم می دانند. مولانا نوع زندگی و مرگ شخص را بازتـاب ضـمیر و دل آدمـی می داند اما اقبال می گوید: جاودانگی حقیقی زمانی مطلوب است آدمی گوهر وجودی مفهومِ خودی را بشناسد. عشق از نظر هر دو از سوی خدا آمده است مولانا غایت و نهایت عشق را وصول به حضرت حق می داند . اما از نظر اقبال عشق به خدا در نهاد آدمی موجود است و اگر لحظه ای عشق به خدا از آنها گرفته شود نابود می شوند.
پرونده مقاله
علامه اقبال لاهوری شاعر فارسی زبان هنددی و امیرالشدارا شوقی شاعرعرب زبان مصری، هر یک در دوره زندگانی خود از سرشناس تدرین شداعرانکشورشان به شمار می آمدند. شرایط اجتماعی و سیاسی تقریبا مشابه حاکم برجماه هند و مصر در قرن نوزدهم، باعث به وجود آمدن اندیشه هدای مشترکدر ذهن و چکیده کامل
علامه اقبال لاهوری شاعر فارسی زبان هنددی و امیرالشدارا شوقی شاعرعرب زبان مصری، هر یک در دوره زندگانی خود از سرشناس تدرین شداعرانکشورشان به شمار می آمدند. شرایط اجتماعی و سیاسی تقریبا مشابه حاکم برجماه هند و مصر در قرن نوزدهم، باعث به وجود آمدن اندیشه هدای مشترکدر ذهن و زبان این دو شاعر وطن پرست گردیده است.در این مقاله سعی ما بر این بوده اسدت، بدا بررسدی شدرایط اجتماعی وسیاسی حاکم بر جاماه هند و مصر، به بررسدی اندیشده هدای مشترک این دوشاعر بپردازیم. مهمترین منابع در تهیه این مقالده دیدوان شار اقبدال و شوقیمی باشد و آنچه بیان شده است، تنها به استناد شعر آنان می باشد.
پرونده مقاله
اقبال لاهوری و ابوالقاسم شابی از شعرای انقلابی و متعهد بودند که در راه اصلاح بیدارسازی افکار مردم گام نهادند. این دو شاعر آزادیخواه علیه جور حاکم بر زمانة خودقیام کردند و به قیام علیه ستم متعهد شدند و ب هعلت خفقا نهای موجود در سرزمی نهایدر قصاید ظالم و ظلام تونس و پ چکیده کامل
اقبال لاهوری و ابوالقاسم شابی از شعرای انقلابی و متعهد بودند که در راه اصلاح بیدارسازی افکار مردم گام نهادند. این دو شاعر آزادیخواه علیه جور حاکم بر زمانة خودقیام کردند و به قیام علیه ستم متعهد شدند و ب هعلت خفقا نهای موجود در سرزمی نهایدر قصاید ظالم و ظلام تونس و پاکستان، زبان رمز و کنایه را برگزیدند تا آنجا کهمار تعبیر م ی شود. اقبال نیز از الثعبان شابی نماد استعمار فرانسه است و یا از آن بهتعبیر م یکند. گرگ بر هنما استعمار انگلیس بهسعی کردند گوهر نایاب عشق الهی را در هموطنان خود بپرورانند تا شابی و لاهوری با توکل به خدا و کسب ارادة ازدست رفته، بر روح صوفیانة خشک حاکم بر زمان خود غلبهکنند و علیه استعمار به پا خیزند.
پرونده مقاله
بین اشعار مولوی و اقبال لاهوری شباهتهای وجود دارد که موجب شده این دو شاعر بزرگ به هم نزدیک شوند. سؤال اصلی در این نوشتار این است که انسان از دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری دارای چه جایگاهی هستند؟ بررسی اشعار این دو شاعر و مقایسه آنها در رابطه با انسان و محتوای آن بیانگر چکیده کامل
بین اشعار مولوی و اقبال لاهوری شباهتهای وجود دارد که موجب شده این دو شاعر بزرگ به هم نزدیک شوند. سؤال اصلی در این نوشتار این است که انسان از دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری دارای چه جایگاهی هستند؟ بررسی اشعار این دو شاعر و مقایسه آنها در رابطه با انسان و محتوای آن بیانگر این است که مولانا و اقبال لاهوری اعتقاد دارند که در سلسله مراتب وجود، انسان به عنوان آخرین مرتبه هستی پا به عرصه عالم گذاشته و یا به قولی متأخّر زمانی است، ولی علت اصلی و غایی آفرینش محسوب میگردد و خلاصه و اشرف تمام مخلوقات به شمار میرود. از مشترکات دیدگاه مولانا و اقبال لاهوری میبایست به نوع نگاه آنها به انسان به عنوان موجودی دو بعدی و دارای مراتب، غایت خلقت بودن انسان کامل و برتری انسان بر سایر موجودات اشاره کرد. نتایج حاکی از آن است که اقبال لاهوری علاوه بر شباهت نگرش به مولانا به فلسفه تربیتی انسان توجه دارد.
پرونده مقاله
توجه به عناصر موسیقی ساز شعر( مانند: وزن، قافیه، ردیف) به خواننده کمک میکند تا معانی و حس شاعر را بهتر درک نماید. به ویژه در خصوص قافیه که مهمترین جلوهگاه موسیقی کناری در شعر بوده و نقش مهمی در انتقال معانی ایفا مینماید. که با بررسی آن علاوه بر فهم بهتر مفهوم مورد چکیده کامل
توجه به عناصر موسیقی ساز شعر( مانند: وزن، قافیه، ردیف) به خواننده کمک میکند تا معانی و حس شاعر را بهتر درک نماید. به ویژه در خصوص قافیه که مهمترین جلوهگاه موسیقی کناری در شعر بوده و نقش مهمی در انتقال معانی ایفا مینماید. که با بررسی آن علاوه بر فهم بهتر مفهوم مورد نظر، میزان توانمندی شاعر در سرودن شعر نیز سنجیده می گردد. اقبال لاهوری شاعر نام آشنایی است. وی با پیروی از شاعران بزرگ فارسی سرا قافیه را ابزاری برای القای عاطفه و مفهوم مورد نظر خود به کار گرفته است. این تحقیق میکوشد تا با روش تحلیلی _ توصیفی نقش موسیقایی قافیه را با تکیه بر اشعار جاویدنامه علامه اقبال لاهوری مورد بررسی قرار دهد. ساختهای محکم و گوناگون قافیه، تأثیر طنین حروف قافیه در جبران محدودیت وزنی و همچنین القای عاطفه مورد نظر شاعر، تناسب آوایی اجزای بیت با حروف قافیه و نیز استفاده اقبال از صنایع بدیعی و ساخت قافیههای هنری در این مقاله به عنوان علل گوشنوازی قافیه در شعر جاویدنامه مورد بررسی قرار گرفته است.
پرونده مقاله
ابلیس، یکی از چهرههای سرشناس تاریخ آفرینش است که در متون دینی و ادبی ـ به ویژه ادبیات تعلیمی و عرفانی ـ به او توجه شده است.
شاعران و عارفان نامداری چون احمد غزالی، عین القضاة، سنایی، عطار و مولانا، با نگرشی عارفانه، گناهش را توجیه نموده و آن را برخاسته از عشق توحیدی ا چکیده کامل
ابلیس، یکی از چهرههای سرشناس تاریخ آفرینش است که در متون دینی و ادبی ـ به ویژه ادبیات تعلیمی و عرفانی ـ به او توجه شده است.
شاعران و عارفان نامداری چون احمد غزالی، عین القضاة، سنایی، عطار و مولانا، با نگرشی عارفانه، گناهش را توجیه نموده و آن را برخاسته از عشق توحیدی او به پروردگارش دانسته اند.
اقبال لاهوری، شاعر پارسیگو و فیلسوف آشتی جوی مسلمان، ابلیس را به گونهای متفاوت در اشعارش مطرح نموده است.
در این مقاله، نگارنده به معرفی دو چهره ی متفاوت ابلیس در اشعار اقبال لاهوری و عطار نیشابوری پرداخته است.
پرونده مقاله
کانت از مهمترین فیلسوفان غرب است که با بیان محدودیتهای تفکر عقلانی ضمن منضبط نشان دادن عقل، مبناگرایی را که مدتی بر تفکر فلسفی غرب حکمفرما شده بود، به چالش میکشد. او معتقد است عقل از دخالت در تمامی حوزهها عاجز است.در فلسفه کانت، عقل عالیترین قوه نفس و معرفت عقلانی چکیده کامل
کانت از مهمترین فیلسوفان غرب است که با بیان محدودیتهای تفکر عقلانی ضمن منضبط نشان دادن عقل، مبناگرایی را که مدتی بر تفکر فلسفی غرب حکمفرما شده بود، به چالش میکشد. او معتقد است عقل از دخالت در تمامی حوزهها عاجز است.در فلسفه کانت، عقل عالیترین قوه نفس و معرفت عقلانی بالاترین مرحله شناخت است. پس اساسیترین ویژگی بشر عقلانیت یا خردورزی است که مبنای سخاوت و شرافت ذاتی او میباشد. اما اقبال عقل را نعمت الهی دانسته و قصد دارد برپایه نظام اندیشهای دینی منسجم و متشکل ازمنابع سهگانه شناخت یعنی طبیعت، تاریخ وتجربه، جهان را تفسیرکرده و معنای زندگی را دریابد. دراین مقاله سعی شد با بررسی شبکهمعنایی هرمتفکر وجوه اشتراک و افتراق اندیشه آنان درمورد تفسیرحیات انسانی مشخصگردد. یافتهها حاکی از آن استکه کانت با جدا سازی عقل عملی از عقل نظری در گام اول آن را توانمند در تشخیص اخلاق و عمل به اخلاق ارزیابی میکند و این امکان را به بشر میدهد که اخلاقی جهانشمول و معتبر وضع کند و از اینکه اخلاق به امری نسبی تبدیل شود ممانعت میکند و برای اینکه عقل در تشخیص اخلاق دچار اشتباه نشود، معیارهایی معرفی میکند که براساس آن امکان تشخیص رفتار اخلاقی از رفتار غیراخلاقی ممکن میشود. از دیگر سو مهمترین ویژگی اندیشهی اقبال وجه انتقادی و سنتشکنی اوست. او عقل انسانرا بهتنهایی قادربه فهم صیرورت هستی نمیداند و برای تفسیر جهان نیاز بهپیوند انسان با حیات را لازم و بیشترین سطح-آگاهی و اندیشهورزی فیلسوفان را ناشیاز غرایزنهانی آنها میداند.
پرونده مقاله
علامه محمد اقبال لاهوری (1256- 1317هـ)، فیلسوف، مصلح، سیاستمدار، شاعر، حقوق دان و متفکر مسلمان پاکستانی بود که در بسیاری از میدان های معرفتی، نه تنها در سرزمین های اسلامی که در تمام جهان مشهور است. به دلیل نگاه نوینی که به دین داشت، تمام نوگرایان و روشنفکران دینی، به گو چکیده کامل
علامه محمد اقبال لاهوری (1256- 1317هـ)، فیلسوف، مصلح، سیاستمدار، شاعر، حقوق دان و متفکر مسلمان پاکستانی بود که در بسیاری از میدان های معرفتی، نه تنها در سرزمین های اسلامی که در تمام جهان مشهور است. به دلیل نگاه نوینی که به دین داشت، تمام نوگرایان و روشنفکران دینی، به گونه ای وامدار او هستند، شهرت و آوازۀ او قبل از آنکه در میان دولت های مسلمان منتشر شود، به فراسوی مرزهای اسلامی و کشورهای غربی رسیده بود. اقبال لاهوری، تمام تلاش خود را در راه رسالتش که همانا بیداری مسلمانان بود، صرف می کرد. به همین منظور بیشتر اشعار خود را برای بیداری مسلمانان سرود. اولین منظومۀ دیوان او اسرار خودی است که بر این اساس دیگر اندیشه هایش را بنا می کند و می توان گفت او از آن پس هیچ گاه از خودی دور نشد و هر جا به اصلاح پرداخت بر همین اساس عمل کرد. دیدگاه او نسبت به غرب که تا حدودی احساسی می نمود، مغرب زمین را پیش مسلمانان هیولایی ترسم کرد که می بایست برای رسیدن به خودی از فرهنگ مغرب زمین اجتناب کرد. مسألۀ اصلی ما در این پژوهش این است که مراد اقبال از خودی چیست؟ و چه هدفی را دنبال می کند؟ نگارنده در این مقاله با روش تحلیلی–توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای قصد دارد به بازشناسی نماد خودی در اندیشه اقبال بپردازد. نتیجه ای که از این پژوهش حاصل می شود، این است که خودی در فلسفۀ اقبال، بازگشت به خویشتن و رهایی از فراموشی خود است.
پرونده مقاله
در نظریه های دولت میتوان دو نگاه کلی را در خصوص تحول اجتماعی از یکدیگر باز شناخت. در نگاه اول میتوان از تحول در راس هرم قدرت سیاسی و یا به اصطلاح اصلاحات از بالا سخن گفت و در نگاه دیگر میتوان از تحول در بطن توده های مردم تا راس حاکمیت اشاره کرد.یا به عبارتی بهتر حرکت چکیده کامل
در نظریه های دولت میتوان دو نگاه کلی را در خصوص تحول اجتماعی از یکدیگر باز شناخت. در نگاه اول میتوان از تحول در راس هرم قدرت سیاسی و یا به اصطلاح اصلاحات از بالا سخن گفت و در نگاه دیگر میتوان از تحول در بطن توده های مردم تا راس حاکمیت اشاره کرد.یا به عبارتی بهتر حرکت اصلاحات از پایین به بالا می باشد. در مقاله ی حاضر با بررسی جایگاه انسان در اندیشه ی اقبال به این سؤال پاسخ داده شده است که انسان مورد نظر اقبال در کدام حکومت امکان زیست انسانی خواهد یافت، در واقع از آن جا که اقبال لاهوری شرط اساسی انسان بودن را در آزادی انتخاب وی می بیند، انسان مورد نظر وی در حکومت های استبدادی امکان رشد و تحول نخواهد داشت. هم چنین اقبال حکومت را ملزم به اجرای احکام دین نمی داند و تنها آن چه از نظر وی اهمیت دارد تطابق روشهای اجرایی با ارزشهای دینی است این ارزشهای دینی در واقع ارزشهای عام بشری می باشد که در همه ی مکانها و زمانها قابلیت تحقق را دارند . اقبال در قرآن و احادیث بر ارزشها تکیه دارد و اجماع را فرایندی جهت تطبیق روشها با ارزشها می داند. اقبال تحول اجتماعی را حاصل رابطه ی متقابل مردم و حکومت بر یکدیگر می داند اما در این میان تاکید وی بر تحول انسانی می باشد.
پرونده مقاله
در اغلب کشورهای اسلامی در دو قرن اخیر شاعرانی می توان یافت که مدافع اندیشه انترناسیونالیسم یا وحدت دینی اند . در زبان فارسی در این حال و هوا فقط یک شاعرداریم و آن اقبال لاهوری است . اقبال همواره می کوشد تا دین را به گونه ای عملی وعینی تحلیل و ارزیابی کند . به همین خاطر چکیده کامل
در اغلب کشورهای اسلامی در دو قرن اخیر شاعرانی می توان یافت که مدافع اندیشه انترناسیونالیسم یا وحدت دینی اند . در زبان فارسی در این حال و هوا فقط یک شاعرداریم و آن اقبال لاهوری است . اقبال همواره می کوشد تا دین را به گونه ای عملی وعینی تحلیل و ارزیابی کند . به همین خاطر سعی می کند به دور از تنگ نظری ها و تعصب ها و جمودها ، سیر تحولاتی که بر آن گذشته و مراحلی را که یک اندیشه ی دینی در دوران حیات ، طی می کند کشف و بررسی کند و مقدار کارایی دین را در گذشته و کاربرد آن را در زمان معاصر دریابد . این انترناسیونالیسم بدون شعار وبا بینش شاعرانه بیان شده است.با این همه فکر" وحدت دینی یا انترناسیونالیسم" در برابر دشمن مشترک ، یکی از موضوعات اصلی شعر اقبال به حساب می آید.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد