چکیدهبا آغاز بعثت و طرح گفتمان دینی، دولةالملاء یا حاکمیت اشراف قریش،گفتماننوین را در تعارض با منافع خویش دیدند و از سالچهارم تا چهاردهم بعثت اقدامات گوناگونی برای متوقفساختن آن انجام دادند. یکی از مهمترین کنشها در برابر دعوتگری پیامبر(ص)، اقدام گروه مقتسمین ا چکیده کامل
چکیدهبا آغاز بعثت و طرح گفتمان دینی، دولةالملاء یا حاکمیت اشراف قریش،گفتماننوین را در تعارض با منافع خویش دیدند و از سالچهارم تا چهاردهم بعثت اقدامات گوناگونی برای متوقفساختن آن انجام دادند. یکی از مهمترین کنشها در برابر دعوتگری پیامبر(ص)، اقدام گروه مقتسمین است. براین اساس، جستارحاضر در پی پاسخ به چیستی و پیدایی مقتسمین در دوران آغازین اسلام و شیوه کنشگری آنان دربرابر نو دینی و نودینان است که با رویکردی توصیفی- تحلیلی و شیوه کتابخانهای با بهرهمندی از قرآن مجید و روایتهای تاریخی به آن نگریسته است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که گروه مقتسمین با سران قریش در برخورد با پیامبر(ص) همگرا بودند و با اقدامات فرهنگی خود ، موانعی برای کاروانهای تجاری و زیارتی در گفتمان دینی ایجاد کردند. اما شیوه رفتاریپیامبر(ص) و نودینان، در تقابل با تحرکات فرهنگی آنان و مجموعه عوامل مناسبات قبیلهای باعث ناکامی و بی اثری کنش های گروه مقتسمین شد.
پرونده مقاله
توسعه اسلام در ایالت خراسان عهد اموی به عوامل متعددی بستگی داشت غازیان، مجاهدان، فقیهان، عارفان، متکلمان و زاهدان هرکدام به نوعی در گروش بومیان به دین جدید موثر بودند. حاکمان خراسان هم در این ارتباط هم تاثیر مثبت و هم تاثیر منفی داشتند برخی حاکمان عرب خراسان زمانی که به چکیده کامل
توسعه اسلام در ایالت خراسان عهد اموی به عوامل متعددی بستگی داشت غازیان، مجاهدان، فقیهان، عارفان، متکلمان و زاهدان هرکدام به نوعی در گروش بومیان به دین جدید موثر بودند. حاکمان خراسان هم در این ارتباط هم تاثیر مثبت و هم تاثیر منفی داشتند برخی حاکمان عرب خراسان زمانی که به فکر تثبیت حکومت خویش بودند به فکر همدل شدن با بومیان و مسلمان نمودن اشراف و توسعه نفوذ خویش در بین رعایایِ نجبا بودند تا از این طریق هم متدینین را از خود راضی نمایند و خویشتن را طرفدار گسترش اسلام نشان دهند و هم ثغور قلمرو خویش را در برابر تهاجم ترکان بهتر حفظ نمایند و بر شورش های احتمالی داخلی نیز بتوانند غلبه کنند از طرفی در مواردی نیز حاکمان منفعت طلب به جهت حس زیاده خواهی و ارجحیت درآمدهای اقتصادی بر رشد اسلام به اجبار از نومسلمانان جزیه می گرفتند و اصرار بر اهل ذمه بودن آنان داشتند و در این راستا بهانه هایی می آوردند که باعث ارتداد بسیاری از نومسلمانان شدند و عملا تاثیر منفی در رشد اسلام داشتند
پرونده مقاله
نظام حکومتی ساسانی علارغم قدرت نظامی و ایدئولوژیک و دوام زمانی حکومت و برخورداری از ثروت و قدرت و تسلط بر بخشهای شرقی و غربی حکومت فرامرزی خودش، از همان روزهای نخستین چهره آسیب پذیری داشت. این پدیده، نخست در چهره مذهبی و بعد در سیاست آن و همچنین در روابط داخلی بزرگان ک چکیده کامل
نظام حکومتی ساسانی علارغم قدرت نظامی و ایدئولوژیک و دوام زمانی حکومت و برخورداری از ثروت و قدرت و تسلط بر بخشهای شرقی و غربی حکومت فرامرزی خودش، از همان روزهای نخستین چهره آسیب پذیری داشت. این پدیده، نخست در چهره مذهبی و بعد در سیاست آن و همچنین در روابط داخلی بزرگان کشور و دستگاه سلطنتی هویدا بود. این آسیب پذیری بیانگر این حقیقت است که نظام حکومت ساسانی با وجود قدرت و استیلای سیاسی و نظامی، قادر به حل مشکلات خویش در درون مایه سیاسی ایران زمین نبود. وجود چنین تنشها و تضادهایی در سطوح بالای طبقات قدرتمدار حکومتی و دربار شاهی، دستگاه حکومتی را به کانون توطئههای درباری مبدل نمود،و منجر به ریزش بخش اعظم اشرافیت درباری، نظامیان و روحانیان و شاهزادگان از بدنه دولت و بروز مشکلات عدیده ای در فرایند تحولات آن نظام گردید و دولت را از حل بحرانهای داخی ناتوان و روند اقتدار آن را به زیر سایه چنین تقابلها و تضادهایی کشاند و بر ساخت دولت و جامعه تاثیرات منفی جبران نشدنی گذاشت.پژوهش تلاش دارد زمینه و علل تضاد و تنش و کشمکشهای درون دستگاه حکومتی و میزان تاثیرگذاری آن بر ساختار سیاسی و نظامی دولت ساسانی را در بوته نقد و بررسی و تحلیل قرار دهد.
پرونده مقاله
حکومت ساسانی با اتکاء به دو اصل اساسی و انقلابی تمرکز دین و دولت با ساختار سیاسی- نظامی قدرتمندی شکل گرفت. این حکومت در ابتدا با پشتیبانی نیروهای قدرت گرای اشرافیت درباری متکی بود و این عاملی برای فزونی اقتدار چنین گروه هایی در تمام امور لشکری و کشوری شد . چنین روندی به چکیده کامل
حکومت ساسانی با اتکاء به دو اصل اساسی و انقلابی تمرکز دین و دولت با ساختار سیاسی- نظامی قدرتمندی شکل گرفت. این حکومت در ابتدا با پشتیبانی نیروهای قدرت گرای اشرافیت درباری متکی بود و این عاملی برای فزونی اقتدار چنین گروه هایی در تمام امور لشکری و کشوری شد . چنین روندی به تناوب قدرت و ضعف شاهان تا دوره قباد و خسرو اول تداوم یافت. با ظهور قباد و پسرش خسرو ، روند جدایی و تنش میان پادشاه و اشرافیت درباری نمایان شد که به شکل بحران در ساختار سیاسی و اجتماعی و نظامی ظهور کرد.در این میان اصلاحات خسرو اول در راستای افزایش تمرکز قدرت در دست پادشاه و جلوگیری از بحران آفرینی گروه های قدرتمدار حاکم اشرافیت درباری در تشکیلات حکومتی با کامیابی مواجه شد. ولی اصلاحات نتوانست زمینههای قدرت خواهی اشرافیت را با نظم نوین منطبق نماید. با این رویکرد در عصر پادشاهی هرمزد چهارم، اشراف و اعیان در راستای قدرت از دست رفته و کسب نفوذ در هرم قدرت سیاسی وارد کارزار با حکومت شدند. هرمزد که خود شاهد تنش ها و تقابل های اقشار بالادست در حکومت های قبلی بود، در مسیر کاهش و تزلزل پایه های قدرت آنان گام نهاد. هدف وی بیشتر تداوم اصلاحات از بالا به پایین در راستای پیشگیری از وقوع شورش ها و ناآرامی ها و ایجاد امنیت سیاسی و اجتماعی و حفظ جایگاه تاج و تخت شاهی و تداوم استبداد سیاسی در رأس هرم قدرت سیاسی و تمرکزگرایی در سیستم حکومتی بود. با این وجود اجرای چنین سیاستی نه تنها بحران هایی را در دربار و دستگاه حکومتی فراهم نمود، بلکه به شکل کودتای نظامیان و با حمایت اشرافیت سیاسی و روحانیان، پادشاهی هرمزد را در آتش کینه و خصومت رقابت ها گرفتار ساخت . این پژوهش تلاش دارد زمینه ها و علل تضاد و تقابل های درون حکومتی عصر هرمزد چهارم و میزان تاثیرگذاری آن بر ساختار سیاسی و اجتماعی حکومت ساسانی را مورد نقد و تحلیل قرار دهد.
پرونده مقاله
چکیده
استقرار خوارزمشاهیان ترک نژاد در خوارزم و شرق عالم اسلامی، می رساند که این سلسله به کمک کارمندان بومی یعنی کارکنان و دیوانسالاری ایرانی، خود را با رسوم حکومتی، تشکیلات دیوانی و نظام اداری هماهنگ ساختند. از آن جا که این حکومت، برای پیشبرد اهداف خود، نیازمند تش چکیده کامل
چکیده
استقرار خوارزمشاهیان ترک نژاد در خوارزم و شرق عالم اسلامی، می رساند که این سلسله به کمک کارمندان بومی یعنی کارکنان و دیوانسالاری ایرانی، خود را با رسوم حکومتی، تشکیلات دیوانی و نظام اداری هماهنگ ساختند. از آن جا که این حکومت، برای پیشبرد اهداف خود، نیازمند تشکیلات دیوانی کارآمدی بود، سلاطین خوارزمیه به ویژه اتسز و تگش علاوه بر حفظ دستگاه دیوان سالاری که مأخوذ از سازمان اداری سامانیان بود، اقدام به تأسیس نهادهای جدید و تغییراتی در عرصه مزبور کردند. سازمان حکومتی خوارزمشاهیان، بر دو رکن استوار بود: درگاه و دیوان . درگاه همان تشکیلات دربار سلاطین خوارزمی که مناصب وکیل در، طشت دار، حاجب و ... از اجزاء آن بود. دیوان که دستگاه اداری خوارزمشاهیان را تشکیل می داد و وزیر در رأس آن به عنوان حلقه اتصال سلطان و دیگر دیوان ها، هم چون انشاء، استیفا، اشراف، عرض و ... انجام وظیفه می کرد. در این نوشتار، برآنیم تا نظام دیوانی و تشکیلات اداری دولت خوارزمی را مورد بررسی قرار دهیم.
واژگان کلیدی : خوارزم، خوارزمشاهیان، دیوان وزارت، انشاء، استیفا ، اشراف ، عرض، قضا، اوقاف.
پرونده مقاله
گزارش تاریخی نشان می دهد که در دوره نیرومندی دستگاه پادشاهی اشکانی، پادشاهان پیش از مرگ خود شاهزاده ای را به عنوان ولیعهد تعیین می کرده اند، و در دوره ناتوانی آن خاندان، بزرگان و اشراف خاندان های نژاد شاهنشاهی در گردهمایی خود، به خواست خویش از تخمه اشکانی را به تخت شهری چکیده کامل
گزارش تاریخی نشان می دهد که در دوره نیرومندی دستگاه پادشاهی اشکانی، پادشاهان پیش از مرگ خود شاهزاده ای را به عنوان ولیعهد تعیین می کرده اند، و در دوره ناتوانی آن خاندان، بزرگان و اشراف خاندان های نژاد شاهنشاهی در گردهمایی خود، به خواست خویش از تخمه اشکانی را به تخت شهریاری می نشانده اند. از طرفی اندیشه ی شاه گزینی شاهنشاهی اشکانیان آمیخته از سه سنت کوچ گرایانه، هلنیستی و هخامنشی بود. اساس حکومت اشکانی میان این سه سنت و در واقع تلفیقی از این سه الگو می باشد. ارتباط تنگاتنگی میان این سه الگو در طول حکومت اشکانیان وجود داشت. انتخاب بزرگ قبیله به عنوان شاه و همچنین تعیین برادر شاه به عنوان جانشین، سنت کوچ گرایانه انتخاب یک شاه بود. از طرف دیگر تعلق داشتن منصب شاهنشاهی در یک خاندان اشکانی و موروثی بودن آن سنت برجای مانده از هخامنشیان است. کارکرد مجلس سنا نیز نشان از فرهنگ و نفوذ هلنیستی در ساختار حکومت اشکانیان است.
پرونده مقاله
از زمینههایی که در اشعار دورة اولیة شاعران ادب فارسی نمودی آشکار و انکارناشدنی دارد، وجود عناصر اشرافی در جوف تصویر و خیالپردازی سخنسرایان است. یکی از شاعرانی که به جهت اتّصال به دربار و زندگی اشرافی خود، بیگمان در بازتاب این عناصر در شعرش برکنار نمانده، ابوالنجماح چکیده کامل
از زمینههایی که در اشعار دورة اولیة شاعران ادب فارسی نمودی آشکار و انکارناشدنی دارد، وجود عناصر اشرافی در جوف تصویر و خیالپردازی سخنسرایان است. یکی از شاعرانی که به جهت اتّصال به دربار و زندگی اشرافی خود، بیگمان در بازتاب این عناصر در شعرش برکنار نمانده، ابوالنجماحمدبنقوصبناحمد منوچهری دامغانی (432 هـ.ق) است. تاکنون توجه بیشتر پژوهندگان معطوف به جلوههای تصویری و وجوه مشترک شعر این شاعر با تازیگویان بوده است، حال آنکه وجود عناصر کمنظیر اشرافی از پایههای صور خیال شعر اوست. تا امروز تنها تلاشهایی اندک به پژوهشهای درونمتنی در سطح واژگان شعر وی دیده میشود. اخیراً شرحی بر دیوان منوچهری نوشته شده است و در آن برخی عناصر اشرافی را به دلیل عدم توجه به گوناگونی این عناصر و صورت حقیقی آنها در بطن شعر، به نادرستی تفسیر و بیان کردهاند. این پژوهش در پی ذکر اهمیت توجه، به ارتباط عناصر اشرافی با تصویر شعر منوچهری و نمایاندن تأویلی درست از آنهاست. آنچه در این مقاله ذکر میشود، پاسخی به این سؤال است که، آیا زندگی شاعر و شرایط محیطی وی در عناصر تصویرساز شعرش تأثیر داشته است؟
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد