• فهرست مقالات C58

      • دسترسی آزاد مقاله

        1 - مطالعه تئوری ماهیت جذب فرمالدهید بر روی هتروفولرن C58BN با استفاده از تئوری تابعی چگالی
        احسان زاهدی مجید مظفری ملیحه عرب
        در این تحقیق فرایند جذب فرمالدهید بر روی سطح خارجی هتروفولرن C58BN به روش تئوری تابعی چگالی در سطح نظری B3LYP/6-31G(d) مورد مطالعه قرار گرفته است. انرژیهای کل الکترونی با اضافه کردن مستقیم دو تابع تصحیحی gCP و D3 تصحیح شده اند. اتصال فرمالدهید از طریق اتم اکسیژن به بور چکیده کامل
        در این تحقیق فرایند جذب فرمالدهید بر روی سطح خارجی هتروفولرن C58BN به روش تئوری تابعی چگالی در سطح نظری B3LYP/6-31G(d) مورد مطالعه قرار گرفته است. انرژیهای کل الکترونی با اضافه کردن مستقیم دو تابع تصحیحی gCP و D3 تصحیح شده اند. اتصال فرمالدهید از طریق اتم اکسیژن به بور و کربن به نیتروژن باعث انتقال جفت الکترون آزاد اتم اکسیژن به اوربیتال خالی اتم بور شده و در نهایت منجر به تشکیل یک پیوند کوالانسی قوی و پایداری سیستم میشود. در حالیکه اتصال از طریق اتم اکسیژن به نیتروژن و کربن به بور به لحاظ انرژیتیکی مساعد نیست. پارامترهای توپولوژیکی مبتنی نظریه AIM، نمودار های چگالی حالات و نقشه های پتانسیل الکتروستاتیک مولکولی نشان دادند که برهمکنش فرمالدهید با هتروفولرن C58BN در مواضع مورد مطالعه از نوع کوالانسی است. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        2 - مدل‌سازی وابستگی حدی بورس اوراق بهادار تهران به قیمت نفت خام: رهیافت مبتنی بر توابع کاپولا
        حمید ابریشمی محسن مهرآرا مجتبی محمدیان
        هدف مقاله، مدل‌سازی وابستگی‌های حدی شاخص بورس اوراق بهادار تهران به قیمت نفت خام است. بدین منظور از نظریه ارزش حدی شرطی برای مدل‌سازی توزیع حاشیه‌ای بازدهی‌ بازارهای سهام و نفت و سپس از توابع کاپولا برای بررسی ساختار وابستگی میان آن‌ها در دوره زمانی 1387 - 1399 استفاده چکیده کامل
        هدف مقاله، مدل‌سازی وابستگی‌های حدی شاخص بورس اوراق بهادار تهران به قیمت نفت خام است. بدین منظور از نظریه ارزش حدی شرطی برای مدل‌سازی توزیع حاشیه‌ای بازدهی‌ بازارهای سهام و نفت و سپس از توابع کاپولا برای بررسی ساختار وابستگی میان آن‌ها در دوره زمانی 1387 - 1399 استفاده شد. یافته‌ها نشان داد بازار نفت خام آثار سرایت‌پذیری بر بورس اوراق بهادار تهران دارد. این آثار نامتقارنند و وابستگی بیشتری در دم چپ وجود دارد. به‌عبارت دیگر، با کاهش قیمت نفت، شاخص بورس اوراق بهادار کاهش می‌یابد و این آثار بیش از حالتی است که تغییر هم‌زمان مثبت در بازارها رخ دهد. با توجه به ریسک‌های مالی ناشی از سرایت‌‌پذیری، لحاظ وابستگی ساختاری حدی می‌تواند به محاسبه دقیق‌ و قابل اعتمادی از ریسک پرتفوی کمک کند. بنابراین، پیشنهاد می‌گردد برای بهینه‌سازی سبد دارایی، به ساختار وابستگی‌های حدی میان دارایی‌ها توجه شود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        3 - آثار نامتقارن تکانه‌های بازار سهام بر بازار ارز در ایران: کاربردی از مدل خودهم‌بستگی پویای شرطی و APARCH
        منصوره زراعتی مسعود صوفی مجیدپور محمود محمودزاده مهدی فتح آبادی
        هدف مقاله ارزیابی اثرات نامتقارن تکانه‌های مثبت و منفی و تکانه‌های بزرگ بازار سهام بر نرخ ارز در ایران با استفاده از داده‌های روزانه 07/01/1395 - 31/03/14002 به سه روش هم‌جمعی، APARCH و هم‌بستگی پویای شرطی است. شواهد نشان می‌دهد هر دو تکانه (مثبت/منفی) و تکانه بزرگ (مثب چکیده کامل
        هدف مقاله ارزیابی اثرات نامتقارن تکانه‌های مثبت و منفی و تکانه‌های بزرگ بازار سهام بر نرخ ارز در ایران با استفاده از داده‌های روزانه 07/01/1395 - 31/03/14002 به سه روش هم‌جمعی، APARCH و هم‌بستگی پویای شرطی است. شواهد نشان می‌دهد هر دو تکانه (مثبت/منفی) و تکانه بزرگ (مثبت/منفی) در بازار سهام ایران به فراوانی یافت می‌شود. از 2642 روز 1601 روز بازار سهام بازده منفی و 1041 روز بازده مثبت در این دوره داشته است. در 511 روز بازار بیش از یک انحراف معیار نوسان داشته است (تکانه بزرگ مثبت و منفی). برآوردها نشان داد بازده بازار سهام بر بازده بازار ارز موثر است. همچنین، یافته‌ها آشکار کرد که واکنش نرخ ارز نسبت به تکانه مثبت و منفی بازار سهام نامتقارن بوده و اثر تکانه‌های منفی بیش از تکانه‌های مثبت است. افزون‌بر این، یافته‌ها نشان داد اثر تکانه‌های بزرگ بازار سهام بر بازدهی ارز نیز نامتقارن است. تحلیل رفتار بازده بازار سهام نشان داد که تکانه‌های منفی این بازار تأثیری بزرگ‌تری بر نوسانات شرطی در مقایسه با تکانه‌های مثبت دارد. نتابج مدل هم‌بستگی پویای شرطی نشان داد نوسانات این دو بازار از هم‌بستگی پویای پایدار برخوردارند. بنابراین، شفاف‌سازی، افشای دقیق اطلاعات بازار سهام، تعمیق مالی به‌همراه مدیریت نوسانات ارزی در ثبات این دو بازار موثر خواهد بود. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        4 - سرایت‌پذیری ریسک از بخش مالی به بخش واقعی با استفاده از شاخص برخورد شرطی (CCX): مطالعه موردی بازار سرمایه ایران Risk Spillover from Financial Sector to Real Sector using the Conditional Coincidence Index (CCX): Case Study of Iranian Capital Market
        اسمعیل ابونوری رضا تهرانی حسین صبوری
        سرایت ریسک میان شاخص های مالی، حاکی از فرایند انتقال اطلاعات میان بازارها است. با توجه به اینکه بازارهای مالی با یکدیگر مرتبط هستند، اطلاعات ایجاد شده در یک بازار، می تواند سایر بازارها را متاثر سازد. در این میان، مدلسازی ریسک در بازارهای مختلف و ارتباط این بازارها با ی چکیده کامل
        سرایت ریسک میان شاخص های مالی، حاکی از فرایند انتقال اطلاعات میان بازارها است. با توجه به اینکه بازارهای مالی با یکدیگر مرتبط هستند، اطلاعات ایجاد شده در یک بازار، می تواند سایر بازارها را متاثر سازد. در این میان، مدلسازی ریسک در بازارهای مختلف و ارتباط این بازارها با یکدیگر از منظر علم مالی، به لحاظ موارد استفاده آن در پیش بینی، موضوع با اهمیتی به شمار می رود. هدف این مطالعه بررسی سرایت‌پذیری ریسک مالی از بخش مالی به بخش واقعی اقتصاد با استفاده از شاخص برخورد شرطی[i] (CCX) برای صنایع فعال در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1388-1395 است. برای این منظور از روش گشتاروهای تعمیم یافته(GMM) و معیار CCX برای سرایت پذیری ریسک استفاده شد. در این مطالعه ابتدا دوره‌های رونق و رکود با استفاده از فیلتر میان گذر کریستیانو- فیلتزگرالد استخراج شد. نتایج به‌دست‌آمده از این مطالعه با لحاظ کردن دوره رونق و رکود در بازار بورس بیانگر سرایت ریسک از بخش مالی به صنایع فعال در بازار بورس است. ضرایب برآورد شده برای سرایت مالی در نمونه بیانگر این است که در اکثر شرکت‌های مورد بررسی سرایت ریسک در سطح معنی‌داری قرار دارد. همچنین ضرایب برآورد شده برای لحاظ کردن دوره بحران و رکود در بازار بورس بیانگر شدت بیشتر سرایت ریسک در ردوه‌های رکودی است. بر اساس نتایج به‌دست‌آمده با روش CCX علاوه بر انتقال ریسک ریسک های شدید نیز از بخش مالی به بخش واقعی انتقال می یابد. بر اساس دیگر نتایج تحقیق سرایت ریسک از بخش مالی با میزان بدهی و نوسان بازده ارتباط مستقیم و با ارزش و فعالیت های سرمایه گذاری شرکت ارتباط منفی داشته است.Risk Spillover from Financial Sector to Real Sector using the Conditional Coincidence Index (CCX): Case Study of Iranian Capital MarketEsmaiel AbounooriReza TehraniHossein Sabouri[i] Conditional Coincidence IndexRisk contagion between financial sectors indicates the process of information transfer between markets. Given that financial markets are interlinked, information created in a market can affect other markets. Meanwhile, risk modeling in different markets and the relationship between these markets with each other in terms of financial science, in terms of its use in forecasting, is an issue of importance. The purpose of this study was to investigate the financial risk appetite from the financial sector to the real sector of the economy using CCX for the active industries in the Tehran Stock Exchange during the period of 1388-1395. For this purpose, we used the Generalized Method of Moments (GMM) and CCX methods. In this study, firstly, the cycles of boom and recession were extracted using the Cristiano-Filzagrande intermediate pass filter. The results of this study indicate that for the full period of the research sample and considering the period of the boom and the recession in the stock market, the results indicate the effects of overflow in the active industries in the stock market. Estimated coefficients for tipping effects in the sample indicate that in most of the companies surveyed, the effect of overturning is significant. Also, the estimated coefficients for considering the period of the crisis and the recession in the stock market indicate that the coefficients are positive for the effect of the outflow in the stock market. Also, in the case study, there is a probability of financial risk fluctuation between the investigated industries. Based on the results, it can be stated that the amount of CCX and the significant level reported in each sector have a negative relationship with the amount of direct and value related debt and investment activities. In addition, the results indicate that the risk and turmoil among the active industries in the stock market and the real sector of the Iranian economy are tangible.Keywords: Financial risk, Financial sector, Real sector, Capital market, IranJEL Classification: C58, G11 پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        5 - مقایسه عملکرد نظریه قیمت‌گذاری آربیتراژ مبتنی بر ریسک نامطلوب و مدل بتای پاداشی در پیش‌بینی بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران Comparing the performance of downside arbitrage pricing theory (D-APT) and reward beta approach (RBA) in predicting stock returns in Tehran Stock Exchange
        میثم بلگوریان بابک حاجی زاده مجید افشاری راد
        افراد فعال در حوزه مالی برای اتخاذ تصمیمات بهینه از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند. یکی از مهم‌ترین این ابزارها بازده مورد انتظار سهام شرکت‌هاست که آن را توسط مدل‌هایی پیش‌بینی می‌کنند. در این مطالعه مدل بتای پاداشی و نظریه قیمت‌گذاری آربیتراژ مبتنی بر ریسک نامطلوب مور چکیده کامل
        افراد فعال در حوزه مالی برای اتخاذ تصمیمات بهینه از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند. یکی از مهم‌ترین این ابزارها بازده مورد انتظار سهام شرکت‌هاست که آن را توسط مدل‌هایی پیش‌بینی می‌کنند. در این مطالعه مدل بتای پاداشی و نظریه قیمت‌گذاری آربیتراژ مبتنی بر ریسک نامطلوب مورد بررسی قرار گرفته و مقایسه شده‌اند. برای آزمون مدل بتای پاداشی دوره پژوهش به دو دوره تقسیم شده است که در دوره اول ضرایب بتا تخمین زده شده و در دوره دوم به عنوان متغیر توضیحی جهت آزمون این مدل مورد استفاده قرار گرفته‌اند. در بررسی نظریه قیمت‌گذاری آربیتراژ مبتنی بر ریسک نامطلوب تنها انحرافات پایین‌تر از میانگین در محاسبه بازده سهام و بازده این متغیرها در نظر گرفته می‌شوند. برای آزمون این مدل نیز جهت تخمین همزمان ضرایب و صرف ریسک‌ متغیرها از سیستم رگرسیون‌های به ظاهر نامرتبط غیرخطی تکراری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می‌دهد که طی دوره 1380 تا 1397 در مورد سهام با ارزش بازار کوچکتر، نظریه قیمت‌گذاری آربیتراژ مبتنی بر ریسک نامطلوب عملکرد بهتری در پیش‌بینی بازده در بورس اوراق بهادار تهران نسبت به مدل بتای پاداشی از خودنشان میدهدComparing the performance of downside arbitrage pricing theory (D-APT) and reward beta approach (RBA) in predicting stock returns in Tehran Stock Exchange Meysam BolgorianBabak HajizadehMajid Afshari radActivists in finance use various instruments to make optimal decision. One of the most important instruments isstocks expected return that is predicted by some models. In this study two methods named reward beta approach and downside arbitrage pricing theory are investigated and compared. To test reward beta model sample period is divided into two sub-periods. First beta coefficients are estimated in the first period and then are used as explanatory variables to test the model in the second period. In investigating downside arbitrage pricing theory, only downside deviations of mean in calculating macroeconomic variables and stock returns are considered. To test this model, in order to predict beta coefficients and risk premiums of variables simultaneously, iterated nonlinear seemingly unrelated regression are used. The results indicate that during the period 1380-1397 in the case of stocks with lower market value, downside arbitrage pricing theory has better performance in predicting returns in Tehran Stock Exchange compared with reward beta approach. پرونده مقاله
      • دسترسی آزاد مقاله

        6 - بررسی همبستگی بین قیمت نفت خام و بازار سهام در ایران: رویکرد گارچ چندمتغیره و موجک
        نسیم امین خرازیان رویا آل عمران رسول برادران حسن زاده امیرعلی فرهنگ
        چکیده هدف مقاله حاضر بررسی همبستگی شاخص کل بورس و قیمت نفت برنت در بازه هفتگی از شهریور 1388 تا آذرماه 1399 است. در این راستا از رویکرد DCC-GARCH و رویکرد موجک پیوسته استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که همبستگی بین دو شاخص مورد بررسی تحت تاثیر شرایط اقتصادی و س چکیده کامل
        چکیده هدف مقاله حاضر بررسی همبستگی شاخص کل بورس و قیمت نفت برنت در بازه هفتگی از شهریور 1388 تا آذرماه 1399 است. در این راستا از رویکرد DCC-GARCH و رویکرد موجک پیوسته استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که همبستگی بین دو شاخص مورد بررسی تحت تاثیر شرایط اقتصادی و سیاسی جامعه تغییر می کند. همچنین این وضعیت تحت تاثیر شرایط پاندمی کرونا از بهمن 1398 تا آردیبهشت 1399 قرار دارد به طوریکه در این بازه زمانی همبستگی بین دو شاخص منفی و در بازه قبل و بعد از این مدت مثبت است. نتایح حاصل از رویکرد موجک نیز نشان می دهد وابستگی بین جفت بازار مورد بررسی در کوتاه مدت پایین و در برخی دوران در میان مدت و بلند مدت وابستگی بالاتر است. از اینرو به سرمایه گذاران توصیه می شود بسته به افق زمانی مورد بررسی و شرایط اقتصادی و سیاسی کشور اقدام به سرمایه گذاری در این دو بازار نمایند پرونده مقاله