همسویی استراتژیک، به بکارگیری فناوری اطلاعات به شیوهای شایسته و بهنگام و در توازن با استراتژیها، اهداف ونیازهای کسب و کار اشاره دارد. تحقیقات انجام شده در زمینه همسویی استراتژیک، وجود ارتباط مثبت و مؤثر بیناستراتژیهای رقابتی، فناوری اطلاعات و عملکرد سازمانی را نشان میده چکیده کامل
همسویی استراتژیک، به بکارگیری فناوری اطلاعات به شیوهای شایسته و بهنگام و در توازن با استراتژیها، اهداف ونیازهای کسب و کار اشاره دارد. تحقیقات انجام شده در زمینه همسویی استراتژیک، وجود ارتباط مثبت و مؤثر بیناستراتژیهای رقابتی، فناوری اطلاعات و عملکرد سازمانی را نشان میدهد و مدیرانی که در سازمانهایشان موفق به ایجادهمسویی استراتژیهای سازمانی و بازاریابی شدهاند، تاکید میکنند که ایجاد یکپارچگی برای بقا و موفقیت سازمانهاضروری به نظر میرسد.این پژوهش تاثیر همراستائی استراتژیهای سازمانی را با استراتژیهای بازاریابی که مطابق طبقهبندی مایلز و اسنو 1(سازمانهایی با استراتژی تدافعی، سازمانهایی با استراتژی تحلیلی و سازمانهایی با استراتژی پیشنگر) ارزیابی کرده است.بعد از طبقهبندی استراتژیهای سازمانی پروفایلهای ایدهآل سازمانی برای هر کدام از این استراتژیهای سازمانی ارائه گردید.جامعه آماری پژوهش حاضر شرکتهای برتر در زمینه صنایع غذائی کشور میباشد. در این تحقیق به لحاظ اینکه جامعهآماری از لحاظ مکانی دارای گستردگی زیادی بود، 10 شرکت برتر در زمینه غذائی به عنوان جامعه آماری انتخاب کرده و60 پرسشنامه در میان آنها توزیع شد اطلاعات مورد نیاز هم از طریق اسناد و مدارک مربوط و هم از طریق پرسشنامه،بدست آمد. ابزار جمعآوری اطلاعات در بخش پیمایشی به منظور آزمون فرضیههای تنظیم شده این تحقیق، شامل دوپرسشنامه، اولی شامل 18 سئوال پرسشنامه سنجش ساختار سازمانی(تدافعی، تحلیلگر، تهاجمی)و دومین پرسشنامهسنجش بازاریابی پورتر با 15 سئوال طراحی گردید. برای قابلیت اعتماد سؤالات ضریب آلفای کرونباخ0.786بدست آمد.
برای سنجش عوامل موثر در رفتار اطلاعیابی، از آزمون پیرسون استفاده شد. سپس میزان همراستائی بین استراتژیهایسازمانی و استراتژیهای بازاریابی اندازهگیری شد. در نهایت در این پژوهش همبستگی میان همراستائی استراتژیهایسازمانی و استراتژیهای بازاریابی با عملکرد سازمانها مورد بررسی قرار گرفت.
پرونده مقاله
همسویی استراتژیک، به بکارگیری فناوری اطلاعات به شیوه ای شایسته و بهنگام و در توازن با استراتژی ها ، اهداف و نیاز های کسب و کار اشاره دارد. تحقیقات انجام شده در زمینه همسویی استراتژیک ، وجود ارتباط مثبت و مؤثر بین استراتژی های رقابتی ، فناوری اطلاعات و عملکرد سازمانی را چکیده کامل
همسویی استراتژیک، به بکارگیری فناوری اطلاعات به شیوه ای شایسته و بهنگام و در توازن با استراتژی ها ، اهداف و نیاز های کسب و کار اشاره دارد. تحقیقات انجام شده در زمینه همسویی استراتژیک ، وجود ارتباط مثبت و مؤثر بین استراتژی های رقابتی ، فناوری اطلاعات و عملکرد سازمانی را نشان می دهد و مدیرانی که در سازمانهایشان موفق به ایجاد همسویی استراتژی های سازمانی و بازاریابی شده اند، تاکید می کنند که ایجاد یکپارچگی برای بقا و موفقیت سازمانها ضروری به نظر می رسد.
این پژوهش تاثیر همراستائی استراتژی های سازمانی را با استراتژی های بازاریابی که مطابق طبقه بندی مایلز و اسنو[i] (سازمانهایی با استراتژی تدافعی، سازمانهایی با استراتژی تحلیلی و سازمانهایی با استراتژی پیش نگر) ارزیابی کرده است. بعد از طبقه بندی استراتژیهای سازمانی پروفایلهای ایده آل سازمانی برای هر کدام از این استراتژیهای سازمانی ارائه گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شرکتهای برتر در زمینه صنایع غذائی کشور می باشد . در این تحقیق به لحاظ اینکه جامعه آماری از لحاظ مکانی دارای گستردگی زیادی بود، 10 شرکت برتر در زمینه غذائی به عنوان جامعه آماری انتخاب کرده و 60 پرسشنامه در میان آنها توزیع شد اطلاعات مورد نیاز هم از طریق اسناد و مدارک مربوط و هم از طریق پرسشنامه، بدست آمد. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش پیمایشی به منظور آزمون فرضیه های تنظیم شده این تحقیق ، شامل دو پرسشنامه، اولی شامل 18 سئوال پرسشنامه سنجش ساختار سازمانی(تدافعی، تحلیلگر، تهاجمی)و دومین پرسشنامه سنجش بازاریابی پورتر با 15 سئوال طراحی گردید. برای قابلیت اعتماد سؤالات ضریب آلفای کرونباخ 786/0 بدست آمد. برای سنجش عوامل موثر در رفتار اطلاع یابی، از آزمون پیرسون استفاده شد . سپس میزان همراستائی بین استراتژیهای سازمانی و استراتژیهای بازاریابی اندازه گیری شد. در نهایت در این پژوهش همبستگی میان همراستائی استراتژیهای سازمانی و استراتژیهای بازاریابی با عملکرد سازمانها مورد بررسی قرار گرفت.
پرونده مقاله
زمینه و هدف:سنجش و ارزشگذاری دانش فنی یکی از فعالیتهای مهم و دشوار در فرایند تجاریسازی دانش است.این تحقیق با هدف طراحی مدل سنجش و ارزشگذاری دانش فنی در صنعت غذایی ایران انجام شده است.
روششناسی:پژوهش از نظر هدف،توسعهای و از لحاظ نتیجه، کاربردی و از لحاظ نوع دادهه چکیده کامل
زمینه و هدف:سنجش و ارزشگذاری دانش فنی یکی از فعالیتهای مهم و دشوار در فرایند تجاریسازی دانش است.این تحقیق با هدف طراحی مدل سنجش و ارزشگذاری دانش فنی در صنعت غذایی ایران انجام شده است.
روششناسی:پژوهش از نظر هدف،توسعهای و از لحاظ نتیجه، کاربردی و از لحاظ نوع دادهها آمیخته(کیفی _ کمی)است. مشارکتکنندگان تحقیق در بخش کیفی شامل20نفر از خبرگان علمی وصاحب نظران حوزه مدیریت تکنولوژی وخبرگان اجرایی صنایع غذایی ایران بودندکه باروش نمونهگیری غیراحتمالی قضاوتی وهدفمند انتخاب شدند.جامعه آماری در بخش کمی شامل250 نفر از کارشناس صنایع غذایی استان تهران بودند که با استفاده از فرمول کوکران،حجم نمونه 152 نفر تعیین و با روش نمونهگیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند.ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی شامل مصاحبه نیمهساختار یافته و در بخش کمی نیز پرسشنامه محقق ساخته بود.
یافتهها:نتایج نشان داد که مدل سنجش و ارزشگذاری دانش فنی در صنعت غذایی شامل چهار مولفه اصلی شامل:عوامل مربوط به شرکت/ سازمان،عوامل مربوط به محیط برونسازمانی،عوامل مربوط به ماهیت فناوری وعوامل مربوط به بازار فناوری با 71 شاخص میباشد.نتایج تحلیلهای کمی نیز موید معنیداری ارتباط بین شاخصها و مولفههای مدل تحقیق درسطح آلفای 05/0 است.
نتیجهگیری:نتایج تحقیق میتواند برای سنجش و ارزشگذاری دانش فنی و بهبود آن در شرکتهای مرتبط بااین حوزه مفید بوده وزمینه مناسبی برای تحقیقات دیگر فراهم نماید.
پرونده مقاله
مقدمه: در سال های اخیر جلبک ها به عنوان منبع گسترده ای از عناصر تغذیه ای ارزشمند و ترکیبات متنوع زیست فعال شناخته شده و مورد توجه محققین قرار گرفته اند. تأمین منبع کربنی مناسب جهت کشت جلبک ها موجب گران قیمت شدن فرآیند تولید آن ها جهت استفاده برای مصارف تغذیه ای و دارویی چکیده کامل
مقدمه: در سال های اخیر جلبک ها به عنوان منبع گسترده ای از عناصر تغذیه ای ارزشمند و ترکیبات متنوع زیست فعال شناخته شده و مورد توجه محققین قرار گرفته اند. تأمین منبع کربنی مناسب جهت کشت جلبک ها موجب گران قیمت شدن فرآیند تولید آن ها جهت استفاده برای مصارف تغذیه ای و دارویی شده است. مواد و روش ها: اخیرا تحقیقات مختلفی در خصوص تکنیک های کشت و تولید انواع مختلف جلبک ها، بر پایه استفاده از منابع جدید و ارزان قیمت کربن صورت گرفته است. ضایعات کشاورزی و صنایع غذایی از جمله منابع غنی ترکیبات کربنی محسوب میشوند. سالانه حدود 3/1 از حجم کل مواد غذایی در سطح جهان تبدیل به ضایعات میشود. لذا در سال های اخیر طی مطالعاتی به بررسی کاربرد این دست از ضایعات به عنوان بستری برای کشت جلبک ها پرداخته شده است. از جمله این تحقیقات میتوان به کاربرد انواع ضایعات و محصولات جانبی کارخانجات مواد خوراکی، مازاد محصولات و تولیدات کشاورزی و حتی فاضلاب صنایع غذایی، جهت کشت جلبک اشاره نمود. در مقاله حاضر به چند نمونه از تحقیقات انجام شده در این زمینه اشاره شده است. یافته ها: با توجه به وجود مقادیر قابل توجه ترکیبات قندی و کربن در ضایعات کشاورزی و صنایع غذایی، این ترکیبات میتوانند بستر مناسب جهت کشت انواع مختلف جلبک ها با هدف استفاده از آن ها جهت کاربردهای مختلف غذایی، دارویی و آرایشی-بهداشتی محسوب گردند. عدم وابستگی به نور در کشت میکسوتروف و هتروتروف به طور قابل توجهی هزینه ها و فضا را در مقایسه با کشت اوتوتروف کاهش داده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده در تحقیقات مختلف انجام شده در این زمینه میتوان امیدوار بود که روش کشت هتروتروف جلبک با استفاده از ضایعات مواد غذایی برای تأمین نیازهای غذایی در آینده نقش اساسی داشته باشد.
پرونده مقاله
چکیدهبهکارگیری روشهای نوین ، تدوین استراتژی و سنجش استراتژیک روند محصول با بهرهگیری از قابلیتهایبازاریابی در ارتقا عملکرد شرکتهای صنایع غذایی حائز اهمیت میباشد. هدف از این پژوهش جمعآوریدادهها و اولویتبندی عناصر آمیخته بازاریابی و بررسی محصولات طی دوره رشد چرخه عمر با رو چکیده کامل
چکیدهبهکارگیری روشهای نوین ، تدوین استراتژی و سنجش استراتژیک روند محصول با بهرهگیری از قابلیتهایبازاریابی در ارتقا عملکرد شرکتهای صنایع غذایی حائز اهمیت میباشد. هدف از این پژوهش جمعآوریدادهها و اولویتبندی عناصر آمیخته بازاریابی و بررسی محصولات طی دوره رشد چرخه عمر با رویکردانتخاب استراتژیهای موثر عناصر آمیخته بازاریابی در صنایع غذایی میباشد. روش پژوهش کیفی بوده و باجدیدترین روش اولویتبندی عناصر آمیخته بازاریابی اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش شرکتهایصنایع غذایی شمال غرب کشور میباشند. تعداد 9 شرکت به صورت روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخابو تعداد 900 پرسشنامه بین مصرفکنندگان و فروشندگان بهصورت نمونه آماری و 21 پرسشنامه بینکارشناسان خبره توزیع گردید. دادههای بهدست آمده با وزندهی معیارها با روش SWARA و انتخاببهترین محصول با تکنیک WASPAS و در نهایت مدلسازی ترکیبی MGR- RMSh ارزیابی گردید.پس از معرفی و انتخاب بهترین محصول در رتبهبندی بهدست آمده با تکنیک ذکر شده مشخص گردید دردوره رشد چرخه عمر، کیفیت محصول و بستهبندی آن در رتبه اول و توزیع محصول در رتبه دوم از نظراهمیت قرار میگیرد. تحلیل دادهها نشاندهنده این است اجرای استراتژیهای اصولی این مرحله در قالباستراتژی تمرکز، توسعه بازار، استراتژی زنجیره عرضه به پیامدهای مثبتی مانند سودآوری، حفظ سهم بازارو افزایش سهم بازار رهنمون گردید.کلمات کلیدی: اولویتبندی محصولات، تکنیک تصمیمگیری، راهبرد های مناسب و صنایع غذایی .
پرونده مقاله
هدف پـژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی چند محوری در کاهش آسیبهای سازمانی در شرکتهای صنایع غذایی میباشدکه باعث اشتغال وتولید ملی می شود. این پژوهش از نظر روش جزء مطالعات نیمه آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل چکیده کامل
هدف پـژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر الگوی چند محوری در کاهش آسیبهای سازمانی در شرکتهای صنایع غذایی میباشدکه باعث اشتغال وتولید ملی می شود. این پژوهش از نظر روش جزء مطالعات نیمه آزمایشی و از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل همه کارکنان شرکتهای صنایع غذایی شهرک صنعتی امامزاده عبدالله آمل مشغول به فعالیت بود ندکه نمونهای به حجم 50 نفر از آنها به شیوه هدفمند انتخاب شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است که روایی آزمون با اعمال نظر متخصصان تأیید شد و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرانباخ ۹۲/.محاسبه شده است . برای توصیف دادهها شاخصهای مرکزی مانند میانگین و انحراف معیار استفاده شد و برای بررسی فرضیهها از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر آموزش مبتنی بر الگوی چندمحوری بر عوامل رفتاری، ساختاری و زمینهای در سطح 01/0 معنادار است.
پرونده مقاله
امروزه نام تجاری یا برند به عنوان یک ارزش یا دارایی برای شرکتها محسوب میشود. در خصوص ارزش ویژه برند دو دیدگاه مبتنی بر مشتری و مبتنی بر شاخص های مالی وجود دارد و از طرف دیگر مسولیت پذیری اجتماعی می تواند با تاثیر گذاری بر دیدگاه مشتریان ارزش ویژه برند را ارتقاء دهد. ه چکیده کامل
امروزه نام تجاری یا برند به عنوان یک ارزش یا دارایی برای شرکتها محسوب میشود. در خصوص ارزش ویژه برند دو دیدگاه مبتنی بر مشتری و مبتنی بر شاخص های مالی وجود دارد و از طرف دیگر مسولیت پذیری اجتماعی می تواند با تاثیر گذاری بر دیدگاه مشتریان ارزش ویژه برند را ارتقاء دهد. هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه ارزش ویژه برند مبتنی بر دیدگاه مالی و همچنین مسولیت پذیری اجتماعی بر عملکرد شرکت ها در صنعت مواد غذایی می باشد. در این راستا نمونه ای 20 تایی از بین شرکت های صنایع غذایی فعال در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1396-1385 انتخاب شد و ابتدا ارزش ویژه برند با استفاده از روش داده های ترکیبی تخمین زده شد و سپس فرضیه های تحقیق با استفاده از روش معادلات همزمان مورد آزمون قرار گرفتند. که یافته های تحقیق نشان داد که بین ارزش ویژه برند و عملکرد شرکت رابطه مستقیم وجود دارد و همچنین بین مسولیت پذیری اجتماعی و ارزش ویژه برند نیز رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. نتایج حاکی از آن است که نام تجاری قوی باعث درک بهتر مشتری از تصویر برند و ارتقای وجه تمایز برند، و در نتیجه فروش بیشتر و عملکرد بهتر شرکت را به دنبال خواهد داشت و از طرف دیگر مسولیت پذیری اجتماعی می توانداز طریق بهبود دیدگاه مشتریان تاثیر مثبتی بر ارزش ویژه برند داشته باشد و منجر به عملکرد با ثبات شرکت شود.
پرونده مقاله
شرکتهای صنایع غذایی در ایران، در صورت مدیریت و برنامهریزی صحیح دارای سوددهی بالایی هستند. بنابراین تصمیمگیری مدیریت شرکتها در تعیین اولویتها میتواند تعیینکننده آینده اقتصادی شرکتها باشد. در این مطالعه عوامل موثر بر انتخاب استراتژیهای مدیریتی شرکتهای صنایع غذایی چکیده کامل
شرکتهای صنایع غذایی در ایران، در صورت مدیریت و برنامهریزی صحیح دارای سوددهی بالایی هستند. بنابراین تصمیمگیری مدیریت شرکتها در تعیین اولویتها میتواند تعیینکننده آینده اقتصادی شرکتها باشد. در این مطالعه عوامل موثر بر انتخاب استراتژیهای مدیریتی شرکتهای صنایع غذایی با هدف شناخت عوامل موثر بر ظرفیتهای اقتصادی شرکتها، ارتقاء توان بازاررسانی، بالابردن سطح رضایتمندی مشتریان، ارتباطات و توجه به تحقیق و توسعه مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور در این مطالعه اثر یک سری متغیرهای تاثیرگذار و مستقل کمی و کیفی بر روی اولویتهای مدیریتی 111 نفر از مدیران بنگاههای صنایع غذایی در سال1396در غالب مدل لاجیت چندگزینهای بررسی گردید. نتایج مطالعه حاکی از ان است که سطح تحصیلات بالای مدیر بنگاه، با افزایش مزیت رقابتی و توسعه ارتباطات بین شرکت با مشتریان و کارمندان، سبب توسعه بنگاه و حفظ مشتریان بنگاه میشود. همچنین توجه مدیران به بکارگیری نیروی کار جوان و متخصص سبب توجه به بحث مدیریت ارتباط با مشتری گردیده و از این طریق برای بنگاه ارزش ایجاد خواهند کرد. تجربه مدیران و گرایش شرکت به سمت فعالیت های خدماتی و بازرگانی سبب افزایش سودآوری شرکت میگردد. تغییرات قیمت نهادههای اولیه لزوم بکارگیری سیاست مناسب برای تولیدکنندگان را به دنبال داشته و همچنین با افزایش هزینههای تولید با توجه به اینکه مشتریان روی تغییرات قیمت حساسند نیاز به تنظیم قیمت مناسب بر اساس هزینه تمام شده و با توجه به نیاز مشتری برای محصول تولیدی را ضروری کرده است.
پرونده مقاله
این مطالعه با هدف ارائه مدل رفتار مصرفکننده در ایجاد دلبستگی به برند با تاکید بر مولفه بستهبندی: یک مطالعه کیفی در شرکتهای صنایع غذایی انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی- توسعهای و از لحاظ روش جمعآوری دادهها روش تحقیق کیفی است. برای انتخ چکیده کامل
این مطالعه با هدف ارائه مدل رفتار مصرفکننده در ایجاد دلبستگی به برند با تاکید بر مولفه بستهبندی: یک مطالعه کیفی در شرکتهای صنایع غذایی انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی- توسعهای و از لحاظ روش جمعآوری دادهها روش تحقیق کیفی است. برای انتخاب جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش، و ایجاد مولفه های مدل نهایی الگو، پژوهشگر تلاش دارد تا با مصاحبه با خبرگان و مدیران و کارشناسان ارشد حوزه شرکتهای صنایع غذایی است که با 12 نفر خبره حجم نمونه بر اساس رسیدن به اشباع نظری با 12 مصاحبه تعیین شد. ابزار اصلی گردآوری دادهها در بخش میدانی شامل مصاحبه نیمهساختاریافته است. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل مضمون کیفی و نرم افزار مکس.کیو.دی.ای استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی سه دسته از مقولههای فراگیر شامل بستهبندی، دلبستگی به برند و رفتار مصرفکننده بعنوان مولفههای اصلی شناسایی شدند. بستهبندی شامل عوامل ارتباطی، عوامل لجستیکی، عوامل اقتصادی، عوامل زیست محیطی و مسئولیت اجتماعی، شناسایی شدند. در رابطه با دلسبتگی به برند، وفاداری به برند، آگاهی از برند، کیفیت ادراک شده و تداعیهای برند شناسایی شدند. نهایتادر رابطه با رفتار مصرفکننده عوامل شخصی، فرهنگی، روانشناختی (انگیزشی) و آمیخته بازاریابی شناسایی شدند.
پرونده مقاله
چکیده
مقاله حاضر با هدف طراحی الگوی بینالمللیسازی مبتنی بر رویکرد شبکهسازی در صنایع غذایی به روش کیفی از نوع نظریه زمینهای انجام گرفت. دادههای این پژوهش برگرفته از مصاحبههای عمیق و نیمه ساختار یافته با 15 نفر از مدیران و کارشناسان صنایع غذایی بود ک چکیده کامل
چکیده
مقاله حاضر با هدف طراحی الگوی بینالمللیسازی مبتنی بر رویکرد شبکهسازی در صنایع غذایی به روش کیفی از نوع نظریه زمینهای انجام گرفت. دادههای این پژوهش برگرفته از مصاحبههای عمیق و نیمه ساختار یافته با 15 نفر از مدیران و کارشناسان صنایع غذایی بود که براساس نمونهگیری هدفمند وابسته به معیار انتخاب و تا رسیدن به اشباع نظری این فرایند ادامه یافت. اعتبار دادههای پژوهش از طریق بازگشت به مشارکتکنندگان و ممیزیان بیرونی بررسی و تأیید شد. تجزیه تحلیل اطلاعات بر اساس مدل اشتراس و کوربین در قالب کدگذاری باز، محوری، و گزینشی در نرمافزار اطلس تیای 8، انجام گرفت. نتایج نشان داد شرایط علّی (توسعه بینالمللی، محدودیتهای اقتصاد تولید و فرصتها و چالشهای تغییر در صنایع غذایی) شرایط زمینهای (قابلیتهای محتوایی و ساختاری و ملاحظات قانونی و علمی) شرایط مداخلهگر (اقتصاد سیاسی، مداخلات محیطی و چالشهای توسعه کسبوکار) شرایط راهبردی (راهبردهای توسعه در سطح جهانی، راهبرد خلاقیت شبکهای، توسعه منابع شبکهای و توسعه تولیدات جدید) پیامدها (بهبود سرمایه اجتماعی برند، توسعه بازار بینالمللی و توسعه قابلیتهای صنعت غذایی) است. همچنین دریافت شد به کارگیری استانداردهای بینالمللی گزارشگری مالی موجب بهبود فرایند شناسایی و اندازهگیری معاملات، داراییها و بدهیها، افزایش کیفیت ارائه و افشای اجزای صورتهای مالی و کیفیت کلی گزارشگری مالی میشود.
پرونده مقاله
استفاده از روشهای سنتی تک متغیره در محاسبه ارزش در معرض خطر پرتفوی، به دلیل عدم توجه به همبستگی تغییرپذیر زمانی مولفههای آن باعث برآورد بیشتر یا کمتر از حد ارزش در معرض خطر (VaR) میشود. از طرفی فضای پیچیده بازارهای مالی استفاده از روشهای کاراتری مانند روشهای محاسبه چکیده کامل
استفاده از روشهای سنتی تک متغیره در محاسبه ارزش در معرض خطر پرتفوی، به دلیل عدم توجه به همبستگی تغییرپذیر زمانی مولفههای آن باعث برآورد بیشتر یا کمتر از حد ارزش در معرض خطر (VaR) میشود. از طرفی فضای پیچیده بازارهای مالی استفاده از روشهای کاراتری مانند روشهای محاسبه ریسک چند متغیره را ایجاب میکند. بنابراین در پژوهش جاضر سعی شد چهار روش محاسبه ارزش در معرض خطر چندمتغیره برای دو پرتفوی، در بورس صنایع غذایی مورد ارزیابی قرار گیرند. نتایج آزمونهای کریستوفرسن، تابع امتیاز احتمال درجه دوم و ریشه میانگین مجذور خطا نشان داد که روش شبیهسازی مونت-کارلو مبتنی بر کاپیولا (توابع مفصل) در مقایسه با سه روش دیگر نتایج قابل اعتماتری دارد. بنابراین این روش برای بررسی ساختار وابستگی و اندازهگیری ریسک مورد استفاده قرار گرفت و نتایج مربوط به آن نشان داد که حداکثر زیان مورد انتظار در پرتفوی لبنیات در طول یک هفته برابر 01/2 درصد و در پرتفوی شکر برابر 09/1 درصد میباشد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد