بررسی رابطه بین تعلق به شهر و رفاه ذهنی شهروندان تهرانی(مطالعه ای در بین شهروندان بالای 18 سال شهر تهران)
محورهای موضوعی : مطالعات جامعه شناختی شهریمینا شیروانی ناغانی 1 , افسانه ادریسی 2 * , زهرا سادات مشیر استخاره 3
1 - دانشجوی دکتری گروه جامعه شناسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - دانشیارگروه جامعه شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال
3 - مربی گروه جامعه شناسی، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: تعلق مکانی, رفاه ذهنی, تعلق به شهر, تعلق شناختی, تعلق عملی,
چکیده مقاله :
این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تعلق به شهرو رفاه ذهنی شهروندان بالای 18 سال شهر تهران انجام شده است. چارچوب نظری تحقیق مستخرج از رویکرد هاجرتی و فیتزپتریک است. روش تحقیق پیمایش کمی و از نوع توصیفی/تحلیلی است. جامعة آماری پژوهش حاضر، کلیة شهروندان بالای 18 سال شهر تهران بودند که بر اساس آخرین سرشماری 6750000 هزارند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 385 نفر تعیین شد که به دلایلی (پارگی، نقض، پاسخ های یکدست و غیره) این تعداد به 400 مورد افزایش داده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که پایایی کل آن 89/0 محاسبه شد. شیوة نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای بود. ابتدا وضعیت نرما ل بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف – اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت و پس از مشخص شدن نرمال بودن داده های تحقیق، رابطه بین متغیرها، با ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزارspss 22 سنجیده شد. یافته ها نشان می دهد بین تعلق مکانی (49/0)، تعلق احساسی (24/0)، تعلق شناختی (46/0) و تعلق عملی (46/0) با رفاه ذهنی شهروندان رابطة معنادار و مثبتی وجود دارد. یافته های رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که متغیر تعلق اجتماعی 31/0 از تغییرات متغیر رفاه ذهنی را تبیین میکند. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که تعلقات باعث می شوند افراد ترجیحات منطقی اتخاذ کنند، سرمایه گذاری اجتماعی کنند، حساس باشند و از این طریق به تعدیل انگیزه های منفی خود بپردازند و در نتیجه احساس رضایت و خوشبختی داشته باشند.
This study aimed to investigate the relationship between belonging to the city and the mental well-being of citizens over 18 years of age in the city of Tehran. The theoretical framework of the research was provided by the Higgety and Fitzpatrick approach. The research method is quantitative and "descriptive / analytical". The research population consisted of all residents over 18 years of age in Tehran, which according to the latest census is 675,000 thousand. Sample size was estimated to be 385 which was increased to 400 individuals. The data collection tool was a questionnaire whose total reliability was calculated to be 0.89. The sampling method was multi-stage cluster. the normality of the data was evaluated using Kolmogorov-Smirnov test, the relationship between the variables and Pearson correlation coefficients were measured using SPSS 22 software. Findings showed that there was a significant and positive relationship between spatial belonging (0.49), emotional belonging (0.24), cognitive belonging (0.46) and practical belonging (0.46) with citizens' mental well-being. Multivariate regression results showed that the social belonging variable explains 0.31 of the changes in the subjective well-being variable. The results of this study indicated that attachments cause people to make rational preferences, make social investments, be sensitive, and thus moderate their negative motivations, resulting in feelings of satisfaction and happiness. Key terms: sense of belonging, urban subjective well-being, spatial belonging, cognitive belonging, practical belonging.