تحقیق حاضر با هدف مطالعه شاخص های هوشمندسازی سازمانی با محوریت توسعه پایدار و تدوین مدل مربوطه در شعب بانک ملت شهر تهران انجام شد. این پژوهش تفسیری-استقرایی با استفاده از روش آمیخته اکتشافی بود. در بخش کیفی، از ابزار مصاحبه و روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی، از پرسشنامه و چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف مطالعه شاخص های هوشمندسازی سازمانی با محوریت توسعه پایدار و تدوین مدل مربوطه در شعب بانک ملت شهر تهران انجام شد. این پژوهش تفسیری-استقرایی با استفاده از روش آمیخته اکتشافی بود. در بخش کیفی، از ابزار مصاحبه و روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی، از پرسشنامه و روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی خبرگان دانشگاهی و حوزه بانکداری هوشمند ودر بخش کمی کارکنان شعب بانک ملت شهر تهران بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از تکنیک مصاحبه و روش تحلیل مضمون و در بخش کمی از آزمون های آماری و مدل اندازه گیری استفاده شد. نرم افزارهای مورد استفاده SPSS-18 و Smart-Pls 2 بودند. یافته ها حاکی از این است که هوشمندسازی سازمانی شامل چهار شاخص اصلاحات استراتژیک، توانمندی علمی، خدمت رسانی هوشمند و تحولات دیجیتالی است. همچنین توسعه پایدار شامل سه مولفه پایداری مالی، پایداری اجتماعی و پایداری محیطی است. نتایج شاخص ارتباط پیش بین و برازش مدل نشان داد هوشمندسازی سازمانی تاثیر مثبت و مطلوب بر توسعه پایدار دارد.واژگان کلیدی: مدل هوشمندسازی سازمانی ، تحلیل کیفی ، بانک ملت
پرونده مقاله
ایجاد روح مشترک ملی که از آن با عنوان ملتسازی یاد میشود، هدف اساسی کلیهی نظامهای سیاسی در همه ادوار تاریخ بوده است. ملتسازی فرآیندی است که طی آن شهروندان جامعه بهتدریج پیرامون نقاط مشترک و وحدت آفرین به خود فهمی میرسند و در مسیر تکامل آن گام بر میدارند. در فراین چکیده کامل
ایجاد روح مشترک ملی که از آن با عنوان ملتسازی یاد میشود، هدف اساسی کلیهی نظامهای سیاسی در همه ادوار تاریخ بوده است. ملتسازی فرآیندی است که طی آن شهروندان جامعه بهتدریج پیرامون نقاط مشترک و وحدت آفرین به خود فهمی میرسند و در مسیر تکامل آن گام بر میدارند. در فرایند دولت ملتسازی، ساختارهای سیاسی و اجتماعی بهگونهای شکل میگیرند که تأمینکننده نیازهای متقابل هستند. در چنین مناسباتی بهطور طبیعی ساختارهای سیاسی اقتصادی و اجتماعی، کارآمد، توسعهگرا و در وابستگی متقابل با یکدیگر شکل خواهند گرفت که بسترساز توسعه پایدار و واقعی هستند. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف بازشناسی مضامین ملتسازی در جهت توسعه پایدار در ایران، با راهبرد کیفی انجام شد. روش پژوهش تحلیل مضمون بر مبنای مدل کلارک و براون (2006) میباشد. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق میباشد که به روش کدگذاری باز و محوری تحلیل گردید. جامعه پژوهش (صاحبنظران دانشگاهی رشته مدیریت) بودند که از این میان با 12 نفر دادهها به سطح اشباع رسید. برای اعتباریابی از بازگشت به مصاحبهشوندگان و ممیزان بیرونی استفاده گردید. نتایج نشان داد ملتسازی در جهت توسعه پایدار در سازمان¬های دولتی با عنوان مضمون فراگیر مشتمل بر 2 مضمون پیشرانها و موانع ملتسازی با 83 مؤلفه در قالب مضامین پایه است. این فرآیند بهمنظور ایجاد همبستگی و همکاری میان مردم و سازمانهای مختلف، با هدف تحقق توسعه پایدار در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی انجام گردید و میتواند به عنوان یک راهبرد برای تقویت همبستگی، وحدت و همکاری ملی و کاهش تعارضات باشد و بر اساس اشتراکات واقعی که مبتنی بر منافع مشترک و متقابل ملی است اختلافات را از بین برده یا کمرنگ نماید.
پرونده مقاله