بررسی نقش سرمایه فرهنگی برمشارکت شهروندان دربازسازی بافت فرسوده شهری (مطالعه موردی گرگان-گنبد)
محورهای موضوعی : فصلنامه آینده پژوهی شهریحسن میرحسینی 1 , ابوالقاسم حیدرآبادی 2 , سیف الله فرزانه 3
1 - دانشجوی دکتری جامعهشناسی اقتصاد و توسعه، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران.
2 - استادیار گروه جامعهشناسی، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران
3 - استادیار گروه جامعهشناسی، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران
کلید واژه: سرمایه فرهنگی, بافت فرسوده, گرگان, مشارکت شهروندان,
چکیده مقاله :
مشارکت در بازسازی بافت های فرسوده تحت تاثیر عوامل مختلفی است که سرمایه فرهنگی یکی از مهم ترین پیش نیازهای آن است. سرمایه فرهنگی؛ مفهومی نوین است که طی دو دهه اخیر توجه اندیشمندان علوم اجتماعی و به ویژه جامعه شناسان را به خود جلب کرده است. این سرمایه ممکن است کارکرد و پیامدهای متنوعی داشته باشد. بطورکلی به سرمایه افرهنگی بعنوان یک خیرجمعی نگریسته می شود؛ زیرا سرمایه فرهنگی بعنوان محصول روابط اجتماعی وفرهنگی به سود به وجود آورنده است و هم به سود دیگران. به این ترتیب نمی توان امتیاز سرمایه فرهنگی را محدود کرد. مشارکت در نوسازی بافت فرسوده تحت تاثیر عوامل مختلفی است که سرمایه فرهنگی یکی ازمهم ترین پیش نیاز آن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سرمایه فرهنگی بر مشارکت شهروندان در نوسازی بافت فرسوده گرگان-گنبد انجام شده به دنبال پاسخ به این سوال است علی رغم تاکید برمشارکت در برنامه های نوسازی؛ آیا این مشارکت دربافت مورد نظر ضعیف است؟ چارچوب نظری تحقیق عمدتا مبتنی برنظریات پاتنام؛ کلمن و بوردیو است. روش انجام پژوهش؛ پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است. نمونه گیری به روش خوشه ای وحجم نمونه382 نفر از ساکنین بافت فرسوده می باشد. یافته ها نشان می دهد سرمایه فرهنگی بر مشارکت ساکنین در پروژه های نوسازی تاثیر مثبت داشته است. شاخص سرمایه فرهنگی عینیت یافته؛ سرمایه فرهنگی نهادینه شده؛ سرمایه فرهنگی تجسم یافته که تبدیل به مولفه های شدند؛ بیشترین تاثیر را برمشارکت ساکنین در بازسازی بافت فرسوده داشته اند.
Participation in the reconstruction of worn-out structures is influenced by various factors, of which cultural capital is one of the most important prerequisites. Cultural capital; It is a new concept that has attracted the attention of social science thinkers and especially sociologists during the last two decades. This capital may have various functions and consequences. In general, cultural capital is viewed as a collective good; because cultural capital, as a product of social and cultural relations, is beneficial and beneficial to others. In this way, it is not possible to limit the points of cultural capital. Participation in the renovation of worn-out fabric is influenced by various factors, of which cultural capital is one of the most important prerequisites. The current research aimed at investigating the role of cultural capital on citizens' participation in the renovation of the worn-out fabric of Gorgan-Gonbad seeks to answer this question, despite the emphasis on participation in renovation programs; is this participation weak in the desired context? The theoretical framework of the research is mainly based on Putnam's theories; Coleman and Bourdieu. Research method; Survey and data collection tool is a questionnaire. Sampling is done by cluster method and the sample size is 382 people from the residents of it. The findings show that cultural capital has had a positive effect on residents' participation in renovation projects. Objectified cultural capital index; institutionalized cultural capital; embodied cultural capital that became components; they have had the greatest impact on the residents' participation in the reconstruction of the worn-out fabric.
_||_