هدف اصلی مقالهی حاضر تبارشناسی جریان سیاسی اصلاحات و رابطه آن با قرائت روشنفکری دینی پس از انقلاب اسلامی ایراناست. برای تحقق این هدف دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی به اینسو موردبررسی قرار گرفت، اما تأکید بر نیروهای سیاسی پس از انقلاب و رابطه آن با روشنفکری دینی است. ب چکیده کامل
هدف اصلی مقالهی حاضر تبارشناسی جریان سیاسی اصلاحات و رابطه آن با قرائت روشنفکری دینی پس از انقلاب اسلامی ایراناست. برای تحقق این هدف دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی به اینسو موردبررسی قرار گرفت، اما تأکید بر نیروهای سیاسی پس از انقلاب و رابطه آن با روشنفکری دینی است. با استفاده از نظریهی لاکلاو و موفه به تبیین موضوع پرداخته شد. در طول تاریخ ایران، جدال دائمی سنت و تجدد موجد قرائتهای دینی و جریانهای سیاسی مختلفی شده است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که جریان اصلاحات بر مبنای قرائت روشنفکری دینی و در ادامه نهضت مشروطه شکل گرفت، در دههی سوم انقلاب اسلامی به قدرت رسید و سپس به حاشیه رانده شد. همچنین گفتمان اصلاحطلبی ریشه در گرایشهای تجددطلبانه و تحت تأثیر مدرنیسم بود؛ و بهنوعی در مقابل سنتگرایی برخاسته از اندیشههای سنتی و مذهبی در جامعه ایران قرار میگیرد. این گفتمان دال مرکزی مردم و دالهای جامعه مدنی، اصلاحات، توسعه سیاسی، آزادی و قانون را در زنجیرهی هم ارزی خود قرار داده و مفصلبندی جدیدی ارائه کرده است. اما این جریان در آستانه انتخابات دهم ریاست جمهوری دچار تصلب معنایی شد و قابلیت اعتبار و دسترسی و درنهایت هژمونی خود را از دست داد.
پرونده مقاله