بررسی مبانی تفسیری علمای سلفی قرن 12 با تاکید بر آراء محمدعلی شوکانی
محورهای موضوعی : تاریخ مطالعات قرآن و حدیث در بومهای مختلف
1 - استادیار گروه معارف اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران، ایران (نویسنده مسئول).
2 - استادیار گروه معارف اسلامی، واحد ملارد، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران.
کلید واژه: وهابیت, سلفی, فتح القدیر, شوکانی, تاویل, ظاهرگرایی.,
چکیده مقاله :
در قرن 12 با ظهور افرادی شاهد احیای اندیشه های ابن تیمیه و جریان سلفیت افراطی هستیم. انکار مجاز در قرآن، ظاهرگرایی افراطی و استفاده بی رویه از احادیث، رویگردانی از بکارگیری قواعد عقلی و فلسفی در قرآن از شاخصه های منهج تفسیری سلفیه تکفیری است. بررسی اندیشه های شوکانی عالم برجسته زیدی یمنی، ضمن تایید گرایشهای سلفی و التزامش به ظواهر ادله نقلی، نشان از تمایل به تبیین عقلانیت دینی مطابق اصولی که با سنت مخالف نباشد، دارد و به تعبیر بهتر بیانگر رویکرد ضد تکفیری و وحدت گرایانه وی علی رغم تاثیر پذیری اش از تفکرات بنیانگذار سلفیت نوین -ابن تیمیه- است. برآیند واکاوی اندیشه های شوکانی در حوزه مبانی تفسیری که به شیوه توصیفی تحلیلی و در پاسخ به سوال از نسبت سنجی میان آراء وی با اندیشه¬های سلفیت تکفیری صورت گرفته است، بیانگر رویگردانی وی از ظاهرگرایی افراطی و پذیرش تاویل معقول بوده که بدین ترتیب با اندیشه های ابن تیمیه و سلفیت افراطی فاصله گرفته اند.
In the 12th century, with the emergence of some individuals, we witness the revival of the ideas of ibn Taymiyyah and the movement of extreme Salafism. Denial of what is permissible in the Qur’an, extreme externalism use of hadiths, and turning away from applying rational and philosophical rules in the Qur’an are among the characteristics of the Salafi-Takfiri interpretative methodology. A study of the thoughts of the prominent Yemeni Zaydi scholar Shokani, while confirming Salafi tendencies and his commitment to the appearances of narrational evidence, shows his desire to explain religious rationality according to principles that do not contradict tradition. In other words, it expresses his anti-takfiri and unificationist approach despite his influence on the thoughts of the founder of modern Salafism - ibn Taymiyyah. The results of the analysis of Shokani's thoughts in the field of interpretive principles, which was conducted in a descriptive-analytical manner and in response to the question of comparing his views with the ideas of Takfiri Salafism, indicate his turning away from extreme externalism and accepting reasonable esoteric interpretation, thus distancing himself from the ideas of ibn Taymiyyah and extreme Salafism.
<1> مطالعات تاریخی قرآن و حدیث، شمارۀ 80، سال سیام، پاییز 1403 ش
Historical Approaches to Quran and Hadith Studies, Vol. 80, Year 30, Autumn 2024
بررسی مبانی تفسیری علمای سلفی قرن 12 با تاکید بر آراء محمدعلی شوکانی
رقیه عبدی1
اکرم اقدسی2
تاریخ دریافت: 04/11/1402 تاریخ پذیرش: 30/08/1403، صفحۀ 77 تا 95 (مقالۀ پژوهشی)
چکیده
در قرن 12 با ظهور افرادی شاهد احیای اندیشههای ابن تیمیه و جریان سلفیت افراطی هستیم. انکار مجاز در قرآن، ظاهرگرایی افراطی و استفاده بیرویه از احادیث، رویگردانی از بکارگیری قواعد عقلی و فلسفی در قرآن از شاخصههای منهج تفسیری سلفیه تکفیری است. بررسی اندیشههای شوکانی عالم برجسته زیدی یمنی، ضمن تایید گرایشهای سلفی و التزامش به ظواهر ادله نقلی، نشان از تمایل به تبیین عقلانیت دینی مطابق اصولی که با سنت مخالف نباشد، دارد و به تعبیر بهتر بیانگر رویکرد ضد تکفیری و وحدتگرایانه وی علیرغم تاثیر پذیریاش از تفکرات بنیانگذار سلفیت نوین -ابن تیمیه- است. برآیند واکاوی اندیشههای شوکانی در حوزه مبانی تفسیری که به شیوه توصیفی تحلیلی و در پاسخ به سوال از نسبت سنجی میان آراء وی با اندیشههای سلفیت تکفیری صورت گرفته است، بیانگر رویگردانی وی از ظاهرگرایی افراطی و پذیرش تاویل معقول بوده که بدین ترتیب با اندیشههای ابن تیمیه و سلفیت افراطی فاصله گرفتهاند.
کلیدواژهها: وهابیت، سلفی، فتح القدیر، شوکانی، تاویل، ظاهرگرایی.
1- درآمد
امروزه سلفیگری یکی از جریانهای فعال در جهان اسلام است و به دلیل وجود تضادها و تفاوتهای درون خود به گرایش های متعددی همچون سلفیه تبلیغی ، سلفیه سیاسی، سلفیه جهادی وسلفیه تکفیری منشعب شده است. البته به لحاظ حوزه های جغرافیایی نیز تقسیم بندی هایی صورت گرفته است مثل سلفیه تکفیری وهابی عربستان،سلفیه اعتدالی و افراطی دیوبندی شبهقاره هند ، سلفیه اعتدالی زیدیه یمن ، سلفیه تقریبی اخوان المسلمین مصر. از منظر زیست اجتماعی هریک از این نحله ها در جامعه اسلامی منشاء آثار مختلفی بوده اند آنچه که منجر به بغرنج شدن وضعیت جهان اسلام شده است ، تعاملات جریانهای تکفیری است که از دل سلفیت بیرون آمده اند. جریانهایی که بیشترین انرژی جامعه اسلامی را به جای تمرکز بر روی توسعه و پیشرفت ، به ویرانی و کشتار در این جوامع معطوف نموده است. واقعیت آن است که اگر چه این جریانهای تکفیری از درون سلفیت بیرون آمده اند و عبارات سلفی ها نیز موهم تکفیر سایرین است ، اما بررسی و مطالعه منابع و آثار بزرگان سلفی نشان از وجود قرائتی دارد که میل به اعتدال داشته و به دنبال گسترش روح تعامل ، مدارا و تساهل و همزیستی بیشتر میان آحاد جامعه است.
2- بیان مساله
از نظر معنای لغوی ، سلفی از سلف به معنای پیشین است . به گفته ابن فارس « سلف اصلی است که بر تقدم و سبقت دلالت دارد . پس سلف کسانی هستند که در گذشته بوده اند »(ابن فارس،1404ه،ماده سلف).ابن منظور می گوید « سَلَفَ یعنی پیشی گرفت و سالف یعنی پیشی گیرنده ، سلف ، سلیف و سلفه یعنی جماعت پیشی گیرنده». جوهری نیز می نویسد«سلف ، یسلف ، سلفا به معنای «مضی» یعنی «گذشت» آمده است . و سلف الرجل یعنی پدران گذشته مرد» و فراء گفته است «فجعلناهُم سلفا » یعنی آنها را گذشتگانی قرار دادیم که دیگران از آنها پند گیرند . ابن اثیر هم می گوید «سلف انسان» به کسانی از اقرباء و نزدیکان که مرده اند ، گفته می شود لذا به صدر اول از تابعین سلف صالح گفته می شود.(ابن منظور،1414ه،9/158)
درخصوص معنای اصطلاحی سلفیه گفته شده است که اصطلاح سلفیه در آثار محققان مسلمان در دو مفهوم به کار رفته است . معنا و مفهوم اول : در مورد کسانی است که در اعتقادات و احکام فقهی ادعای اقتدا به سلف صالح را دارند. معنای دوم که کاربرد آن به دوره بیداری مسلمانان در عصر حاضر بر می گردد ، به کسانی گفته می شود که ادعای بازگشت به اندیشه های ناب و اولیه اسلامی را به منظور مبارزه با استعمار داشته اند ، افرادی همچون محمد عبده و مانند او.(اله بداشتی،1388، 18)
سلفی ها در این معنا متفق هستند که «سلفیه» به معنای پیروی از سلف است . اما در مصادیق سلف صالح اختلاف نظر وجود دارد . سلفی ها برای تعریف اصطلاحی سلفیه از معنای لغوی آن استفاده می کنند و سلفیه را پیروی از گذشتگان و پیروی کنندگان از روش صحابه و تابعین و تابعین تابعین و یا پیروان علمای خاص معرفی کرده اند. البته در این تعیین مصداق اختلاف نظرهایی نیز با یکدیگر داشته اند . برخی سلف را مختص به صحابه می دانند و عده ای به صحابه و تابعین اطلاق می کنند. و برخی صحابه و تابعین وتابعین تابعین در سه قرن نخست اسلام را سلف می دانند.آنها این سه نسل را به دلیل نزدیکی زمانی و مکانی و در نتیجه تلقی بهتر وحی، بهترین مردم می دانند.(صابری،1387ش، 8)
برخی هم گستره سلف را توسعه داده و ائمه مذاهب چهارگانه را نیز به عنوان سلف معرفی می کنند. مثلا دکتر مصطفی حلمی ، از محققان سلفی در مصر ، « سلفیه » به معنای عام را اسم علم برای کسانی که در اعتقادات و فقه از سلف صالح و تابعین در سه قرن نخستین اسلام و پیشوایان امت بعد از آنها ، مثل ائمه چهارگانه اهل سنت و سفیان ثوری ، بخاری و مسلم و سایر اصحاب سنن و همچنین علمایی که ملزم به روش مسلمانان اولیه هستند _ گرچه فاصله زمانی با آنها دارند و با مشکلات و مسائل جدید روبه رو هستند _ مثل ابن تیمیه و ابن قیم جوزی و محمد بن عبدالوهاب و معاصران دیگر که در عربستان ، هند ، مصر ، شمال افریقا و سوریه اند ، پیروی می کنند ، می داند . او در ادامه « سلفیه» در معنای خاص را اقتدا به رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) می داند . به این معنا که سیره نبوی در جغرافیای فکری و زندگی روزانه سلفیان حضور فعال دارد و آنان شریعت اسلامی را بر طبق سنت نبوی تنظیم می کنند.(حلمی،1971م،178)
با بررسی تعاریف گذشته و مقایسه بین دیدگاه های محققان سلفی می توان گفت سلفی ها خود را پیرو رسول خدا (صلی ا... علیه و آله وسلم) ، اصحاب آن حضرت ، تابعین ، تابعین تابعین و علمای اهل حدیث به ویژه احمد بن حنبل و ابن تیمیه ، ابن قیم و محمد بن عبدالوهاب می دانند.( اله بداشتی،1388 ، 18)
با بررسی تعاریف گذشته و مقایسه بین دیدگاه های محققان سلفی می توان گفت سلفی ها خود را پیرو رسول خدا (صلی ا... علیه و آله وسلم) ، اصحاب آن حضرت ، تابعین ، تابعین تابعین و علمای اهل حدیث به ویژه احمد بن حنبل و ابن تیمیه ، ابن قیم و محمد بن عبدالوهاب می دانند.
محمد بن علی شوکانی به مانند اکثر اهالی یمن زیدی مذهب بود (شوکانی،1414، 1/ 7) اما در ادامه بهشدت به اهل سنت نزدیک شد و گرایش به اهل حدیث پیدا کرد.آنچه از تصریح کلام شوکانی برمیآید این است که شوکانی اندیشمندی اثر گرا بوده و آثار وی جملگی مبتنی بر منابع روایی و مأثور هست. (شوکانی،1414، 1/ 14-15)
در این مقاله تلاش شده است مبانی تفسیری و چگونگی رویکرد محمدبن علی شوکانی عالم سلفی زیدی یمنی ، در تفسیر و شکل گیری روشها و احیاناً گرایشها و اصول و قواعد تفسیری وی به شیوه توصیف و بررسی آراء از خلال آثار مکتوب و موجودشان مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد تا ضمن تبیین دیدگاه های وحدت گرایانه وی ، نسبت سنجی نیزمیان تفکراتش با جریان تکفیری به عمل آید.
اگرچه ادعای سلفی بودن شوکانی به لحاظ اعتقاد به ضرورت احیای اندیشه سلف صالح ، اثرگرایی و ابتنای آراءش بر منابع روایی کاملا مورد تایید است و انتقادات بسیار تندی هم به شیعه داشته است ، اما تکفیری قلمداد کردن او چندان نمی تواند مطابق واقع باشد.
3- چارچوب نظری
چارچوب نظری این پژوهش نظریه احیاء و اصلاح فکر دینی در جهان اهل سنت می باشد . شیوه اندیشمندان اهل سنت در جهت احیای اندیشه دینی برای برطرف نمودن تعارضات میان سنت و پیشرفت های جوامع از طریق تاویل نصوص و ارائه قرائت های متناسب با نصوص قرآن و حدیث با هدف بازگشت به دین و احیای مظاهر وشعائر دین وشریعت با تاکید بر روش کلامی سلفیه در این مقاله مورد نظر است. روش کلامی سلفی بر التزام به ظواهر ادله و عدم عدول از آنها استوار است.
4- روش پژوهش
این مقاله با روش کیفی و با رویکرد تحلیل محتوا و با تکیه بر بررسی اسنادی تلاش نموده است تا ضمن ارائه زندگی نامه محمد بن علی شوکانی و اثرپذیری وی از فضای فکری و فرهنگی عصر خویش و تالیفاتش ، نمونه هایی از اراء و اندیشه های او را در خصوص مبانی تفسیر قران کریم مورد بررسی قرار دهیم.
5- اوضاع سیاسی و فرهنگی جهان اسلام در قرن دوازدهم و سیزدهم هجری و تاثیر آن بر اندیشه شوکانی
بخش اعظم جهان اسلام در قرن دوازده و سیزده هجری ، تحت سلطه امپراتوری عثمانی قرار داشت. مجموعه ای از عوامل خارجی و داخلی باعث شد دولت عثمانی رو به انحطاط رفته و بسیاری از سرزمین های تحت حاکمیتش یکی پس از دیگری از سلطه اش خارج شد.
در نیمه قرن دوازدهم هجری زمانی که اروپا به پیشرفت در همه زمینه ها نایل شده بود،دولت عثمانی به اوج فساد خود رسیده بود طوری که بسیاری از متفکرین عثمانی قائل به ضرورت استفاده از پیشرفت و ترقی اروپاییان برای ضمانت محافظت از وحدت و یکپارچگی و دوام دولت عثمانی شده بود و این آغازی برای حرکت اصلاحی ملهم از غرب بود. این حرکت اصلاحی با رویکرد غربی در عصر احمد سوم آغاز شد و با این حرکت اصلاحی نفوذ فرهنگی غرب در دولت عثمانی شکل گرفت. و دولتهای اروپایی در سرزمین های اسلامی زمینه های فرهنگی بسیاری را برای روابط سیاسی خود با دولت ها پیدا کردند.( درنیقه، 1986م، 15)
حال و روز یمن زادگاه شوکانی که جزئی از سرزمین بزرگ اسلامی محسوب می شود ، بهتر از سایر بلاد در این عصر نبود که به مدت دو قرن از سال 1045 ه.ق از دولت عثمانی جدا شده و اعلام استقلال نموده بود.( العمری ، 1405ه ، 12) اما در شمال جزیره العرب و حجاز حرکت محمدبن عبدالوهاب که برای انتشار عقیده توحید و متحد نمودن قبایل مختلف آغاز شده بود و دولت سعودی براساس تعالیم محمدبن عبدالوهاب تاسیس و قدرت گرفته بود و برای تصاحب سرزمین های شبه جزیره و اطرافش با دولت عثمانی درگیری های فراوانی داشت این درگیری ها تلاطم هایی را در شبه جزیره ایجاد نموده و اوضاع سیاسی اجتماعی این منطقه را مختل نموده بود. شوکانی در این دوران در یمن زندگی می کرد . وضعیت فرهنگی و مذهبی یمن به دلیل شرایط و اتفاقات اخیر بسیار نابسامان بود.(عثیمین،1411ه، 63-67) مذاهب و فرق مختلفی همچون زیدیه ، شیعه ، متصوفه و وهابیت همزمان مشغول فعالیت بوده و تنش های زیادی با هم پیدا کرده بودند .
6- زندگی نامه محمد بن علی شوکانی
شوکانی زندگی نامه ای خود نوشت دارد. داستان زندگی خود را اینگونه بیان می دارد که « در روز دوشنبه 28 ذی القعده سال 1173 ه.ق محمد بن علی بن محمد شوکانی در قریه شوکان از توابع خولانی شمالی واقع در جنوب شرقی صنعا، به دنیا آمد. نسب خاندانش به قبایل یمنی قحطانی همدان بن مالک بن زید می رسد.( شوکانی ، 1348ه، 2/478-479) شوکانی یاداور می شود که جد مشهورش دعائم بن ابراهیم یکی از روسا و زعماء یمن در ثلث آخر قرن سوم هجری بوده که در خروج امام هادی یحیی بن حسین (م 298 ق) از رس در حجاز به سوی یمن و تاسیس دولت ائمه زیدی نقش مهمی داشته است و برای نقش و جایگاه او در تاریخ یمن ارزش زیادی قائل شده اند.( العمری ، 1405ه ،20) غیر از جایگاه اجتماعی و رهبری و زعامت قبیله ای ، این خاندان در منصب قضا نیز دارای جایگاه ویژه بوده اند . قاضی علی بن محمد بن عبدالله شوکانی (پدر شوکانی ) اولین مدرس و معلم شوکانی بوده وشوکانی بعد از آنکه قرآن را نزد پدر آموخت ، در محضر سایر اساتید و مشایخ قرآنی در صنعا به رسم و عادت عصرش ، دوره نمود و بعد متن کتاب « الازهار» را حفظ نمود و مختصرات عدیده ای را در فروع ادبیات و فقه و منطق و حدیث و غیر آنها مطالعه نموده و بسیار به مطالعه و تحقیق در تاریخ و مجامع ادبی علاقمند و مشغول بود. پس از این در محضر علمای کبار صنعا تلمذ نمود و همزمان با کسب علم از محضر اساتید ، خود نیز به تدریس این دروس به همکلاسی ها و شاگردان دیگر می پرداخت گاهی اوقات در طول یک روز بیش از سیزده درس می گرفت و می داد. بعد از این بود که شروع به تالیف کرد و مشهورترین تالیفاتش (نیل الاوطار)را با راهنمایی عده ای از اساتیدش مثل علامه سید عبدالقادر بن احمد و علامه حسن بن اسماعیل مغربی تالیف نمود. شوکانی به سرعت تالیف شرح آن را به پایان برد و آن را به شاگردانش تدریس نمود و تقلید را ترک کرد و به اجتهاد به رای مطلق روی آورد بدون هیچ قیدی در حالی که او هنوز سی سالش نشده بود».( همو،2/218)
1-5- اساتید و شاگردان شوکانی
بیشتر علما از اساتید شوکانی بودند. مهمترین ایشان عبارتند از: علامه محمد بن حرازی ،عبدالقادر بن احمد ، حسن بن اسماعیل مغربی(شوکانی،بی تا ، 17) در بدرالطالع به تفصیل مدت شاگردی و دروسی که از ایشان اموخته است را به تفصیل بیان کرده است .( همو، 1348ه،2/225) شوکانی در مورد اساتید و شاگردان خود کتابی به نام « الاعلام بالمشایخ الاعلام و التلامیذ الکرام» نوشته و شرح حال برخی از آنان را در کتاب «بدرالطالع» خود آورده است. که از جمله آنها می توان به افراد ذیل اشاره کرد:
پسرش علی بن محمد بن علی شوکانی (1217-1250ه) برادرش یحیی بن علی بن محمد شوکانی (1190-1267ه) علامه عبدالرحمن بن احمد ضمدی صبیانی (1180-1227ه) سید عبداله بن عیسی کوکبانی (1175-1224ه) احمد بن عبداله ضمدی (1170-1212ه) محمد بن علی بن حسین عمرانی (1194-1264ه) محمد بن احمد بن سعد السودی الصنعانی (1178-1236ه)علامه محمد حسن شجنی ذماری(1200-1286ه) محمد بن محمد زباره حسینی صاحب نیل الوطر (ت1381ه) فقیه لطف الله بن احمد بن لطف الله جحاف(1189-1234ه) ( شوکانی ، 1348 ه ، 2/60-71 و محمد زباره ، 1348ه ، 2/189-191)
2-5- تالیفات محمد بن علی شوکانی
شوکانی نویسنده ای پر تالیف و پرتلاش است که علی رغم اشتغالش به امور وزارت و مسئولیت های سنگین قضایی و سیاسی و نیزتدریس و افتاء، دست از تحقیق و پژوهش برنداشته و حتی یک روز هم نوشتن را رها ننموده است . شوکانی ، 1348ه ، 1/420)
شوکانی کتابهایش را با اهداف خاصی تالیف می نمود تا بتواند از این راه مشکلات و امراض فرهنگی و دینی کشور خود را معالجه نماید یا اینکه به روشنگری در زمینه علوم شرعیه بپردازد و جلوی تعصب و جهالت را بگیرد. شوکانی خود در این باره می گوید: « در حقیقت تصنیفی که بتوان به آن تصنیف گفت یا تالیفی که شایسته اهل علم باشد ... این است که در آن بتوان حق را یاری نموده و باطل را نابود کرد.و نیز بتوان با حجتها و براهینش ارکان بدعتها را منهدم ساخته و طنابهای تعصب را پاره نمودو هرآنچه که از بینات و هدایتها را که برای بشر نازل شده است ، تبیین نمود و مردم را به سوی انصاف ارشاد و راهنمایی کرد و عمل به کتاب و سنت را در قلبهای آنها محبوب نموده و از تبعیت و تقلید ایشان را منزجر نمود... و در این راه نباید شیطان او را فریب دهد که این نوشته مورد قبول مقلدین قرار نمی گیرد یا اینکه منجر به فتنه در جامعه شده یا ضرر و زیانی را در پی خواهد داشت یا اینکه جاه و مال و مقام شخص را از بین می برد ... چرا که خداوند ناصر و یاور دینش است و نورش را کامل می کند و شریعتش را حفظ می نماید و یاری کنندگان دین خود را یاری می کند و برای اهل حق و دعوت کنندگان به شریعت ، سلطان و نصرت قرار می دهد هر چند در سرزمینی باشند که اهلش در بدعتها غرق شده و در ضلالت و گمراهی تام باشند» ( شوکانی، بی تا، 106-107)
شوکانی تالیفات خود را با بزرگی و عزت یاد می کند او در کتاب البدر الطالع تعداد تالیفات خود را 99 اثر ذکر می کند ( شوکانی ، 1348 ه، 2/219-223) دکتر عبدالغنی قاسم غالب الشرجی نویسنده کتاب «الامام الشوکانی حیاته و فکره» تعداد آثار را 278 عنوان می داند که 70 عنوان از آنها هنوز چاپ نشده و به صورت خطی در کتابخانه های مرجع در یمن نگهداری می شوند. ایشان اسامی این کتابها را در کتاب خود به تفصیل ذکر نموده است. ( عبدالغنی قاسم، بی تا ، 194-229)
آثار چاپ شده: اتهاف الاکابر باسناد الدفاتر، ادب الطلب و منتهی الارب ، ارشاد الثقات الی اتقان الشرایع علی التوحید و المعاد و النبوات ، ارشاد السائل الی دلائل المسائل ، ارشاد الفحول الی تحقیق الحق من علم الاصول ، البدر الطالع بمحاسن من بعد القرن السابع، تحفه الذاکرین بعدۀ الحصن الحصین من کلام سید المرسلین، التحف فی مذاهب السلف ،تنبیه الافاضل علی ما ورد فی زیاره العمرو نقصه من الدلائل، الدراری المضیئه فی شرح الدرر البهیه ، درّ السحابه فی مناقب القرابه و الصحابه، الدر النضید فی اخلاص کلمه التوحید ، السیل الجرار المتدفق علی حدائق الازهار ، شرح الصدور فی تحریم رفع القبور، العقد الثمین فی اثبات وصایه امیرالمومنین علی بن ابیطالب (علیه السلام ) ، فتح القدیر الجامع بین فنی الروایه و الدرایه فی علم التفسیر، الفوائد المجموعه فی الاحادیث الموضوعۀ، قطر الولی علی حدیث الولی ، القول المفید فی ادله الاجتهاد و التقلید ، نیل الاوطار فی شرح المنتقی الاخبار( همان)
غیر از این کتابها مجموعه ای از کتب خطی شوکانی وجود دارند که هنوز به صورت مستقل به چاپ نرسیده اند از جمله:
ارشاد الغبی الی مذهب اهل البیت فی صحب النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)، افاده السائل فی عشر مسائل ، ایضاح القول فی اثبات العول ، بحث فی مواخاۀ النبی (ص) بین الصحابه بحث فی مودۀ اخوان السوء، التوضیح فی ماجاء فی المهدی المنتظر و الدجال و المسیح ، رساله فی لحوق ثواب قراءۀ المهداۀ من الاحیاء الی الاموات ، الصوارم الحداد القاطعه لعلائق ارباب الاتحاد این رساله در رد متصوفه نوشته شده است.
البته شایان ذکر است دکتر ابومصعب محمد صبحی حسن الحلاق مجموعه رسائل و آثار پراکنده شوکانی را در کتاب « الفتح الباری من فتاوی الامام الشوکانی » جمع آوری نموده و این کتاب توسط انتشارات مکتبه الجیل الجدید در صنعا یمن در سال 1422 ه.ق به چاپ رسیده است .
7- آشنایی با تفسیر شوکانی و شیوه مؤلف در آن
تفسیر فتح القدیر یکی از منابع اصلی تفسیر در میان اهل سنت بهحساب میآید زیرا دربردارنده تفسیر روایی و تفسیر فنی درایهای است.
محمد حسین ذهبی در کتاب التفسیر و المفسرون درباره شیوه تفسیری شوکانی می نویسد: « وی آیات را ذکر میکند سپس آنها را بهگونهای مقبول و معقول تفسیر مینماید سپس بعد از فراغت از آن روایات تفسیری که از سلف وارد شده است را نقل میکند درحالیکه از افرادی که از اصحاب کتب تفسیری به شمار میآیند بسیار نقلقول میکند. مناسبات میان آیات را ذکر میکند و بسیار به لغت اهتمام دارد و به کلام بزرگان لغت همچون مبرد، ابی عبیده فراء اشاره میکند... همانطور که گاهی به قرائتهای سبعه نیز اشاره دارد و این کار او را از اینکه در هر مناسبت به دیدگاه علمای مذاهب فقهی بپردازد بازنمیدارد و اختلافنظر ایشان را با ادله ذکر میکند و بین ادله آنچه را که مرجح و ظاهر است را برگزیده و با آزاداندیشی وسیعی به استنباط میپردازد زیرا او خود را مجتهدی میبیند که چیزی از سایر مجتهدین کم ندارد». ( ذهبی، بی تا، 2/288)
6-1-1- تقدم قواعد لغوی و لفظی بر اقوال و اجتهادات صحابه و تابعین
به عقیده شوکانی بسیاری از اختلافات و التباسات میان علما و نیز عامه مردم از عدم توجه به معانی الفاظ و عبارات و عدم درک محل نزاع ، نشات می گیرد. به همین دلیل وی در اکثر مباحث خود خصوصا در تفسیر آیات،اهتمام ویژه ای به بحث از معانی داشته و علم لغت را ابزار مفیدی برای تعلیم و تعلّم می داند . وی همچنین معتقد است که در جایی که با دقت ادبی و با مراجعه به فنون علم لغت می توان به پاسخ رسید جایی برای مراجعه به اقوال صحابه و تابعین وجود ندارد.( شوکانی ، 1422ه،1/307) وی دلیل این امر را ، نزول قرآن به زبان عربی مبین می داند و معتقد است که باید بر اساس مقتضای قواعد زبان عربی و بر حسب اقتضائات علوم زبان عربی که اندیشمندان ثقه آن را مدون نموده و افراد عادل آن را نقل کرده اند ،عمل نمود و هرگز این کار به معنای تفسیر به رای منهی عنه نخواهد بود. بلکه به فرموده علی بن ابیطالب (علیه السلام) حاصل قدرت فهمی است که خداوند به فرد اعطاء نموده است و هرگز در اینگونه موارد لزومی به مراجعه به فهم سلف نیست و لغت عربی و علوم مدونه وابسته به آن کفایت می نماید.(همو، 1413ه، 1/194)
6-1-2- ترجیح عموم حدیث بر عموم قرآن
شوکانی در بحث از عمومات ، معتقد است عموم احادیث بر عموم قرآن ترجیح داده میشود، وی در استدلال بر این سخن ، مسئله تعارض میان عموم آیه «فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَكَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ» (غافر:84) و عموم احادیثی مرتبط که در این باب وارد شده اند را ذکر کرده و می گوید :« این احادیث دلالت دارند بر اینکه اسلام کسی که به هنگام رؤیت شمشیر و از ترس مرگ کلمه شهادتین را به زبان جاری ساخته است معتبر هست. و «بأس» مورداشاره در آیه ، حمل بر بأس از جانب خداوند است مثل قیامت، خسوف، صاعقهها و امثال آن.»( شوکانی ، 1422، 10/4976)
6-1-3- محور قرار دادن روایات در تفسیر
کاربست روایات در منظومه فکری شوکانی همچون سایر سلفیان ، جایگاه ویژه ای دارد. وی در تفسیر هر آیه بعد از اشاره به معانی مفردات آیه و بحث صرفی و نحوی که در فهم مراد آیه اثر گذار باشد ، روایات ماثور از سلف را بیان می دارد و اگر بحثی در باب این روایات داشته باشد حتما ذکر می کند .
6-1-4- تعصب در عقاید
تفسیر شوکانی بسیار متأثر از آرای اعتقادی اوست. به عنوان نمونه در مساله نکوهش تقلید که یکی از اصول فکری سلفیه است ، در هرکجا مناسبتی یافته به نکوهش تقلید و مقلدان پرداخته و معتقد است مقلدان با تقلید از دیگران، کتاب خدا و سنت رسولش را ترک میکنند؛ مانند ذیل آیه ۱۷۰ سوره بقره. خصوصاً ذیل آیه ۳۱ سوره توبه و آیه ۲۸ سوره اعراف.(شوکانی،1413ه،1/193)
شوکانی در تفسیر خود با «توسل» به انبیاء و اولیاء سخت به معارضه برمیخیزد و معتقد است که چنین توسلی روا نیست مانند آیه ۴۹ سوره یونس و از آن روی که در عقیده، سلفی است، متشابهات قرآن را بر ظاهر حمل میکند و به تاویل و توجیه نمیپردازد و با معتزله سخت مخالف است که با عنایت به مباحث پیشگفته با داشتن چنین عقایدی از مذهب زیدیه بسیار فاصله میگیرد؛(همان،1/103)
6-1-5- بیان فضیلت و وجهتسمیه سور
در ابتدای هر سوره نیز پس از ذکر نام آن به وجه تسمیه اسامی سوره میپردازد، سپس بحث مکی و مدنی بودن آن را با استدلال بر هر دیدگاه متعرض گشته، اسباب نزول آن را بیان میدارد. فضل سورهها را با نقل روایاتی از بخاری، احمد، ابو داود و نسایی بازگو میکند. ایشان در برخی موارد بعد از نقل روایت به تحلیل آن پرداخته از تفاسیری نظیر طبری مطالبی نقل مینماید.
6-1-6- دقت در اسناد روایت
در اسناد روایت نیز دقت داشته معمولاً به ضعیف یا حسن سند، اشاره دارد.هرچند که خود اعتراف نموده است که گاهی هم اگر محتوای روایت موجب تقویت بحث نبوده یا باقواعد زبان عربی مطابقت داشته است ، حتی اگر ضعفی در سند روایت بوده باشد ، نادیده گرفته است و یا اگر در منابعی چون تفسیر قرطبی ، سیوطی ، ابن جریر و ابن کثیر آمده باشد حتی اگر ضعف سندی داشته باشد نسبت بدان بی توجهی نموده است چرا که به این افراد اعتماد واثق داشته است. (همان ، 1/298)
6-1-7- بیان فضائل اهلبیت
شوکانی ازآنجاییکه شیعه زیدی است، از کنار آیاتی که درشان حضرت علی (علیهالسلام) نازلشده بهراحتی نمیگذرد و نسبت به روایاتی که آن آیات را درشان حضرت تفسیر میکند، روش کتمان را در پیش نمیگیرد و با اینکه در تفسیر برخی، آیات را به شکل عام معنا میکند اما با ذکر روایت، مراد اصلی آیه را تبیین مینماید؛ مانند آیه ۵۵ و ۶۷ سوره مائده.( ذهبی، بی تا ، 2/288) وی در تفسیر آیه 55 سوره مائده « انما وَلِيُّكُمُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ...» و آیه 67 سوره مائده « يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنزِل الیک...» روایاتی را که از زبان شیعه نقلشده است ، نقل میکند بدون اینکه جرح و تعدیلی نسبت به این روایات داشته باشد هرچند که اقرار دارد که اینچنین احادیثی صلاحیت استدلال بر امامت علی ندارند . ( همان)
و در خصوص آیه دوم (67 مائده) از ابی سعید خدری نقل میکند که: او میگوید: این آیه « يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنزِل الیک...» روز غدیر خم در حق علی بن ابیطالب بر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نازل شد و روایت میکند از ابن مسعود که گفت: ما در عهد رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میخواندیم آیه « يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنزِل الیک » ای پیامبر آنچه را که از جانب خداوند بر تو نازلشده است را ابلاغ کن اینکه علی مولی و سرور مؤمنین است و اگر این کار را نکنی رسالتت را انجام ندادهای و خداوند تو را از مردم حفظ میکند در امان نگه میدارد. ( شوکانی، 1413ه، 2/77)
مبانى تفسیر، اصول موضوعه و باورهاى بنیادینىاند که تفسیر قرآن بر آنها استوار است. این باورها و قضایا بر اصل امکان و جواز تفسیر یا کیفیت و روش و اصول و قواعد تفسیر اثرگذار بوده، به آنها جهت مىدهند. در واقع مبانى تفسیر، سبب چگونگى رویکرد مفسران در تفسیر و شکل گیرى روشها و احیاناً گرایشها و اصول و قواعد تفسیرى مفسران مىگردد. وجود مبانى براى هر علمى امرى لازم و مسلم است. از همین رو مفسران در طول تاریخ تفسیر، همواره براساس مبانى از پیش پذیرفته شده به تفسیر قرآن کریم پرداختهاند؛ اما طرح بحث درباره مبانى تفسیر به عنوان دانشى مستقل از آنجا پیدا شد که درباره برخى مبانى میان مفسران اختلاف نظر پدید آمد و در حالى که گروهى مبنا بودن قضیه اى را در تفسیر پذیرفتند، عده اى دیگر نفى آن قضیه را مبناى تفسیر خود قرار دادند.
ذیلا مهمترین ویژگی تفسیری مکتب سلفیه بیان شده و در ادامه دیدگاه شوکانی در خصوص این ویژگی ها و مبانی مطرح گردیده است.
7-1- ظاهرگرایی
یکی از مبانی نظری اندیشه های تفسیری سلفیه ، تبعیت از ظاهر نصوص قرآن و سنت و مخالفت با هر گونه تأویل ، بهویژه تأویل عقلیاست. در نظام فکری اسلام، اعتماد بر ظاهر قرآن و سنت به صورت منضبط و قاعده مند، نهتنها مردود نبوده، بلکه هجم زیادی از تفاسیر فریقین، به ظواهر آیات مربوط می شود و اساسا بحث حجیت ظواهر در حوزه دانشی اصول فقه نیز برای نیل به همین منظور پایه گذاری شده است. ابن تیمیه در مقابله با عقل گرایی ، در تمام حوزه های الهیات اعم از احکام ، اخلاق و عقاید ، نقل گرایی را پذیرفت و صرفا رجوع به کتاب و سنت را مشروع قلمداد کرد . بالتبع این مساله در نظام فکری وی و پیروانش ، منجر به سلف گرایی و گذشته گرایی افراطی گردید به نحوی که به جای توجه به زمان و مکان اجتهاد، راه را برای جمود بر ظواهر به صورت خودکار باز کرد.
سلفیه در فهم قرآن فقط به ظاهر آن یعنی ظواهر الفاظ و لغات توجه می کند حتی اگر مستلزم معنای خلاف عقل باشد. ظاهرگرایی به این معنا دارای دو نتیجه اصلی است : رد تأویلگرایی و انکار مجاز در قرآن؛
بدیهی است که قبول یا انکار مجاز و تاویل ، در تفسیر آیات قرآن بسیار تأثیرگذار است. به طوری که در صورت انکار معانی مجازی و موول در آیات قرآن ، عقاید باطل و انحرافی در عرصه عمل و نظر به وجود آمده و در زمینه صفات الهی موجب تشبیه و تجسیم خداوند می گردد.
سلفیه افراطی، بهویژه بنیانگذار نظری آن، ابنتیمیه و شاگردش ابنقیم، با انکار تأویل، راه را برای پذیرش مجاز در قرآن بر خود بستهاند. زیرا تأویل در حقیقت، حمل لفظ بر معنای مجازی است؛ به همین دلیل این دو و پیروان آنها در رد و انکار مجاز در قرآن سنگ تمام گذاشتهاند؛ تا آنجا که ابنقیم مجاز را طاغوت سومی در کنار تأویل _نخستین طاغوت _قرار داده که به ادعای وی برخی آن دو را برای تعطیل و نفی اسماء و صفات خداوند وضع کردهاند.( ابن قیم ،1405ه ، 271) و همین شیوه را مفسران سلفی معاصر نیز به قوت ادامه دادند. برخی از منکران مجاز به طور کلی مجاز در لغت را نپذیرفتهاند و بعضی دیگر به رغم پذیرش مجاز در لغت، منکر وقوع آن در قرآن هستند. بیشتر قائلان این قول، سلفیه افراطی هستند.( ابن تیمیه ،1416ه ، 7/113)
این روش حاصل جمود فکری و برداشتهای سطحی از معارف قرآن کریم است . این جریان از یک سو به جای آنکه معیار رسیدن به حق را وحی قرار دهد ، حدیث را ملاک فهم وحی قرار داده و هرچه را از حدیث بدست می آورد، برقرآن تحمیل می کند و از سوی دیگر با محدود کردن فهم قرآن به کشف معانی لغات ، راه فهم آیات کلام الهی را می بندد. زیرا چنین فهمی ، قرآن را از لحاظ زمانی و مکانی محدود می نماید و نتیجه اش جمود فکری در مسائل عقیدتی ، سیاسی ، عبادی و اجتماعی خواهد بود که از یک سو بی توجهی به مصالح جامعه و مسائل و احکام جدید و از سوی دیگر رواج رفتارهای خشونت آمیز و تشدید حکم از طرف معتقدان به سلفی گری را در پی خواهد داشت . و همین امر در آینده چالشهای بزرگی را برای جهان اسلام ایجاد خواهد کرد .
7-2- رد و انکار تاویل
فهم و برداشت از قرآن کریم، در طول تاریخ تفسیر، گرفتار دو رویکرد انحرافی بوده است: اول، تأویلگرایی بیضابطه و دیگری ظاهرگرایی افراطی. در این میان، نفی تأویل ضابطهمند و عقلایی، همواره ناشی از نگرش ظاهرگرایی بوده است.(اله بداشتی ، 1388، 85)
همانگونه که بیان شد یکی از آموزه های مهم سلفیه که از نتایج روش شناسی ظاهرگرایی است ، رد تاویل و تفسیر است . به اعتقاد ایشان اگر باب تاویل و تفسیر را باز کنیم ، اساس دین از بین می رود « لو فتحنا باب التاویل ، لانهدم الدین» آنان معتقدند به دلیل اینکه اولا قران به زبان عربی مبین نازل شده است و ثانیا خداوند در مقام بیان بوده است و نیز چون قران برای هدایت و سعادت نازل شده است ،باید ظاهر نصوص قرآن را اخذ کرده و از باطن و تاویل آیات دوری کرد چراکه براین اساس برای کنار گذاشتن ظاهر انها دلیلی وجود نخواهد داشت بالاخص در باب اسماء و صفات الهی و معاد حتما باید به ظاهر الفاظ تمسک کرد چون در این دو موضوع ، نه عقل و نه شهود راهی برای رسیدن به حقیقت ندارند( ذهبی ، بی تا ، 1/183)
این نوع نگاه به مسائل قرآنی ، باعث می شود که بسیاری از آیات را با توجه به معنای ظاهری تفسیر کنند این آموزه در زمینه صفات الهی موجب تشبیه و تجسیم الهی شده است . جمود بر ظواهر و تدبر نکردن در آیات موجب می شود معانی عمیق دین را بر معانی ظاهری و محسوس و مادی آن حمل کنند برای مثال در آیات مجی و ید این روش یعنی اخذ ظواهر باعث انکار تعلیل و تاویل احکام توسط عقل و ایجاد نوعی بدبینی و رواج عقاید باطل در میان مسلمانان از قبیل تجسیم شده است .رد تاویل و تفسیر قرآن در سلفیه باعث شده است که با هرگونه تفسیر قرآن مخالف باشند «برای هیچ کس تفسیر قرآن مطلقا جایز نیستاگرچه دانشمندی ادیب باشد و اطلاعاتی گسترده در ادله فقه و نحو و اخبار و آثار داشته باشد و فقط به روایات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و صحابه و تابعین استناد جوید»( المطعنی، 1416ه ،1/7)
7-3- انکار مجاز در قرآن
سلفیه به نبود مجاز در قران باور دارند و معتقدند هر کلمه ای که در قرآن آمده است ، معنای حقیقی اش اراده شده است . کسانی مانند ابن تیمیه در مجموع الفتاوی و ابن قیم در الصواعق المرسله و معاصرانی مانند شنقیطی در منع جواز المجاز به این باور اشاره داشته اند.( علیزاده ، 1398ش ، 62) به عقیده سلفیه ورود مجاز در عرصه توحید منجر به پیامدهای خطرناکی همچون باطن گرایی و تاویل می شود چرا که مساله مجاز یک مساله لغوی و بلاغی است لذا ابن تیمیه و اتباعش به این مبحث ورود کرده و به شدت منکر آن شده اند.( المطعنی ، 1416ه، 1/7)
8- ظاهرگرایی در اندیشه های تفسیری شوکانی
8-1- تاویل در اندیشه شوکانی
شوکانی در کتاب ارشاد الفحول الی تحقیق الحق من علم الاصول می گوید: « تاویل به سه نوع تقسیم می شود: گاهی تاویل قریب است و با نزدیکترین مرجحی ترجیح داده می شود. گاهی تاویل بعید است و جز با مرجح و آن هم از نوع قوی آن ، قابل ترجیح نیست و قسم سوم تاول متعّذر است که لفظ آن را نمی پذیرد و این نوع از تاویل مردود و غیر مقبول است»( شوکانی ، 1424ه، 156)
به عقیده شوکانی تاویل صحیح سه شرط دارد که عبارتند از:
اول اینکه موافق وضع لغت و استعمال عرفی یا عادت صاحب شرع باشد « و هر تاویلی که این شرط را نداشته باشد ، تاویل صحیح نیست» ( همان)
دوم اینکه دلیلی اقامه شود مبنی بر اینکه مراد از آن لفظ همان معنایی است که بدان حمل شده است هرچند که در آن زیاد استعمال نمی شود.
سوم اینکه اگر تاویل به قیاس بود حتما می بایست جلی و آشکار باشد نه خفی و پنهان و گفته شده است که از جمله موضوعاتی باشد که تخصیصش با ماتقدم خود جایز باشد.( همان )
قسم دوم از موضوعاتی که در آن تاویل صورت گرفته است ، در مساله اصول عقاید است. به عقیده شوکانی در مساله تاویلات اصول عقاید سه مذهب وجود دارد ؛
مذهب اول: هیچ راهی برای تأویل آنها وجود ندارد بلکه بر ظاهرش حمل میشود و هیچچیز از آن تأویل نمیشود و این دیدگاه مشبهه است.
مذهب دوم: آنچه برای آن تأویل وجود دارد اما از آن امساک میکنیم با تنزیه اعتقادمان از تشبیه و تعطیل به دلیل سخن خداوند که فرمود «لا یعلم تاویله الا الله» ( ال عمران/7) و این قول سلفیه است.
شوکانی معتقد است این همان راه واضح و منهجی است که میتوان در آن قدم گذاشت و با سلامت از وقوع در پرتگاههای تأویل که فقط خداوند از آن آگاه است گذر کرد و سلف صالح برای کسی که به دنبال مقتداست، بهترین مقتداست و بهترین اسوه برای کسی که به دنبال اسوه و الگو میگردد. بنا بر تقدیر عدم ورود دلیل قاضی بر منع از آن، چگونه است که در کتاب و سنت موجود است.
مذهب سوم: مووله هستند. ابن برهان میگوید: اولین مذهب که باطل است و دوتای دیگر که از صحابه نقلشدهاند و گفتهاند که مذهب سوم از علی و ابن مسعود و ابن عباس و ام سلمه نقلشده است. ( شوکانی ،1422، 99-97 ؛ همو،1424،156 ؛ همو ،1984 م ، 9-10)
8-2- تاویلات شوکانی
شوکانی در برخی از کتب خود از جمله در تفسیر فتح القدیر دست به تاویل برخی از آیات قرآنی زده است ولی در برخی دیگر از آثار خود از جمله التحف فی مذاهب السلف تا حدودی برخی از این عقاید را رد می کند .
اینک به نمونه هایی از تاویلات شوکانی اشاره می کنیم:
الف) تاویل«لما خلقت بیدی» در آیه «قالَ یا إِبْلِیسُ ما مَنَعَکَ أَن تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیدَی»(75/ص) به «آنچه که مسئولیت آفرینش آن را بدون واسطه ، خود بر عهده گرفته ام». ( شوکانی ، 1413ه ، 4/624-625)
ب) تاویل«صعود کلام و عمل طیب» در آیه«إِلَیهِ یصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیبُ وَالْعَمَلُ الصّالِحُ یرْفَعُهُ»(فاطر/10) به قبول آنها از طرف خداوند.( همان، 479 )
ج) تاویل « وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْینِنا وَوَحْینا»(هود/ 37) به ساختن کشتی تحت حفظ و حراست الهی .چرا که چشم را آلت دیدن است و حراست و حفاظت با آن محقق می شود.( همان ، 2/694)
د) تاویل«جَاءَ رَبُّکَ» به آمدن امر و قضای الهی و نیز ظهور آیات الهی. ( همان ، 5/632) .
ه) تاویل یمین در آیه «وَالسَّماوَاتُ مَطْوِیاتٌ بِیمِینِهِ» (زمر/67) به کمال قدرت و مالکیت.( همان ، 4/666-667)
و) تاویل «وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی»(طه/ 41) به اراده انتخاب فرد مورد نظر برای وحی و رسالت الهی جهت انجام اوامر الهی( همان ، 3/518)
ز) تاویل نفس در آیه«وَیحَذِّرُکُمُ اللهُ نَفْسَهُ» (آل عمران/ 28) به ذات مقدس الهی.( همان ، 1/494)
ح) تاویل معیت در آیه «وَهُوَ مَعَکُمْ أَینَ ما کُنتُمْ»(حدید/ 4) به قدرت،سلطنت و علم نا محدود الهی. (همان،5/237)
ط) تاویل قرائت در آیه «فَإِذَا قَرَأناهُ» (قیامت/ 18) به اتمام قرائت قرآن برای پیامبر توسط فرشته وحی جبرئیل. ( همان ، 5/481)
ظ) تاویل نسیان در آیه «نَسُوا اللهَ فَنَسِیهُمْ» (توبه/ 67) وانهادن و بی نصیب نمودن از ثواب و کرامت توسط خداوند. ( همان ،2/533)
ع) تاویل کوری در آیه «وَمَن کانَ فِی هذِهِ أَعْمَی» (اسراء/72) به فقدان بصیرت.( همان ، 3/349)
غ) تاویل مکر الهی در آیه «وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللهُ وَاللهُ خَیرُ الْماکِرِینَ» (آل عمران/ 54) به عذاب ناگهانی خداوند در حق بندگان از جایی که گمان نمی برند.( همان ، 1/512)
ن) تاویل استوی در آیه«ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ» (رعد/3) به استیلا و حفظ و تدبیر( همان 1/63)
و) تاویل ید در آیه «تَبارَکَ الَّذِی بِیدِهِ الْمُلْکُ » (ملک/ 1) به قدرت و استیلا الهی در ملک و ملکوت و در دنیا و آخرت. ( همان ، 5/367)
ه) تاویل وجه در آیه «وَیبْقَی وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَالإکْرَامِ» (رحمن/ 27) به ذات الهی و بقای وجه الهی به معنی بقای محبت و تقرب الهی.( همان ، 5/193)
ی) تاویل وجه در آیه «فَأَینَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللهِ» (بقره/ 115) به قبله( همان،1/196)
8-3- نقد سلفیان بر تاویل از دیدگاه شوکانی
برخی از اندیشمندان سلفی معاصر که بر آثار شوکانی تحقیقاتی داشته و تعلیقاتی نگاشته اند معتقدند که شوکانی در همه کتبش بر منهج سلفی سلوک ننموده است. بلکه بسیاری از صفات خبری را در خلال تفسیر آیات صفات ، تاویل نموده است و این دلیل بر اضطراب عقیده شوکانی دارد. عبدالله نمسوک دلیل این مساله را در این می دانند که آثاری که در اوایل عمر شوکانی به رشته تحریر درآمده به دلیل اینکه وی متاثر از اندیشه های زیدیه بوده از مکتب سلفیه فاصله گرفته است اما آثاری که در اواخر عمر شوکانی نوشته شده اند ، به دلیل تمحض یافتن اندیشه های وی، به مکتب سلفیه نزدیکتر است. لذا اندیشه های سلفی شوکانی را باید در آخرین نگاشته هایش جستجو کرد.وی می گوید :« به عنوان نمونه کتاب التحف در سال 1228 ه.ق و قبل از فراغت شوکانی از تالیف فتح القدیر به سال 1229ه.ق نگاشته شده است و شاید شوکانی در این موقعیت اطلاع کافی و وافی از کتب سلفیه خصوصا کتابهای ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم نداشته است چرا که اگر مطلع می بود در این اضطراب نمی افتاد این عدم اطلاع و اشراف بر کتب ابن تیمیه و ابن قیم دردو اثر مهم شوکانی (التحف و تفسیر القدیر) مشهور است ومن ندیدم که در جایی از این دو کتاب به آنها ارجاعی داده باشد برخلاف سایر آثارش خصوصا در بحث توحید در الوهیت»3.( نومسوک، 1414ه، 377)
نویسنده کتاب «منهج الامام شوکانی فی العقیده» همچنین در ذیل بحث «شبهه تتعلق بما فی التحف من عقیدته» شبههای را در خصوص مفوضه بودن شوکانی مطرح نموده و پاسخ میدهد( همان ،370) عدهای از عبارات شوکانی در کتاب التحف فی مذاهب السلف، گمان کردهاند که او مفوضه است. شوکانی در این کتاب عبارت «ادله صفات بر ظاهرشان حمل میشوند»( شوکانی ،1415ه، 4) و نیز عبارت «... ادله صفات را بر ظاهرشان حمل میکنند و خود را در آنچه نمیدانند، بهسختی و مشقت نمیاندازند و تأویل نمیکنند»( همان ) و عبارت «مذهب حق در خصوص صفات همان حملشان بر ظاهر است بدون تأویل، تحریف، تسعیف و تسعّف4، جبر، تشبیه و تعطیل»( همان ،8) و نیز در تفسیر آیه استوای میگوید «سلامت و نجات در این است که بر ظاهر حمل شود و اذعان به اینکه استوای و کون همانگونه است که کتاب و سنت بدان نطق نمودهاند بدون تکیّف و تکلّف و قیل و قال»( همان ،12) و مواردی که او به فهم معانی صفات تصریح ننموده است.
9- ارزیابی و نتیجه
فتح القدیرالجامع بین فنی الروایه و الدرایه من علم التفسیر ، نوشته امام محمد علی شوکانی از جمله تفاسیر بسیار معتبر اهل سنت بوده که ویژگی های بارز آن عبارتند از تقدم قواعد لغوی و لفظی بر اقوال و اجتهادات صحابه و تابعین ، ترجیح عموم حدیث بر عموم قرآن ، محوریت احادیث در تفسیر ، دقت در اسناد روایات ، تعصب در عقاید و بیان فضایل اهل بیت (علیهم السلام) در تفسیر آیات مربوطه .همین ویژگی ها باعث شده است تا علی رقم اثرگرایی تفسیر شوکانی و تاثیر پذیری فراوان وی در تفسیرش از آراء متقدمین اهل حدیث ، آزاد اندیشی و استقلال فکری خود را حفظ نموده و نظرات بعضا متفاوتی با آراء اهل سنت و نیز معتزله ارائه دهد.
در بحث از مبانی تفسیری وجه به دو مقوله مهم ظاهرگرایی و تاویل بسیار اهمیت دارد. بزرگان سلفیه همچون ابن تیمیه و شاگردش ابن قیم با ارائه تفسیری بسته از آیات قرآنی و با استناد به اصول تفسیری خود راه را بر تعامل با سایر مسلمین بسته و گرفتار جمود فکری شدند. یکی از مبانی نظری اندیشه های سلفیه افراطی، تبعیت از ظاهر نصوص قرآن و سنت و مخالفت با هر گونه تأویل ، بهویژه تأویل عقلیکلامی، است. بر این اساس، مبنای سلف در آیات صفات، نفی تأویل است. ظاهرگرایی به معنای اکتفاکردن به ظاهر الفاظ در فهم متون و فراتر نرفتن از حد دلالتهای لفظی و لغوی است.
مهمترین شاخصه ظاهرگرایی، توجه و بهره گیری از معنای ظاهری لفظ در برابر معنای غیر ظاهری و اصطلاحا مؤوّل است. شاخصه دیگر ظاهرگرایی سلفیه در فهم قرآن، انکار وجود مجاز و تشبیه در قرآن بوده است. بدیهی است که قبول یا انکار مجاز و تشبیه در قرآن، در تفسیر آیات قرآن بسیار تأثیرگذار است.
به عقیده شوکانی تاویل صحیح سه شرط دارد که عبارتند از:
اول اینکه موافق وضع لغت و استعمال عرفی یا عادت صاحب شرع باشد « و هر تاویلی که این شرط را نداشته باشد ، تاویل صحیح نیست»
دوم اینکه دلیلی اقامه شود مبنی بر اینکه مراد از آن لفظ همان معنایی است که بدان حمل شده است هرچند که در آن زیاد استعمال نمی شود.
سوم اینکه اگر تاویل به قیاس بود حتما می بایست جلی و آشکار باشد نه خفی و پنهان و گفته شده است که از جمله موضوعاتی باشد که تخصیصش با ماتقدم خود جایز باشد.
لذا شوکانی تاویل در آیات الهی را با این شروط پذیرفته و خود در بسیاری از ایات دست به تاویل زده است. در بررسی ظاهرگرایی در اندیشه های شوکانی ، معلوم گردید که وی هرچند در وادی امر به دلیل گرایش شدید به کاربست احادیث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) و صحابه و تابعین ، همچون سایر سلفیه در زمره ظاهرگرایان قرار می گیرد ، ولی با شیوه ای که در پیش گرفته است ازجمله پذیرش تاویل معقول در فهم برخی آیات الهی ،پذیرش مجاز و تشبیه در قرآن ، توجه به عقل در فهم دین ، ضرورت ارزیابی سند و محتوای روایات ، توجه به کارکردهای هدایتی دین و مفاهیم وحیانی ،ضرورت مقابله با بدعتها در دین و انفتاح باب اجتهاد همگی دال بر این است که امام شوکانی برخلاف سلفیه افراطی درچاردگم اندیشی نشده و مخالفان خود را از دایره اهل سنت خارج ننمودند.
منابع
علاوه بر قرآن کریم
1. ابن تيمية الحراني، تقي الدين أبو العباس أحمد بن عبد الحليم (1995م)، مجموع الفتاوى، عبد الرحمن بن محمد بن قاسم(محقق)، المدينة النبوية ،مجمع الملك فهد لطباعة المصحف الشريف.
2. ابن قیم الجوزیه (1405ه)، مختصر الصواعق المرسله، بیروت، دارالکتب العلمیه.
3. ابن فارس، احمد بن فارس (1404ه)، معجم المقاییس اللغه، هارون، عبدالسلام محمد (محقق)، قم ،مکتب الإعلام الإسلامي، چاپ اول.
4. ابن منظور الأنصاري، محمد بن مكرم (1414ه)، لسان العرب، بيروت، دار صادر –الطبعة الثالثة.
اله بداشتی، علی (1388ش)، شناخت سلفیه ، قم ،نشر مشعر.
5. حلمی، مصطفی (1971م)، قواعد منهج السلفی فی الفکر الاسلامی، قاهره دارالانصار.
6. الشوکانی الیمنی، محمد بن علی بن محمد (1348ه)، البدر الطالع بمحاسن من بعد القرن السابع، قاهره ،مطبعه السعاده.
7. شوکانی (بی تا) ، أدب الطلب ومنتهى الأرب، القاهرة، مكتبة القرآن.
8. شوکانی (1424ه)، ارشاد الفحول الی تحقیق من علم الاصول، بیروت، دارالکتاب العربی.
9. شوکانی (1422ه)، الفتح الرباني من فتاوى الإمام الشوكاني ،أبو مصعب «محمد صبحي» بن حسن حلاق(محقق)، صنعاء ، مكتبة الجيل الجديد.
10. شوکانی (بی تا)،الرسائل السلفیه فی احیاء سنه خیر البریه، بیروت، دارالکتاب العربی.
11. شوکانی (1413ه)، فتح القدیر الجامع بین فنی الروایة و الدرایة من علم التفسیر، بیروت، دارالتراث العربی.
12. شوکانی (1415ه)، التحف فِي مَذَاهِب السّلف ، علق عليه وخرج أحاديثه: محمد صبحي حسن حلاق ، مكتبة ابن تيمية، القاهرة – مصر الطبعة: الأولى.
13. درنیقه، محمد احمد (1986م)، السید محمد رشید رضا اصلاحات الاجتماعیه و الدینیه، بیروت، موسسه الرساله، الطبة الاولی.
14. الذهبی، محمد حسین (بی تا)، التفسیر والمفسرون، القاهره، مکتبه وهبه.
15. زباره، محمد (1348ه)،نیل الوطر،المطعبه السلفیه .
16. عبدالغنی قاسم غالب الشرجی (بی تا)، الامام الشوکانی حیاته و فکره، صنعا، مکتبه الجیل الجدید.
17. العمری، حسین عبدالله (1405ه) ،مائه عام من تاریخ الیمن الحدیث، دمشق دارالفکر.
18. العثیمین، عبدالله (1411ه)، بحوث و تعلیقات فی تاریخ المملکه العربیه السعودیه، الریاض ،مکتبه التوبه.
19. صابری حسین (1387ش)، سلفیه بدعت یا مذهب نقدی بر مبانی وهابیت، محمدسعیدرمضان بوطی، ناشر: بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی .
20. نومسوک، عبدالله (1414ه)،منهج الامام الشوکانی فی العقیده، قاهره، مکتبه الدار القلم و الکتاب، طبعه الاولی .
21. المطعنی، عبدالعظیم (1416ه)، المجاز عند ابن تیمیه و تلامیذه بین الانکار و الاقرار، مكتبة وهبة الطبعة الأولى.
[1] . استادیار گروه معارف اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی ، تهران، ایران (نویسنده مسئول): abdi.roghaye2@gmail.com
[2] . استادیار گروه معارف اسلامی، واحد ملارد، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران: a.aqdasi@yahoo.com
[3] . وی در کتاب الدر النضید فی اخلاص کلمه التوحید (ص6،74-77) و در الصوارم الحداد القاطعه لعلائق مقالات ارباب الاتحاد که در عنفوان جوانی آن را نوشته است (6،7،13،14) از ابن تیمیه نقل قول نموده است و در کتاب های الدر النضید (ص68-74) و قطر الولی علی حدیث الولی (ص 327) از ابن قیم نقل قول نموده است.
[4] 2. تعسّف: خودرايي