هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه دولت و جامعه در دوره جمهوری اسلامی ایران در چارچوب نظریه جوئل میگدال، در پاسخ به این سؤال است که با توجه به الگوی میگدال، چه رابطهای میان دولت و جامعه در دورهی جمهوری اسلامی وجود دارد؟ این پژوهش با رویکردی جامعهشناسانه از دولت و جامعه ایرا چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه دولت و جامعه در دوره جمهوری اسلامی ایران در چارچوب نظریه جوئل میگدال، در پاسخ به این سؤال است که با توجه به الگوی میگدال، چه رابطهای میان دولت و جامعه در دورهی جمهوری اسلامی وجود دارد؟ این پژوهش با رویکردی جامعهشناسانه از دولت و جامعه ایران عصر جمهوری اسلامی، در چارچوب ملاحظهی نظری جوئل میگدال و در قالب روشی کیفی، با استفاده از روش گردآوری اسنادی اطلاعات، صورت گرفته و بر اساس نتایج، مشخص شد که در دورهی مذکور، دولت از نهادهای رسمی و غیررسمیِ شکلگرفته، و وجود جامعه شبکهای، مانعی برای شکلگیریِ دولت قوی و توسعهگرا بهسوی تغییر و دگرگونی بوده و نیز رابطهی میان دولت و جامعه در مؤلفههای موردنظر میگدال دارای تفاوتهایی بوده است؛ بدینصورت که دولت در مؤلفههای توانایی نفوذ در جامعه و توزیع/ تخصیص منابع، ناموفق عمل کرده است، بااینحال در استخراج منابع و مؤلفهی کنترل اجتماعی عملکرد نسبتاً موفقی داشته است.
پرونده مقاله