آمریکا، چالشهای هویتی و دولت ورشکسته در عراق (2020-2003)
محورهای موضوعی : روابط بین الملل
بهنام سرخیل
1
(استادیار و عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)، قزوین، ایران)
کلید واژه: هویت, آمریکا, عراق, اهل سنت, اقلیم کردستان, جریان شیعه,
چکیده مقاله :
قدرتهای بزرگ همچون ایالاتمتحده آمریکا تلاش دارند تا با تاثیرگذاری بر مولفههای سازنده قدرت، سیاستهای خود را در منطقه و به ویژه کشورهای تعیینکنندهای نظیر عراق پیش برند. این درحالی است که اوضاع سیاسی پس از شکلگیری عراق جدید(2003-2020) بگونهای پیشرفته که جریانهای هویتی از نقشهای روبه رشدی برخوردار شده و رقابتهای هویتی در قالبهای مختلفی نظیر مقوم دولتها، پیشرانهای اجتماعی و یا حتی برهمزننده ثبات سیاسی عمل نموده و معادلات قدرت را تحتالشعاع قرار دادهاند. با این وصف شناخت نقش و جایگاه جریانهای هویتی و چگونگی نقشیابی آنها در شرایطی که عملا چشمانداز روشنی برای حضور آمریکا در منطقه وجود ندارد، اهمیت مضاعفی یافته و امکان تجزیه و تحلیل اقدامات و برنامههای واشنگتن در قبال بغداد را فراهم میسازد.مقاله حاضر با شیوه توصیفی-تحلیلی و در چارچوب نظریه آشوب روزنا به بررسی نقش جریانهای هویتی درعراق پرداخته و به این پرسش پاسخ میدهد که آمریکا با توجه به متغیر میانی جریانهای هویتی چه راهبردی را پیرامون دولت-ملت در عراق در اولویت داشته است؟ فرضیه: آمریکا با درک نقشیابی روزافزون جریانهای هویتی درصدد بوده تا از طریق شکلدهی به مجموعهای از چالشهای هویتی و ایجاد بینظمیهای سیاسی-اجتماعی، زمینه را برای تحقق الگوی دولت ورشکسته و فراهم ساختن شرایط استمرار مداخلات در عراق فراهم آورد. یافته پژوهش: بهرهگیری از قدرت نرم نظیر ابزارهای رسانهای و مجازی با هدف ایجاد بیساختارسازیهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی(مانند آشوبسازی و اعتراضات خیابانی)، بخشی از راهبرد دولت ورشکسته آمریکا در عراق است.
The great powers, such as the US, seek to advance their policies in the region, especially in key countries such as Iraq, by influencing the components of power. This is while the political situation after the formation of the new Iraq (2003-2020) has developed in such a way that the currents of identity have enjoyed a growing role and Challenges arising from identity rivalries have acted in a variety of forms such as state-building or even disrupting political stability. However, recognizing the role and position of identity currents and how to identify them in a situation where there is virtually no clear vision for a US presence in the region has become doubly important.The present article examines the role of identity currents in Iraq in a descriptive-analytical manner and in the framework of Rosena Chaos Theory and it answers the question, what strategy has the United States prioritized over the nation-state in Iraq, given the intermediate variables of identity currents? Hypothesis: The United States, understanding the growing role of identity movements, has sought to undermine existing structures in Iraq by shaping a set of identity challenges and creating socio-political irregularities. Paved the way for the realization of the model of a failed state and provided the conditions for the continuation of its interventions in Iraq. Findings: Utilizing soft power such as media and virtual tools to create political, economic, and social destabilization (such as riots and street protests) is part of the strategy of a failed state in Iraq.
_||_