بررسی تطبیقی معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی و فردریش نیچه
محورهای موضوعی : فلسفهمرجان عسگری بابادی 1 , فرج اله براتی 2 , گودرز شاطری 3 , صادق خوشخو 4
1 -
2 -
3 -
4 -
کلید واژه: معنای زندگی, نیچه, علامه طباطبایی, حکیم بودن خدا, اراده معطوف به قدرت,
چکیده مقاله :
یکی از دغدغه های مشترک علامه طباطبایی و فریدریش نیچه معنای زندگی است؛ مراد علامه از معنای زندگی هدف داشتن زندگی بوده ولی نیچه معنای زندگی را معادل ارزش می دانست؛ هر دو فیلسوف با توجه به مبانی فکری خود به این سؤال که آیا زندگی دارای معنا است پاسخ داده اند، رویکرد علامه در رویارویی با معنای زندگی فراطبیعی و نیچه رویکرد طبیعت باور دارد. علامه از طریق صفت حکیم بودن خدا، هدفدار بودن جهان خلقت از جمله انسان را اثبات می کند وی معتقد است زندگی در پرتو اعتقاد به خدا و پایبندی به اخلاق و رفتار انسانی معنا پیدا می کند ولی نیچه خدا را انکار می کند و دین را عامل بدبختی انسان می داند و معتقد است انسان هرچه دیندارتر باشد ضعیف تر و ناتوان تر است. او نتیجه بی معنایی زندگی را در قالب نیستانگاری بیان می کند و آن را به نیستانگاری فعال و نیستانگاری منفعل تقسیم کرده است. هر دو فیلسوف به لزوم معناداری زندگی معتقدند با این تفاوت که علامه معتقد است انسان معنای زندگی را کشف می کند اما نیچه می گوید انسان معنای زندگی را جعل می کند. هدف این پژوهش ارائهی تصویری مبیَن از معنای زندگی بر اساس تبیین دیدگاه دو فیلسوف مطرح الهی و به ظاهر غیر الهی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای بوده و در تطبیق دیدگاه دو فیلسوف از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است.
One of the common concerns of Allameh Tabatabai and Friedrich Nietzsche has been the meaning of life; Allameh meant the purpose of life to have a purpose in life, but Nietzsche considered the meaning of life to be equivalent to value. Each has answered the question of whether life has meaning according to their own intellectual foundations, Allameh's approach in confronting the meaning of supernatural life and Nietzsche believes in nature's approach. Allameh proves the purposefulness of the created world, including man, through the attribute of God's wisdom. He believes that living in the light of belief in God and adherence to morality and human behavior makes sense, but Nietzsche denies God and considers religion the cause of human misery and he believes that the more religious a person is, the weaker and more incapable he is. He expresses the meaningless result of life in the form of nihilism. He expresses the meaningless result of life in the form of nihilism and divides it into active nihilism and passive nihilism. Both philosophers believe in the meaning of life, except that Allameh believes that man discovers the meaning of life, but Nietzsche says that man forges the meaning of life.
_||_