واکاوی ریشههای انسانشناسانه نقد بومگرا
محورهای موضوعی : مطالعات نقد ادبیمهدی خسروی 1 , مریم محمودی 2 , پریسا داوری 3
1 - دانشجوی دکتری زبان وادبیات فارسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان. ایران.
2 - دانشیار زبان وادبیات فارسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان. ایران
3 - - استادیار زبان وادبیات فارسی، واحد دهاقان، دانشگاه آزاد اسلامی، دهاقان. ایران
کلید واژه: آنیمیسم, اکوفوبیا, مادرتباری, نقدبومگرا, مدرنیسم,
چکیده مقاله :
در پی ظهور مدرنیسم و آسیبهای جدی به طبیعت ، پژوهشگران حوزۀ ادبیات، نقد بومگرا را به¬عنوان دانشی نو معرفی کردند. در این پژوهش با استفاده از نظریههای انسانشناسانه به تبیین دو نیروی عظیم ترس و عشق در انسان اشاره شده که در ارتباط با مرگ و زندگی، به مواضع او در برابر پدیدههای پیرامونی شکل میدهد و کنشهای او را مشخص میکند. همچنین تفاوت رویکرد، نسبت به طبیعت در روزگار مادرتباری و پدرسالاری و عصر مدرن را بررسی شده است. در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، سعی بر آن بوده که ریشۀ آسیب به طبیعت که سبب شکل گرفتن نقد بومگرا شده مورد بررسی قرار گیرد. مولفههایی چون ترس از طبیعت، جاندارپنداری طبیعت، وجود و حضور نظام مادرتبار و بالاخره مدرنیته که هرکدام در برهۀ خاص زمانی حد و حدود و چرایی و چگونگی رابطه و رفتار را تعیین کردهاند و البته نقش و مناسبات قدرت در این تاثیر و تاثر نیز قابل توجه است. نتایج تحقیق نشان می¬دهد تفکر جاندارپندار و شیوۀ زیست مادرتبار، به تلاشهای انسان برای منقاد کردن طبیعت میانجامد. با افول مادرتباری، طبیعت و زن به یک اندازه تنزل مقام مییابند. سیر بی¬ارزش شمردن طبیعت، با ظهور مدرنیسم به سوء استفاده و تخریب زمین منجر می¬شود. انسان خود را میزان و معیار اخلاق و ارزش-گذاری می¬شمرد و حق بهره بردن از تمام امکانات را به خود می¬دهد و طبیعت را با تخریبی جبران ناپذیر روبه رو میکند.
Following the rise of modernism and the serious damages to nature as the habitat of humans and the danger of its destruction, researchers in the field of literature introduced ecological criticism as a new science. In this research, using anthropological theories, it is pointed out the explanation of the two great forces of fear and love in man, which shapes his positions in relation to life and death and determines his actions. Also, the difference in the approach towards nature in the days of matriarchy and patriarchy and the modern era has been investigated. In this article, which has been done in a descriptive-analytical way, an attempt has been made to investigate the root of damage to nature, which has caused the formation of ecological criticism. Components such as fear of nature, animism of nature, the existence and presence of matrilineal system, and finally modernity, each of which has determined the why and how of relationship and behavior at a particular time, and of course the role and relations of power in this influence and impression are also significant. The research results show Animistic thinking and maternal way of life lead to human efforts to criticize natureWith the decline of matriarchy, nature and women are equally degraded. The process of devaluing nature leads to abuse and destruction of the earth with the advent of modernism. Man, considers himself the measure and standard of morality and valuation and gives himself the right to benefit from all facilities and of course nature with It faces irreparable destruction
آزادگان، جمشید.(1372). ادیان ابتدایی تحقیق در توتمیسم، تهران: موسسه مطالعات و انتشارات تاریخی میراث ملل.
افلاطون.(1357). دورۀ آثارافلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی، چاپ سوم، تهران، انتشارات خوارزمی.
پارساپور، زهرا.(1392الف). نقد بومگرا، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
همو.(1392ب). ادبیات سبز، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
پالس، دانیل.(1389). هفت نظریه در باب دین، ترجمه: محمد عزیز بختیاری، قم: موسسه امام خمینی.
خسروی، رکن الدین. (1366).«سیمرغ و جادو»، چیستا، شماره 43 ،تهران: صص 269-274.
زرشناس، شهریار.(1386). واژهنامۀ فرهنگی، سیاسی، تهران: کتاب صبح، چاپ دوم.
سعادت، الهام و همکاران.(1399). «واکاوی مفهوم انسان¬شناسانۀ وطن در شاهنامه( براساس ساختارهای تحلیل مکان)»، پژوهش¬های انسان¬شناسی، دوره 10 شماره 20 ، صص157-177.
سعادت، الهام. (1399). نقد و تحلیل مفاهیم حماسی شاهنامه در آثار حماسی دیگر، پایاننامه دکتری دانشگاه اصفهان.
شایگان، داریوش. (1375). ادیان و مکتبهای فلسفی هند، چاپ چهارم، تهران: امیرکبیر.
صانع پور، مریم.(1384). «اومانیسم و حقگرایی»، مجله علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی، شماره 29، صص7-28.
فرامرزی، محمدتقی.(1357). بازتاب کار و طبیعت در هنر، گفتارهایی در زیباشناسی و هنر، تهران: ساوالان.
کانت، امانوئل.(1401). نقد عقل محض، ترجمه بهروز نظری، تهران: ققنوس.
کمبل، جوزف .(1377). قدرت اسطوره، ترجمه عباس مخبر، تهران: نشر مرکز.
همو .(1400). الهه¬ها(اسرار الوهیت زنانه)، ترجمه عباس مخبر، تهران: نشر مرکز.
موس، مارسل.(1397) نظریۀ عمومی جادو، ترجمه حسین ترکمان نژاد، تهران: نشر مرکز.
نامور مطلق، بهمن و عوض¬پور، بهروز (1395)، اسطوره و اسطوره¬شناسی نزد ژرژ دومزیل،تهران: موغام.
نامورمطلق، بهمن.( 1392). درآمدی براسطوره¬شناسی، تهران: انتشارات سخن.
همتی، همایون.( 1379). شناخت دانش ادیان، تهران: نقش جهان.
Estok, Simon (2020). The ecophobia hypothesis. Routledge.
Estok, Simon C. (2009). “Theorizing in a Space of Ambivalent Openness: Ecocriticism and Ecophobia.” ISLE 16.2: 203–25.
———.) 2018.(The Ecophobia Hypothesis. Routledge
Fisher، Michae.(2017).Ecocriticism, Ecophobia and the Culture of Fear: Autobiographical Reflections, Technical Paper No. 67.
− Frazer, James , George (1994).new encyclopedia britaninca, Published by Encyclopaedia Britannica ,vol 4.
− Frazer, James , George (1974). the golden bough, a study in magic and religion, newYork ,the macmillan company .
Gimbutas, Marija.(1989). The language of the goddess, san Francisco, California:
harper and row.
¬_ varky, Ajit.(2013).Denial: self deception, false beliefs and the origin of the human mind,new York: TWELVE