کارکرد عرفانی آیرونی موقعیت و نمایشی در مثنوی مولوی
محورهای موضوعی : عرفان اسلامیمحمدرضا حاجی آقا بابایی 1 , امیرحسین پهلوان 2
1 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی،تهران،ایران. نویسنده مسئولhajibaba@atu.ac.ir
2 - دانشآموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی.
کلید واژه: مثنوی مولوی, irony, آیرونی, آیرونی موقعیت, آیرونی نمایشی, Situational Irony, Dramatic Irony, Masnavi of Mowlavi,
چکیده مقاله :
یکی از شیوههای بیانی که در آثار شاعران و نویسندگان دیده میشود، استفاده از آیرونی است. منظور از آیرونی کلام یا موقعیتی است که به موجب بروز ناسازگاری میان مخاطب و گوینده میشود. در این حالت گوینده مطلبی را بیان میکند یا موقعیتی را به نمایش میگذارد که برداشت مخاطب با آنچه گوینده انتظاردارد، متفاوت است. در آیرونی با دو عنصر اساسی روبهرو هستیم: نخست عنصر معصومیت و دیگر عنصر خندهآور. معصومیت یا اعتماد بیخبرانه بیشتر به قربانی آیرونی برمیگردد که معمولاً به آیرونیست اعتماد میکند و قربانی فریبکاری یا وانمودکردن وی میشود. عنصر خندهآور ار دیگر ویژگیهای اساسی آیرونی است. در داستانهای آیرونیکال، شخصیتهای داستان به گونهای با هم مقایسه میشوند که موجب ایجاد طنز میشود. در این مقاله چگونگی استفاده مولانا از آیرونیهای موقعیت و نمایشی در مثنوی بررسی شدهاست. مولانا با بهرهگیری از آیرونی موقعیت و نمایشی سعی دارد تا مخاطب را در وضعیتی قراردهد که در عین آگاهی از آیرونیک بودن شرایط، با غافلگیر شدن، مفاهیم عمیق را بهتر درک کند. کلام آیرونیک این امکان را برای مولانا فراهم میکند تا در نقطۀ اوج داستان با پیش گرفتن روندی که مخاطب انتظار ندارد، ضربۀ نهایی را بر او واردکند و مولانا از این فرصت بهترین استفاده را میکند و به بیان مفاهیم عمیق عرفانی و تعلیمی خود میپردازد.
One of the literary techniques used by poets and writers is irony. Irony refers to a speech or situation which results in discordance between the audience and the speaker. In such a case, the speaker says something or acts in a certain manner while the understanding of the audience differs from what the speaker intended. In irony, we find two elements: first, the element of innocence, and, second, the element of humor. Innocence, or unknowing trust, mostly relates to the victim of the irony who usually puts his/her trust in the ironist, and falls victim to the deception or pretense of the ironist. The element of humor is the other essential feature of irony. In ironic stories, the characters of the story are juxtaposed in a manner to create a humorous effect. The present article investigated the function of situational and dramatic irony in Masnavi. Molavi, drawing on situational and dramatic irony, has attempted to put the audience in a situation where they, while being aware of the ironic nature of the situation, are surprised, and, therefore, gain a better understanding of the rich concepts. Ironic speech has enabled Molavi to adopt an approach in the climax of the story which is unexpected by the audience, thus dealing them the final blow, and he takes great advantage of such an opportunity to present his rich irfanic [=of true knowledge] and didactic concepts.
_||_