بررسی تطبیقی شخصیت از دیدگاه جلال الدین مولوی با آبراهام مازلو
محورهای موضوعی : عرفان اسلامیمسعود حجازی 1 , حسین آریان 2 , فهیمه شجاعی 3
1 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زنجان، گروه روانشناسی، زنجان، ایران
2 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زنجان، گروه ادبیات فارسی، زنجان، ایران
3 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زنجان، کارشناسی ارشد گروه روانشناسی بالینی، زنجان، ایران
کلید واژه: روانشناسی انسان گرایی, مازلو, شخصیت, مولوی,
چکیده مقاله :
مولانا مانند بسیاری از شاعران و نویسندگان این سرزمین کهن در سرودن آثار خود دیدگاههای انسان گرایانه دارد. مولانا با نظر به عظمت و نیروهای گوناگونی که در انسان سراغ دارد، چه در قلمرو فردی و چه درقلمرو اجتماعی، اصالت را از آنِ انسان میداند و در سرتاسر مثنوی این «انسان محوری» کاملا به چشم میخورد. از این منظر اندیشههای مولوی بسیار به روانشناسان انسان گرا از جمله مازلو نزدیک است. آبراهام مازلو بنیانگذار و رهبر معنوی جنبش روانشناسی انسانگرا محسوب می شود. او شدیدا از رفتارگرایی و روانکاوی، مخصوصاً رویکرد فروید به شخصیت انتقاد کرد. به عقیده مازلو در صورتی که روان شناسان فقط انسانهای نابهنجار و آشفته را بررسی کنند، خصوصیات مثبت انسان مانند خشنودی، خرسندی، و آرامش خیال را نادیده میگیرند. ازاین رو وی به مفاهیم مثبت و از جمله خود شکوفایی تاکید کرد. مازلو معتقد بود در صورتی که نتوانیم بهترین نمونههای انسان، خلاقترین، سالمترین و پختهترین افراد جامعه را بررسی کنیم ماهیت انسان را دست کم میگیریم. در این پژوهش تلاش بر آن است تا نزدیکیهای اندیشه مولوی، به عنوان یک عارف ایرانی، با رهبر روانشناسان انسان گرا، مازلو، مورد بررسی تطبیقی قرار گیرد.
Just like many other poets and authors of this ancient territory—Iran – Rumi has a humanitarian stance for composing his own works of art. In the light of the grandeur and various powers available in human being, Rumi takes the originality to belong to mankind, be it personal originality or the social one. And throughout Masnavi, his masterpiece, 'human orientation' is obvious in the eyes of Abraham Maslow, the founder and spiritual leader of human based psychological movement. Respectively, Rumi's ideas are by far closer to human based psychologists including Maslow. Maslow strictly criticized behaviorism and psychoanalysis, especially those of Freud, of personality. Maslow believed that if psychologists merely investigate the abnormal and frenzied people the positive characteristics of human being will be ignored, including satisfaction, happiness, and peace of mind. Thus, he emphasized positive concepts including self-actualization. Maslow believed that if we are unable to investigate the best types, the most creative, the healthiest, and the most sophisticated human beings of the society, the nature of mankind will be underestimated. Consequently, this paper tries to make a comparative study over the proximity of Rumi's ideas as an Iranian mystic with the leader of human oriented psychologist, Maslow.