تاثیر اوضاع مذهبی و اجتماعی دوران صفوی بر روند مهاجرت صوفیه و عالمان ایرانی به هند
محورهای موضوعی : نامه الهیاتحسین باقری 1 , علیرضا ابراهیم 2 , زهرا ابراهیمی 3 , زهرا حسینی حمید 4
1 - گروه ادیان و عرفان، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - 'گروه ادیان و عرفان، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران (نویسنده مسئول)
3 - گروه ادیان و عرفان، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
4 - گروه ادیان و عرفان، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: تصوف صفویه, مهاجرت علما, مهاجرت صوفیه, صوفیان ایرانی هند, علمای ایرانی هند,
چکیده مقاله :
صوفیان و عالمان دینی نخبه به عنوان سرمایه های گرانقدر انسانی برای جامعة دینی به شمار می روند و باعث پویایی و بقای آن هستند. مهاجرت این اصناف به خارج از جامعة خویش، صدماتی جبران ناپذیر به پیکرة دین و دینداری وارد می سازد. در دوران صفوی امواجی از مهاجرت عالمان نخبه و صوفیان به سوی هند وجود داشت که علل، روند و نتایج آن می تواند به عنوان الگویی در تحلیل این پدیده در دوره های آینده، استفاده شود. این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته، نشان می دهد که ناامنی های فکری، اقتصادی و سیاسی را در ایران صفوی باید مهمترین علت مهاجرت دانست. روند مهاجرت ها در دوران شاه طهماسب اول و شاه عباس به واسطة تشدید شرایط فوق، حالت صعودی داشته و در دیگر دوره ها، افت و خیز کمتری را از سر گذرانده است. این روند و جهت گیری های آن در بستر این مقاله تا حدی بررسی شده است
Sufis and elite religious scholars are considered as valuable human assets for a religious community and contribute to the dynamism and survival of the religious community. The migration of these guilds out of their society causes irreparable damage to the body of religion and religiosity. During the Safavid period, there was the migration of elite scholars and Sufis to India, the reasons, trends and results of which can be used as a model in the analysis of this phenomenon in the future. This descriptive-analytical study shows that intellectual, economic and political insecurities in Safavid Iran should be considered the most important reason. The process of migration during the reign of Shah Tahmasb I and Shah Abbas, due to the intensification of the above conditions, has progressed and in other periods, has experienced less fluctuations.This trend and its orientations have been studied to some extent in the context of this article
_||_