هدف این پژوهش طراحی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی در نظام آموزش عالی مهارتی بر اساس الگوی پارادیمی بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، کیفی است. اطلاعات از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته و یادداشتها و مشاهدات پژوهشگر جمعآوری و با استفاده از راهبرد نظریه زم چکیده کامل
هدف این پژوهش طراحی برنامه درسی مبتنی بر شایستگی در نظام آموزش عالی مهارتی بر اساس الگوی پارادیمی بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش، کیفی است. اطلاعات از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته و یادداشتها و مشاهدات پژوهشگر جمعآوری و با استفاده از راهبرد نظریه زمینهای تحلیل شد. جامعۀ آماری پژوهش شامل متخصصان برنامه درسی بود که 16 نفر بهصورت نمونهگیری هدفمند (گلوله برفی) انتخاب و با استفاده از فنهای تطبیق توسط اعضا، توافق کدگذارها، بازبینی نتایج توسط متخصصین و بررسی توسط همکار از روایی و پایایی پژوهش اطمینان حاصل شد. یافتهها در شش گروه از مقولهها با عنوان 1. عوامل یا شرایط علّی 2. پدیدهمحوری 3. مقولههای راهبردی 4. شرایط زمینهای 5. مقولههای واسطهای و 6. مقولههای پیامدی شناسایی و تبیین شدند. راهکارهای بهبود کیفیت فرایند تولید و اجرای برنامههای درسی مهارتی در آمورش عالی بهویژه در دانشگاه جامع علمی کاربردی بهقصد افزایش اشتغالپذیری فارغالتحصیلان پیشنهاد شدند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، شناسایی بسترهای کاهش تمرکز و فراهم کردن شرایط اجرای آزادسازی برنامه درسی در دورۀ ابتدایی است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوای عرفی است. جامعۀ آماری پژوهش شامل همۀ کارشناسان آموزش ابتدایی و کارشناسان گروههای آموزشی مناطق 24 گانه ادارات آموز چکیده کامل
هدف این پژوهش، شناسایی بسترهای کاهش تمرکز و فراهم کردن شرایط اجرای آزادسازی برنامه درسی در دورۀ ابتدایی است. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و به روش تحلیل محتوای عرفی است. جامعۀ آماری پژوهش شامل همۀ کارشناسان آموزش ابتدایی و کارشناسان گروههای آموزشی مناطق 24 گانه ادارات آموزش پرورش استان آذربایجان غربی در سال تحصیلی 95-96 بوده است که بهصورت روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و حجم نمونهها تا نقطۀ اشباعشدگی دادهها ادامه یافت. در این راستا مصاحبههای نیمهساختاریافتهای با 13 نفر از کارشناسان صورت گرفت. بهمنظور اطمینان و اعتباربخشی به دقت و صحت دادهها از تکنیک کنترل اعضا و تکنیک کسب اطلاعات دقیق موازی استفاده شد. یافتههای این تحقیق، 7 مضمون اصلی: گفتمان تغییر، تفکر سیستمی، دیسیپلین یا حوزههای موضوعی نرم، رویکرد تلفیقی، توانمندسازی ارگانیکی، دانش معلمی و گروههای مهارت کانونی را در برمیگیرد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش واکاوی شایستگیهای معلمان عشایر کوچنده بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی هوسرلی انجام شده است. انتخاب مشارکتکنندگان بالقوه بر اساس معیار شرایط اقلیمی کشور در سه ناحیه آب و هوایی (کوهستانی، خزری و گرم و خشک) در چهار استان چهارمحال و بختیار چکیده کامل
هدف این پژوهش واکاوی شایستگیهای معلمان عشایر کوچنده بود. این پژوهش با رویکرد کیفی و به روش پدیدارشناسی هوسرلی انجام شده است. انتخاب مشارکتکنندگان بالقوه بر اساس معیار شرایط اقلیمی کشور در سه ناحیه آب و هوایی (کوهستانی، خزری و گرم و خشک) در چهار استان چهارمحال و بختیاری، گیلان، خراسان جنوبی و فارس صورت پذیرفت. چراکه معلمان دارای تجربه کار در این استانها هر سه نوع شرایط آب و هوایی را پوشش میدهند. مشارکتکنندگان در پژوهش متشکل از 57 نفر معلم دارای تجربۀ تدریس در مناطق عشایری کوچنده با رویکرد نمونهگیری هدفمند و روش گلولهبرفی انتخاب شدند. معیار کفایت تعداد مشارکتکنندگان، اشباع نظری بود. ابزار گردآوری دادههای کیفی پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای سنجش اعتبار اولیه دادهها از معیارهای قابلقبول بودن و قابلیت اعتماد بودن دادههای کیفی استفاده شد. با توجه به روش کیفی پژوهش از شیوۀ تحلیل مضمون (شامل مضامین پایه، سازماندهندۀ اول و دوم و فراگیر) برای تشکیل شبکه مضامین شایستگی معلمان عشایر کوچنده استفاده شد. نتایج نشان داد که از ترکیب و ادغام 223 کد پایه، درمجموع 170 مضمون پایه و 28 مضمون سازماندهندۀ سطح اول شکل گرفت.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر در پوچی برنامه درسی مدارس مقطع ابتدایی اداره آموزشوپرورش شهرستان مراغه است. برای این منظور عوامل مؤثر بر پوچی برنامه درسی مدارس مقطع ابتدایی با مطالعه مبانی نظری و ادبیات تحقیق پیشین در 26 عامل بهصورت اولیه شناسایی گردی چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویتبندی عوامل مؤثر در پوچی برنامه درسی مدارس مقطع ابتدایی اداره آموزشوپرورش شهرستان مراغه است. برای این منظور عوامل مؤثر بر پوچی برنامه درسی مدارس مقطع ابتدایی با مطالعه مبانی نظری و ادبیات تحقیق پیشین در 26 عامل بهصورت اولیه شناسایی گردید. جامعۀ آماری پژوهش، معلمان مدارس مقطع ابتدایی ادارۀ آموزشوپرورش شهرستان مراغه بود که تعداد آنها 1000 نفر بوده و حجم نمونۀ آماری با استفاده از فرمول کوکران 278 نفر برآورد و به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه حکیمزاده و در تجزیهوتحلیل دادهها در سطح استنباطی از تکنیک تحلیل عاملی تأییدی و در اولویتبندی عوامل مؤثر در پوچی برنامه درسی از آزمون فریدمن با نرمافزار spss و lisrel استفاده شد. نتایج حاصل نشان میدهد که از بین 26 عامل اولیه تمامی عوامل با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی شناسایی و در 3 گروه عوامل: عوامل مرتبط با نظام حاکم بر جامعه و عوامل مبتنی بر دانشآموزان و عوامل مبتنی بر آموزشگاه یا مدرسه دستهبندی گردید. نتایج تحقیق نشان داد که از بین عوامل بررسی شده اولیه، تمامی عوامل در سه گروه عوامل مرتبط با نظام حاکم بر جامعه و عوامل مبتنی بر دانشآموزان و عوامل مبتنی بر آموزشگاه در پوچی برنامه درسی مؤثر بودند ولی بر اساس یافتههای تحقیق عدم بهرهگیری مناسب از روشهای یاددهی و یادگیری و محیط آموزشی و عوامل روانشناختی مانند استرس و ضعف در انتقال مناسب مطالب آموزشی از سوی معلمان برای دانشآموزان و باورهای غلط و سیاستهای ناکارآمد بیشترین تأثیر را در پوچی برنامه درسی مدارس ابتدایی شهرستان مراغه را دارد.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف طراحی برنامه درسی تفکر مستقل برای دانشآموزان دورۀ متوسطه انجام شده است. رویکرد پژوهش، کیفی و از نوع روش اسنادی بود که با استفاده از فن تحلیل محتوا، تحلیل گردید. لذا با مطالعه اسناد پژوهی و نمونه پژوهشهای مرتبط، بخشهای مربوط به تفکر مستقل در این پژوهش چکیده کامل
این پژوهش با هدف طراحی برنامه درسی تفکر مستقل برای دانشآموزان دورۀ متوسطه انجام شده است. رویکرد پژوهش، کیفی و از نوع روش اسنادی بود که با استفاده از فن تحلیل محتوا، تحلیل گردید. لذا با مطالعه اسناد پژوهی و نمونه پژوهشهای مرتبط، بخشهای مربوط به تفکر مستقل در این پژوهشها استخراج گردید. دادهها به شیوة کدگذاری بر اساس الگوی تایلر بر مبنای چهار عنصر هدف (شناختی، عاطفی و روانی حرکتی)، محتوا (انتخاب و سازماندهی)، روش و ارزشیابی است. نتایج نشان داد در بخش هدف ویژگیها شامل: آزادی بیان، برخورداری از حق انتخاب، بحث گروهی، یادگیری مشارکتی، تبادل اجتماعی، رشد ذهنی، پرورش عقلانیت است. درزمینۀ محتوا ویژگیها شامل: یاددادن نحوۀ تفکر، یاددادن پیروی آگاهانه از الگوها، آموزش شرکت در بحث گروهی، یادگیری انجام فعالیتهای مستقل، یادگیری اظهارنظر آزاد، یاددادن برخورداری از حق انتخاب، نگرش آگاهانه به مسائل است. در بخش روش تدریس ویژگیها شامل: استفاده از روش بحث گروهی، سقراطی، استفاده از بازیهای فکری و کلامی، ارائه تمرینات مستقل، معلم بهعنوان تسهیلگر و همکار است. درزمینۀ ارزشیابی ویژگیها شامل: استفاده از ابزارهای خودارزیابی، توجه به ارزشیابی مستمر و تکوینی، فراهم آوردن امکان بازخورد مناسب و بهموقع، توجه به مشارکتی بودن فعالیتهای دانشآموزان، توجه به اشکال مختلف ارزشیابی است. استفاده از نتایج این پژوهش میتواند در آیندۀ نوجوانان و جوانانی با تفکرات مستقل در راستای کاهش آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی و پایبندی به اعتقادات دینی و فرهنگی خویش تربیت کرد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش، کنکاش و تحلیل تجارب کارگزاران آموزشی دربارۀ موانع مرتبط با فرایند درسپژوهی در دورۀ ابتدایی و ارائه تمهیدات بود. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق پدیدارشناسی صورت گرفته است. جامعۀ آماری پژوهش را کارگزاران آموزشی تشکیل دادند که از طریق چکیده کامل
هدف پژوهش، کنکاش و تحلیل تجارب کارگزاران آموزشی دربارۀ موانع مرتبط با فرایند درسپژوهی در دورۀ ابتدایی و ارائه تمهیدات بود. این پژوهش در چارچوب رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحقیق پدیدارشناسی صورت گرفته است. جامعۀ آماری پژوهش را کارگزاران آموزشی تشکیل دادند که از طریق روش نمونهگیری معیار محور، 20 نفر ازجمله سیاستگذاران آموزشی، رؤسای تکنولوژی آموزشی استانها، راهبران آموزشی و متخصصین حوزۀ برنامه درسی تا رسیدن به اشباع دادهها، از طریق مصاحبۀ نیمهساختارمند شرکت داده شدند. برای تحلیل دادهها از روش مقولهبندی با استفاده از نرمافزار مکس کیو دا (نسخۀ 2018) استفاده شد. اعتبارپذیری کدگذاریهای انجام شده بهوسیلۀ بررسی توسط اعضا، همسوسازی منابع دادهها و خود بازبینی پژوهشگر صورت گرفت و تکرارپذیری آن با استفاده از دو شاخص ثبات و تکرار دادهها انجام شد. یافتههای پژوهش نشان داد موانع درسپژوهی در چهار مقوله موانع فرهنگی، سازمانی، ساختاری و حرفهای بودند که تهدیدی برای مشارکت معلمان در فرایند درسپژوهی محسوب میشوند. همچنین برای رفع هر یک از این موانع، تمهیداتی باید اندیشید. بر اساس نتایج پژوهش، توصیه میشود که سیاستگذاران برای ارتقاء و توسعۀ درسپژوهی بهعنوان یک فعالیت مشارکتی معلمان مستقر در مدرسه، برنامههای استراتژیک تهیه کنند. همچنین تمامی ذینفعان آموزشوپرورش باید در شکلگیری و نگهداری ساختارهای سازمانی که از مشارکت مؤثر معلمان در فرایند درسپژوهی حمایت میکند، مشارکت نمایند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف احصاء و استخراج تهدیدها و شناسایی نقاط ضعف مرتبط با توسعۀ مدارس طبیعت در ایران انجام شد. پژوهش حاضر بر اساس روش کیفی انجام شده است و دادههای حاصل از مصاحبه نیمهساختاریافته با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی تجزیهوتحلیل شد. در این تکنیک، دادههای چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف احصاء و استخراج تهدیدها و شناسایی نقاط ضعف مرتبط با توسعۀ مدارس طبیعت در ایران انجام شد. پژوهش حاضر بر اساس روش کیفی انجام شده است و دادههای حاصل از مصاحبه نیمهساختاریافته با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای کیفی تجزیهوتحلیل شد. در این تکنیک، دادههای خام بر اساس استنباط صورت گرفته، معنا سازی و مقولهبندی شد. این مطالعه با مشارکت 15 صاحبنظر از میان مدیران، تسهیلگران مدارس طبیعت و مطلعین و متخصصین موضوعی انجام شد. مشارکتکنندگان نیز به روش نمونهگیری هدفمند، از میان متخصصان مدارس طبیعت استانهای تهران، خراسان رضوی و یزد انتخاب و تا رسیدن به نقطه اشباع نظری دادهها انجام شد. یافتههای پژوهش در 5 گروه اساسی اعم از موانع ناشی از نظام سیاستگذاری، عدم به رسمیت شناختن تجربۀ طبیعت در کودکی، موانع و محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی، گسیختگی و نابسامانی در فعالیتهای تحقیق و توسعه، منابع و امکانات مالی محدود طبقهبندی شد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ارتباط دو حوزۀ زیباییشناسی و تربیت شهروندی درصدد است با تحلیل محتوای کتابهای درسی دورۀ اول ابتدایی بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین دورههای آموزشی، میزان بهکارگیری شاخصهای تربیت شهروندی از منظر زیباییشناسی را در کتابهای این دوره بررسی نمای چکیده کامل
پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ارتباط دو حوزۀ زیباییشناسی و تربیت شهروندی درصدد است با تحلیل محتوای کتابهای درسی دورۀ اول ابتدایی بهعنوان یکی از تأثیرگذارترین دورههای آموزشی، میزان بهکارگیری شاخصهای تربیت شهروندی از منظر زیباییشناسی را در کتابهای این دوره بررسی نماید. روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتوا کمی است. جامعۀ آماری پژوهش، کتابهای درسی دورۀ اول ابتدایی در سال تحصیلی 98-1397 است. ابزار شناسایی مؤلفههای زیباییشناسی شاخصهای تربیت شهروندی کدهای محتوایی است که توسط محقق طراحی شد که دارای سه بعد شناختی، بعد عاطفی و بعد رفتاری است که طبق آن محتوای کتابها کدگذاری شده و مورد تحلیل قرار گرفت. روایی صوری و محتوایی ابزار پژوهش از نظر متخصصان و صاحبنظران فلسفۀ تعلیم و تربیت و برنامهریزی درسی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی ابزار پژوهش بر اساس فرمول اسکات 78/0 به دست آمد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که در کل محتوای کتابهای درسی دورۀ اول ابتدایی 558 مورد به تربیت شهروندی با تأکید بر ابعاد تربیت هنری اشاره شده است که از این تعداد، بیشترین فراوانی به شاخص توانایی حل مسئله با 45 مورد (3/15درصد) و کمترین تعداد 8 مورد (4/5درصد) به شاخص آشنایی با مردمسالاری مربوط است. بر این اساس با توجه به تعداد کتابها و سه پایۀ تحصیلی مورد بررسی، توجه به تربیت شهروندی با تأکید بر تربیت هنری به اندازۀ کافی نیست و درواقع این مقدار توجه به تربیت شهروندی در کتابهای درسی نمیتواند در راستای نیاز دانشآموزان به تربیت شهروندی باشد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش، شناسایی دانش ضمنی دبیران زبان انگلیسی دورۀ دوم متوسطه از روشهای ارزشیابی کیفی (با تأکید بر روش خودآزمایی و روش استفاده از پوشهکار) است. روش مورد استفاده در این پژوهش پدیدارنگاری (تفسیری) است. مشارکتکنندگان در پژوهش، دبیران زبان انگلیسی دورۀ دوم متوسطه چکیده کامل
هدف این پژوهش، شناسایی دانش ضمنی دبیران زبان انگلیسی دورۀ دوم متوسطه از روشهای ارزشیابی کیفی (با تأکید بر روش خودآزمایی و روش استفاده از پوشهکار) است. روش مورد استفاده در این پژوهش پدیدارنگاری (تفسیری) است. مشارکتکنندگان در پژوهش، دبیران زبان انگلیسی دورۀ دوم متوسطه شهرستان شهریار در سال تحصیلی 98-1397 بودند. با روش نمونهگیری هدفمند (رویکرد انتخاب موارد مطلوب و تا سرحد اشباع)، انتخاب نمونهها تا دریافت اطلاعات جدید ادامه پیدا کرد و 18 نفر (7 نفر مرد و 11 نفر زن) انتخاب شدند. این دبیران مورد مصاحبه نیمهساختاریافته قرار گرفتند و اظهارات آنان به روش تحلیل مضمون، تحلیل گردید. روایی و پایایی ابزار با استفاده از قابلیت اعتبار، قابلیت انتقال، قابلیت تأیید و اطمینانپذیری تأیید شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد آنان روش خودآزمایی را بهعنوان یک روش معتبر برای ارزشیابی قبول ندارند و از روش استفاده از پوشهکار نیز بهطورجدی بهره نمیگیرند. این پژوهش نشان داد که دانش ضمنی دبیران زبان انگلیسی دورۀ دوم متوسطه از روشهای ارزشیابی کیفی، میزان قابلتوجهی از دانش ضمنی دبیران را شکل نمیدهد و اعتماد آنان به ارزشیابی کیفی پایین است. تعداد زیادی از دبیران از ارزشیابی کیفی بهعنوان مکملی برای ارزشیابی عینی و برای بهبود فرایند آموزش استفاده میکنند و ارزشیابی کیفی را روشی جدی برای ارزشیابی نمیبینند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر؛ کنکاشی پیرامون شاخصهای عملکرد آموزشی اعضای هیئتعلمی دانشگاه، بهمنظور بازنگری آییننامهها و فرمهای ارتقاء و ارزشیابی اساتید با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی بود که بهمنظور جمعآوری دادههای مورد نیاز از دیدگاه اعضای هیئتعلمی، دانشجویان و دانشآموخ چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر؛ کنکاشی پیرامون شاخصهای عملکرد آموزشی اعضای هیئتعلمی دانشگاه، بهمنظور بازنگری آییننامهها و فرمهای ارتقاء و ارزشیابی اساتید با استفاده از روش توصیفی- پیمایشی بود که بهمنظور جمعآوری دادههای مورد نیاز از دیدگاه اعضای هیئتعلمی، دانشجویان و دانشآموختههای تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی بهره گرفته شد. روشهای چندمرحلهای طبقهای و در دسترس؛ معیار انتخاب اعضای نمونه و قاعده اشباع نظری نیز معیار اتمام نمونهگیری بود. پرسشنامه و اسناد و مدارک؛ ابزار گردآوری دادههای این پژوهش بودند و تحلیل دادهها با استفاده از جدول کدگذاری باز، شاخص مرکزی مُد و تحلیل سلسلهمراتب فازی (FAHP) صورت گرفت. یافتههای پژوهش نشان دادند که بیش از 80 شاخص برای ارزیابی عملکرد آموزشی اعضای هیئتعلمی دانشگاه وجود دارد که میتوان از آنها در فرمهای ارزیابی و آییننامههای ارتقاء، انتخاب استاد نمونه و موارد مشابه بهره برد و این شاخصها به لحاظ اهمیت بر اساس دو معیار میزان تکرارپذیری و حیاتی بودن؛ در 6 گروه از A تا F دستهبندی و وزندهی شدند. در مقایسه بین وضع موجود با وضع مطلوب مشاهده گردید که بیش از نیمی از شاخصهای مورد استفاده در سیستم فعلی ارزشیابی اساتید؛ متعلق به گروههای کماهمیت E و F هستند. همچنین شاخصهای مورد استفاده غالباً شاخصهایی هستند که مربوط به خروجی عملکرد اساتید بوده و کمیت عملکرد آنها را مورد سنجش قرار میدهند؛ بنابراین بهرهگیری بیشتر از شاخصهای سنجش کیفیت عملکرد اساتید با ضریب اهمیت بالا (شاخصهای گروههای A تا D) در سیستم ارزیابی و ارتقاء اعضای هیئتعلمی دانشگاه؛ ازجمله پیشنهادهای این پژوهش است.
پرونده مقاله
یکی از مسائلی که در جامعۀ ما بهویژه در بین سوادآموزان نهضت سوادآموزی وجود دارد، نبود فرهنگ مطالعه و کتابخوانی است. هدف اصلی پژوهش، بررسی طرح نهضت سوادآموزی خواندن با خانواده بهعنوان یکی از بخشهای اصلی برنامه درسی نهضت سوادآموزی در استان هرمزگان بود. در این پژوهش، رو چکیده کامل
یکی از مسائلی که در جامعۀ ما بهویژه در بین سوادآموزان نهضت سوادآموزی وجود دارد، نبود فرهنگ مطالعه و کتابخوانی است. هدف اصلی پژوهش، بررسی طرح نهضت سوادآموزی خواندن با خانواده بهعنوان یکی از بخشهای اصلی برنامه درسی نهضت سوادآموزی در استان هرمزگان بود. در این پژوهش، روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل استقرایی با نظام کدگذاری دادهها استفاده شد. جامعۀ آماری پژوهشی شامل کارشناسان، آموزشگران و سوادآموزان نهضت سوادآموزی استان هرمزگان و نمونه شامل 24 نفر بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. همچنین ابزار جمعآوری اطلاعات، مصاحبۀ عمیق و روش تجزیهوتحلیل دادهها، تحلیل استقرایی بود. یافتهها و نتایج نشان داد، هشت مقولۀ مرکزی در بخش آسیبهای طرح شامل نبود منابع مالی، ضعف نظام نظارت، ضعف در محتوا، عدم جامعیت طرح، ضعف دستاندرکاران طرح، عدم تناسب طرح با عوامل تأثیرگذار، ضعف انگیزشی و نبود حمایت کافی نهادی رسانهای وجود دارد. هشت مؤلفۀ حمایت مالی و تقویت نظام ارزیابی و نظارت از طرح، توسعه نگرشی و آموزشی دستاندرکاران طرح، تقویت نظام ستادی و گستره طرح، تقویت بعد انگیزشی، تقویت حمایت نهادی و رسانهای از طرح، تدوین و آموزش کتب طرح بر مبنای اصول علمی راهکارهای بهبود طرح خواندن با خانواده هستند.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، مقایسۀ دو روش سازندهگرا یعنی کلاس معکوس و درسپژوهی از نظر میزان افزایش خلاقیت نگارشی دانشجومعلمان در درس نگارش خلاق در پیش و پس از دریافت متغیر مستقل است. این پژوهش از نوع شبهآزمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعۀ آماری این پژوهش، دانشجو معلمان رشتۀ چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، مقایسۀ دو روش سازندهگرا یعنی کلاس معکوس و درسپژوهی از نظر میزان افزایش خلاقیت نگارشی دانشجومعلمان در درس نگارش خلاق در پیش و پس از دریافت متغیر مستقل است. این پژوهش از نوع شبهآزمایشی و از نظر هدف کاربردی است. جامعۀ آماری این پژوهش، دانشجو معلمان رشتۀ آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان استان مازندران و نمونۀ آماری دو گروه 35 نفری همگن شده هستند. از بین ژانرهای نگارش خلاق چهار ژانر با مشورت صاحبنظران این حوزه انتخاب شد. عناصر مرتبط با هر ژانر، مطابق منابع مختلف شناسایی شد و به هر عنصر به نسبت اهمیتش در ژانر مربوطه ضریب وزن داده شد. نگارش در این چهار ژانر توسط هر دو گروه بهصورت پیشآزمون و پسآزمون انجام شد و هر یک از عناصر در نوشتههای دانشجومعلمان از منظر ملاکهای خلاقیت تورنس یعنی سیالیت، اصالت، انعطاف و بسط مورد تحلیل قرار گرفت و نمرهگذاری شد. نتایج حاصل با استفاده از نرمافزار SPSS26 به روش آمار استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت و مقایسۀ نتایج پیشآزمون و پسآزمون در هر دو گروه نشان داد که روش کلاس معکوس و روش درس پژوهی بر هر دو گروه بهبود معناداری ایجاد کرده است و مقایسۀ دو روش با یکدیگر نشان داد که درس پژوهی در مقایسه با کلاس معکوس بر خلاقیت نگارشی دانشجو معلمان تأثیر معناداری داشته است.
پرونده مقاله