بررسی تطبیقی کارکردهای فیض در الهیات کاتولیک و قاعدۀ لطف در کلام شیعه
محورهای موضوعی : مسیحیت
1 - دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران، رشته ادیان و عرفان، تهران
2 - دانشجوی دکتری الهیات مسیحی، دانشگاه ادیان و مذاهب قم، ایران
کلید واژه: فیض, قاعدة لطف, اختیار انسان, سرشت انسان, نجات, نبوّت, امامت, هدایت الهی,
چکیده مقاله :
نقطة اوج کارکردهای فیض در مباحث بنیادین الهیاتی مانند ایمان مسیحی، کلیسا، نجات، کسب معرفت، و آیینهای فیضبخش است. شبیه این آموزه در کلام شیعه، از حیث هدف، قاعده لطف است که کارکردی هدایتگرانه در ارسال کتب الهی و رسولان و امامان دارد. خداوندِ دانا نیازهای انسان را طبق حکمت، سنجیده و سراسر آفرینش و ازجمله زندگی بشر را از آغاز تا فرجام، تدبیر کرده است. قاعده لطف بهویژه در اثبات نبوت و امامت و اجماعات فقها کاربرد دارد. هدف نهایی این آموزهها، هدایت و دستگیری انسان است که از زاویه مباحث معرفتشناختیِ انسان و خدا، در گفتگوهای بینادینیِ اسلام و مسیحیت مناسب طرح و بررسی است.
Grace in Catholic theology is the free favour of God as manifested inthe salvation of men. This teaching is related to important conceptssuch as faith, church, salvation, knowledge acquisition, and sacraments.On the other hand, the Principle of Lutf in Shī’a theology has a similarfunction, i.e. it is the Divine guidance realized by sending prophets andimams. The Omniscience God knows man's needs and by His wisdomdirects whole creation, including man's life, from the beginning to theend. The Principle of Luṭf is particularly mentioned in arguing aboutthe prophethood, imamate and ijmaʿ (consensus between jurists). So thefinal goal of Grace and Luṭf is similar: "guiding human beings" whichleads to salvation. Both try to explain the relation of men and God froman epistemological point of view, therefore the comparative study ofthese teachings could be useful in the inter-religious dialogue betweenIslam and Christianity.