توسعه یک مدل برنامهریزی احتمالی فازی بازهای برای تخصیص منابع آب سطحی با در نظر گرفتن عوامل بومشناختی و کمبود آب (مطالعه موردی: حوضه سيمينهرود)
محورهای موضوعی : محیط زیست
پرشنگ آذری
1
,
سهیل سبحان اردکانی
2
*
,
مهرداد چراغی
3
,
بهاره لرستانی
4
,
امیررضا گودرزی
5
1 - دانشجوی دکتری تخصصی مهندسی محیط زیست، گروه مهندسی محیط زیست، دانشکده فنی و مهندسی، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران.
2 - استاد گروه محیط زیست، دانشکده علوم پایه، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران.
3 - ستاد گروه محیط زیست، دانشکده علوم پایه، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران
4 - ستاد گروه محیط زیست، دانشکده علوم پایه، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران.
5 - دانشیار گروه مهندسی عمران، دانشکده فنی و مهندسی، واحد همدان، دانشگاه آزاد اسلامی، همدان، ایران.
کلید واژه: بهینهسازی پویای بازهای فازی, تخصیص منابع آب, فرآیندهای بومشناختی, کمبود آب.,
چکیده مقاله :
تخصیص منابع آب سطحی بهعنوان یک راهحل برای مقابله با تنش آبی بهویژه در نواحی کمبارش تلقی میشود، اما وجود عدمقطعیت بالا و همچنین کمبود آب، این تخصیص را همواره دچار مشکل ساخته و این موضوع به یکی از مشکلات اصلی حکمرانی در نواحی کمبارش جهان تبدیل شده است. از اینرو، در این پژوهش یک مدل برنامهریزی احتمالی فازی بازهای برای تخصیص منابع آب سطحی با در نظر گرفتن عوامل بومشناختی و کمبود آب طراحی شد. بدین منظور، پس از تجزیه و تحلیل و اعتبارسنجی مدل، تحلیل حساسیت پارامتری بر عوامل بومشناختی و اقتصادی در سیمینهرود که از رودخانههای مهم حوضه آبریز دریاچه ارومیه است، انجام شد. نتایج نشان داد افزایش 10 تا 50 درصدی کمبود آب به افت مقادیر توابع هدف منجر شد. همچنین، افزایش 50 درصدی ضریب تولید آلایندگی منجر به کاهش همه اهداف اقتصادی و بومشناختی از 5/2 تا 5/3 درصد و افزایش 50 درصدی حذف آلایندهها نیز به بهبود دو تا سه درصدی اهداف اقتصادی منجر شد. بهطور کلی، میتوان اذعان داشت کمبود آب از پیامدهای آلودگی این منبع حیاتی محسوب شده و بدین سبب بخش قابلتوجهی از منابع آبی از چرخه تخصیص کنار گذاشته میشوند، این در حالی است که با افزایش 100 درصدی عدمقطعیت، هدف بومشناختی تا 7/2 درصد دچار افت و سایر اهداف نیز در بازه 5/1 تا 0/2 درصد دچار تغییر شدند. نظر به اینکه در نظر گرفتن متغیرهای کمبود آب کارکردی و آلودگی آب نیز میتواند در خروجی مدل تاثیرگذار بوده و پاسخهای قابل اطمینانتری را ارایه دهد، بنابراین نسبت به لحاظ کردن این دو عامل در پژوهشهای آتی توصیه میشود.
Allocation of surface water resources is considered as a solution to deal with water stress, especially in low rainfall areas, but the existence of high uncertainty as well as the lack of water. This allocation has always caused problems and this issue has become one of the main problems of governance in low rainfall areas of the world. Hence, in this research, a fuzzy interval probabilistic planning model was designed for the allocation of surface water resources by considering ecological factors and water scarcity. In so doing, after analyzing and validating the model, parametric sensitivity analysis was performed on the ecological and economic factors in the Simineh River, which is one of the important rivers of the Urmia Lake catchment. The results showed that an increase of 10 to 50 percent of water shortage led to a drop in the values of the objective functions. Also, a 50% increase in the pollution production rate has led to a decrease in all economic and ecological goals from 2.5 to 3.5%, and a 50% increase in the removal of pollutants has also led to a 2-3% improvement in economic goals. In conclusion, it can be argued that the water scarcity is one of the consequences of the pollution of this crucial resource, and for this reason, a significant part of water resources are left out of the allocation cycle. With a 100% increase in uncertainty, the ecological goal has dropped by 2.7% and other goals have changed in the range of 1.5% to 2.0%. Considering the variables of water scarcity and water pollution can also affect the output of the developed model and provide more reliable answers, therefore, it is recommended to consider these two factors in future studies.