مدلیابی معادلات ساختاری حس انسجام بیماران سرطانی بر اساس چشمانداز زمان با نقش میانجی خودشناسی انسجامی و کمالگرایی
محورهای موضوعی : روش ها و مدل های روانشناختی
مهدی شیخی
1
*
,
ابوالقاسم یعقوبی
2
,
تورج سپهوند
3
,
ریحانه شیخان
4
1 - دانشجو
2 - استاد، گروه روانشناسی تربیتی، دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی، دانشگاه بوعلی سینا، همدان، ایران.
3 - استادیار گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه اراک، اراک، ایران
4 - دانشگاه خوارزمی تهران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
مقدمه: حس انسجام به عنوان یکی از جدیدترین سازوکارهای روانشناختی مقابله با سرطان مطرح شده است و عوامل متعددی بر آن تأثیر دارند. هدف این پژوهش، تدوین مدل علی حس انسجام براساس چشم انداز زمان با نقش واسطهای کمالگرایی و خود شناسی انسجامی در بیماران سرطانی به روش معادله های ساختاری بود.
روش: این تحقیق از بعد هدف بنیادی و از منظر گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری آن کلیه بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز درمانی استان مرکزی بودند، که 200 نفر از آنها به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای سنجش شامل پرسشنامه چشم انداز زمان زیمباردو و بوید (۱۹۹۹)، پرسشنامه حس انسجام آنتونووسکی (۱۹۹۳ )، پرسشنامه کمال گرایی هویت و فلت (۱۹۹۹) وپرسشنامه خودشناسی انسجامی قربانی بود. تحلیل داده ها به روش معادله های ساختاری با نرم افزارهای Smart-PLS4, SPSSv26 انجام شد.
یافتهها: معیار برازش مدل به طور مناسبی تحقق یافت. اثر مستقیم چشم انداز زمان بر کمال طلبی(482/0-= β ) و حس انسجام (189/0-= β ) و خود شناسی انسجامی درسطح (P<0.01) تایید شد. همچنین اثر و مستقیم کمال طلبی (360/0-= β ) و خودشناسی انسجامی بر حس انسجام نیز در سطح (P<0.01) مورد حمایت قرار گرفت. نقش کمال گرایی و خودشناسی انسجامی نیز به عنوان یک متغیر میانجی در این پژوهش تایید شد.
نتیجهگیری: این پژوهش نقش چشم انداز زمان را در پیش بینی حس انسجام، برای پژوهشگران حوزه سلامت به منظور کمک به بیماران سرطانی برای سازگاری و کنار آمدن بهتر با بیماریشان برجسته کرد.
Introduction. The aim of this study was to develop a causal model of sense of coherence based on time perspective with the mediating role of perfectionism and coherent self-knowledge in cancer patients using the structural equation model.
Method: This study was descriptive in terms of its fundamental objective and in terms of data collection. Its statistical population was all cancer patients referred to medical centers in Markazi province, of which 200 were selected purposefully. The measurement tools included Zimbardo and Boyd's Time Perspective Questionnaire Antonovsky's Sense of Coherence Questionnaire Identity Perfectionism Questionnaire and Felt (1999), and the Victim Coherence Self-Knowledge Questionnaire. Data analysis was performed using the structural equation model using Smart-PLS4 and SPSSv26 software.
Results: The model fit criterion was met appropriately. The direct effect of time perspective on perfectionism (β = -0.482) and sense of coherence (β = -0.189) and coherent self-knowledge was confirmed at the level of (P < 0.01). Also, the direct effect of perfectionism (β = -0.360) and coherent self-knowledge on sense of coherence was also supported at the level of (P < 0.01). The role of perfectionism and coherent self-knowledge was also confirmed as a mediating variable in this study.
Conclusion: This study highlighted the role of time perspective in predicting sense of coherence for health researchers in order to help cancer patients adapt and cope better with their disease.