بررسی میزان سازگاری سیستم پشتیبان بازاریابی و روش های حل مسئله در سیستم های مورد استفاده قطعه سازان خودرو
محورهای موضوعی : مدیریت بازاریابیرضا برادران کاظم زاده 1 , مریم کیائی پور 2
1 -
2 -
کلید واژه: سیستم پشتیبان بازاریابی, روش حل مسئله, سازگاری, اثربخشی, قطعه سازان خودرو,
چکیده مقاله :
فرآیند جهانی شدن و سرعت پیشرفت های تکنولوژیک باعث دگرگونی سریع بازارها شده است. موفقیت در بازارهای پر چالش آینده مستلزم آمادگی لازم برای واکنش آگاهانه و سریع است. با این همه، همچنان اکثر شرکت ها ترجیح می دهند سرمایه های خود را به بخش هایی غیر از بازاریابی اختصاص دهند. میزان به کارگیری سیستم های اطلاعاتی در این حیطه بسیار محدودتر از دیگر زمینه ها بوده و در مواردی نیز که این سیستم ها توسعه پیدا کرده اند متاسفانه کارایی و اثربخشی لازم را نداشته اند. از آن جا که در مطالعات گذشته نیز همیشه تاکید بر طراحی و توسعه این سیستم ها بوده و کمتر به کارایی و تاثیرات این سیستم ها توجه شده، لذادر این تحقیق به بررسی میزان سازگاری میان روش های حل مسئله و سیستم پشتیبان بازاریابی پرداختیم. موضوعی که بنا بر تحقیقات صورت گرفته سهم زیادی در افزایش اثربخشی این سیستم ها داشته است. در این تحقیق تعدادی از سیسستم های مورد استفاده قطعه سازان خودرو در حیطه بازاریابی، از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند که با توجه به نتایج به دست آمده، روشی که بیشترین کاربرد را در حل مسائل بازاریابی داشت و بیشترین پشتیبانی نیز از آن صورت می گرفت، روش استدلالی بود. همچنین میزان متوسط سازگاری میان مشخصه های سیستم پشتیبان و روش های حل مسئله، 38% برآورد شد. به این ترتیب سیستم هایی که قطعه سازان در حیطه بازاریابی مورد استفاده قرار می دهند به میزان بالایی با شرایط حل مسئله در این شرکت ها ناسازگاری دارند، که این عدم سازگاری مطمئنا در دراز مدت منجر به کاهش اثرات این سیستم ها خواهد شد. لذا توجه به تناسب سیستم پشتیبان با شرایط حل مسئله امری ضروری به نظر می رسد که باید در طراحی سیستم های تحت بررسی لحاظ شود.
Globalization and the pace of technological improvements are making rapid changes in the markets. To be successful in challenging markets of the future, timely and conscious reactions are required. Nonetheless, most companies prefer to allocate their capitals to activities other than marketing. Information systems are used limitedly for this purpose compared with what happens in this regard for other purposes and even when these systems are developed, they lack sufficient effectiveness. And also past studies have always been more focused on systems design and development than on systems effectiveness and efficiency. Hence, this study assesses the degree of matching exists among marketing support systems and problem solving modes because this is a factor that has a great share in increasing systems effectiveness. In this research, some of the marketing systems used by auto parts manufacturers are studied through questionnaires and on the basis of the study findings, reasoning method was proved to be the one that is most useful for solving marketing problems and was backed more by used systems. And also, the matching among problem solving modes and support systems was revealed to be 0.38. Hence, marketing systems used by parts manufacturers are intensively inconsistent with problem solving modes and this inconsistency will sure decrease the effectiveness of these systems in the long run. So, it seems that attention should be paid to the degree of matching exists between support system and problem solving modes and this should be taken into account at the time of designing such systems.