بررسی تأثیر عوامل شخصیتی و تسهیلگرهای محیطی بر انگیزههای کارآفرینی
محورهای موضوعی : مدیریت بازاریابیحسن مجیدی دیزج 1 , کیانوش خسروی 2
1 - دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - دانشجوی دکتری مدیریت بازرگانی، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: تسهیلگرهای محیطی, عوامل شخصیتی, کارآفرینی, تهران, صنایع هتلداری, انگیزههای کارآفرینی,
چکیده مقاله :
هدف: امروزه گردشگری نقش مهمی در کارآفرینی و اشتغالزایی دارد و در این بین صنایع هتلداری نقش مهمی در درآمدزایی برای صنعت گردشگری کشور دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل شخصیتی و تسهیلگرهای محیطی بر انگیزههای کارآفرینی در صنایع هتلداری انجام شد. روش: این پژوهش به لحاظ روشی از نوع پیمایشی و از لحاظ ماهیت و هدف نیز توصیفی-کاربردی بود. ابزار اصلی جمعآوری اطلاعات موردنیاز محقق، پرسشنامه بود که در طیف لیکرت بصورت پنجگزینهای تنظیم شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه مدیران و کارکنان هتل، حسابداری، داخلی، میز غذا و کارشناسانی که حداقل 5 سال سابقه کار دارند و در مجموعه هتلهای ایرانگردی و جهانگردی مشغول به کار هستند، که براساس آمار ماخوذه 700 نفر به عنوان مدیر و کارشناسان و کارکنان بخشهای ذکرشده هستند. براساس فرمول کوکران و در سطح خطای 5% تعداد 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند به علت در دسترسبودن فهرست اسامی کارکنان، روش نمونهگیری تصادفی ساده است که در این روش شانس انتخاب هر فرد برای پاسخگویی به سؤالات برابر است. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح توصیفی از آمارههایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین، میانه، انحراف معیار و جداول و نمودارهای ستونی استفاده گردید. نرمافزار مورد استفاده SPSS 24 بود. برای آزمون فرضیهها از مدل معادلات ساختاری و نرمافزار Smart PLS V3 استفاده گردید. یافتهها: تمامی متغیرهای تحقیق بجز دو متغیر خلاقیت و انگیزههای روانشناختی دارای میانگین بیشتر از متوسط نظری دارند. نتایج نشان داد: عوامل شخصیتی بر انگیزههای کارآفرینی تأثیر ندارد. عوامل شخصیتی بر تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی تأثیر مثبت دارد. انگیزههای کارآفرینی بر عوامل شخصیتی تأثیر ندارد. تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی بر عوامل شخصیتی تأثیر مثبت دارد. انگیزههای کارآفرینی بر تسهیلگرهای محیطی تأثیر مثبت دارد. تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی بر انگیزههای کارآفرینی تأثیر مثبت دارد.
Objective: The purpose of this study was to investigate the effect of personality factors and environmental facilitators on entrepreneurial motivation in hotel industry. Methodology: This research was descriptive-applied in terms of the nature and purpose of the survey. The main tool for collecting the required information from the researcher was a questionnaire that was set up in the Likert range as a five-choice option. The statistical population of the research includes all hotel and business staff, accounting, interior, food service staff and experts who have at least 5 years of experience working in a set of travel and tourism hotels, based on the statistics of 700 people as managers and experts and staff. The sections are listed. Based on the Cochran formula and at the error level of 5%, 250 individuals were selected as sample. Due to the availability of the staff list, a simple random sampling method is used in which the chances of selecting each person to answer questions are the same. Data analysis was done at descriptive and inferential levels. At the descriptive level, statistics such as abundance, percentage, mean, mean, standard deviation and tables and columnar graphs were used. The software used was SPSS 24. To test the hypotheses, the structural equation model and Smart PLS V3 software were used. Findings: Descriptive findings showed that all research variables, with the exception of the two variables of creativity and psychological motivation, have an average of more than theoretical average. The results of the hypothesis test also showed that personality factors do not affect entrepreneurial motivation. Personality factors have a positive effect on environmental entrepreneurship environments. Entrepreneurial motivation does not affect personality factors. Entrepreneurship environment facilitators have a positive effect on personality factors. Entrepreneurship motivations have positive effects on environmental facilitators. Entrepreneurship environment facilitators have a positive impact on entrepreneurial motivation.
شیخ، ع.ر. و خداترس، م.ر. (1396). "تغییرات انگیزشی کارآفرینان پس از تجربه شکست"، اولین کنگره بینالمللی چشمانداز مدیریت کلاس جهانی در ایران، تهران، مؤسسه چشمانداز مدیریت تراز جهانی.
رمضانپور، س. (1395). "بررسی ارتباط بین رفتار کارآفرینانه و ویژگیهای روانشناختی و اجتماعی کارآفرینان"، کنفرانس جهانی روانشناسی و علوم تربیتی، حقوق و علوم اجتماعی در آغاز هزاره سوم، شیراز، پژوهش شرکت ایده بازار صنعت سبز.
کوارتکو، هاجتس. (1383). "نگرشی معاصر بر کارآفرینی"، ترجمهی ابراهیم عامل محرابی، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
گرامینژاد، ق. (1385). "کارآفرین"، مرکز نشر و پخش آیلار، چاپ اول.
مهرمنش، ح. و ولیپور، ا. (1396). "بررسی آمادگی کارآفرینی در افراد دارای انگیزه کارآفرینی"، اولین همایش ملی نهادینه سازی کارآفرینی در توسعه پایدار با رویکرد آموزش عالی"، اهواز، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان.
هیستریچ و پیترز. (1385). "کارآفرینی"، ترجمه علیرضا فیض بخش و حمیدرضا تقی یاری. تهران: موسسهی انتشارات علمی دانشگاه صنعتی شریف.
Cai, Li., Peng, X. & Wang, L. (2018). “The characteristics and influencing factors of entrepreneurial behaviour: The case of new state-ownedfirms in the new energy automobile industry in an emerging economy”, Technological Forecasting and Social Change, Vol. 135, PP. 112-120.
Davidsson, P. & Honig, B. (2003). “The role of social and human capital among nascent entrepreneurs”, Journal of Business Venturing, Vol. 18, PP. 301-331.
Dedeke, A. (2017). “Creating sustainable tourism ventures in protected areas: an actor network theory analysis”, Tourism Management, Vol. 61, PP. 161-172.
Frank L, F. & Moon, Z. (2011). “Mexican Migrant Entrepreneurial Readiness in Rural Areas of the United States” Journal of Rural and Community Development. Vol. 6(2), PP. 85-103.
Jenssen, J.I. & Kristiansen, S. (2004). “Sub-cultures and Entrepreneurship: The Value of Social Capital in Tanzanian Business”. Journal of Entrepreneurship, Vol. 13(1), PP. 1-27.
Lee, C.K. & Hung, S.C. (2014). “Institutional Entrepreneurship in the Informal Economy: China's Shan-Zhai, Mobile Phones”, Strategic Entrepreneurship Journal, Vol. 8(1), PP. 16-36.
Lorenzi, F. & Vakrou, A. (2005). “The European support policy for mountain and hill farming, as a basis for the development of an agri-environmental policy”, Workshop ‘The political economy of agri-environmental policies in the USA and the EU’, 27-28. University of California, Berkeley.
Lowe, P. & Talbot, H. (2000). “Policy for small business support in rural areas: A critical assessment of the proposals for the small business service”, Regional Studies, Vol. 34(5), PP. 479-487.
Lichtenstein, G.A., Lyons, T.S. & Kutzhanova, N. (2004). “Building Entrepreneurial Communities: The Appropriate Role of Enterprise Development Activities”, Journal of the Community Development Society, Vol. 35(1), PP. 5-24.
McElwee Gerard (2005). “Developing entrepreneurial skills of farmers”, University of Lincoln, EU-EsoF, Contract No SSPE-CT-2005-006500, June 2005.
Peterson J, A. (2001). “Understanding How Successful Entrepreneurs Monitor and Assimilate New Technologyical Opportunities”, Capella University, Phd Dissertation.
Rauch, A., Wiklund, J., Lumpkin, G.T. & Frese, M., (2010). “Entrepreneurial orientation and business performance: an assessment of past research and suggestions for the future”, Entrep. Theory Pract. Vol. 33(3), PP. 761-787.
Russell, R. & Faulkner, B., (2004). “Entrepreneurship, chaos and the tourism area lifecycle”, Annals of Tourism Research, Vol. 31(3), PP. 556-579.
Walker, E. & Brown, A., (2004). “What success factors are important to small business? Owners? Int. Small Bus. J, Vol. 22(6), PP. 577-594.
Ye, S., Xiao, H. & Zhou, L., (2018). “Commodification and perceived authenticity in commercial homes”, Ann. Tour. Res. Vol. 71, PP. 39-53.
_||_شیخ، ع.ر. و خداترس، م.ر. (1396). "تغییرات انگیزشی کارآفرینان پس از تجربه شکست"، اولین کنگره بینالمللی چشمانداز مدیریت کلاس جهانی در ایران، تهران، مؤسسه چشمانداز مدیریت تراز جهانی.
رمضانپور، س. (1395). "بررسی ارتباط بین رفتار کارآفرینانه و ویژگیهای روانشناختی و اجتماعی کارآفرینان"، کنفرانس جهانی روانشناسی و علوم تربیتی، حقوق و علوم اجتماعی در آغاز هزاره سوم، شیراز، پژوهش شرکت ایده بازار صنعت سبز.
کوارتکو، هاجتس. (1383). "نگرشی معاصر بر کارآفرینی"، ترجمهی ابراهیم عامل محرابی، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
گرامینژاد، ق. (1385). "کارآفرین"، مرکز نشر و پخش آیلار، چاپ اول.
مهرمنش، ح. و ولیپور، ا. (1396). "بررسی آمادگی کارآفرینی در افراد دارای انگیزه کارآفرینی"، اولین همایش ملی نهادینه سازی کارآفرینی در توسعه پایدار با رویکرد آموزش عالی"، اهواز، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان.
هیستریچ و پیترز. (1385). "کارآفرینی"، ترجمه علیرضا فیض بخش و حمیدرضا تقی یاری. تهران: موسسهی انتشارات علمی دانشگاه صنعتی شریف.
Cai, Li., Peng, X. & Wang, L. (2018). “The characteristics and influencing factors of entrepreneurial behaviour: The case of new state-ownedfirms in the new energy automobile industry in an emerging economy”, Technological Forecasting and Social Change, Vol. 135, PP. 112-120.
Davidsson, P. & Honig, B. (2003). “The role of social and human capital among nascent entrepreneurs”, Journal of Business Venturing, Vol. 18, PP. 301-331.
Dedeke, A. (2017). “Creating sustainable tourism ventures in protected areas: an actor network theory analysis”, Tourism Management, Vol. 61, PP. 161-172.
Frank L, F. & Moon, Z. (2011). “Mexican Migrant Entrepreneurial Readiness in Rural Areas of the United States” Journal of Rural and Community Development. Vol. 6(2), PP. 85-103.
Jenssen, J.I. & Kristiansen, S. (2004). “Sub-cultures and Entrepreneurship: The Value of Social Capital in Tanzanian Business”. Journal of Entrepreneurship, Vol. 13(1), PP. 1-27.
Lee, C.K. & Hung, S.C. (2014). “Institutional Entrepreneurship in the Informal Economy: China's Shan-Zhai, Mobile Phones”, Strategic Entrepreneurship Journal, Vol. 8(1), PP. 16-36.
Lorenzi, F. & Vakrou, A. (2005). “The European support policy for mountain and hill farming, as a basis for the development of an agri-environmental policy”, Workshop ‘The political economy of agri-environmental policies in the USA and the EU’, 27-28. University of California, Berkeley.
Lowe, P. & Talbot, H. (2000). “Policy for small business support in rural areas: A critical assessment of the proposals for the small business service”, Regional Studies, Vol. 34(5), PP. 479-487.
Lichtenstein, G.A., Lyons, T.S. & Kutzhanova, N. (2004). “Building Entrepreneurial Communities: The Appropriate Role of Enterprise Development Activities”, Journal of the Community Development Society, Vol. 35(1), PP. 5-24.
McElwee Gerard (2005). “Developing entrepreneurial skills of farmers”, University of Lincoln, EU-EsoF, Contract No SSPE-CT-2005-006500, June 2005.
Peterson J, A. (2001). “Understanding How Successful Entrepreneurs Monitor and Assimilate New Technologyical Opportunities”, Capella University, Phd Dissertation.
Rauch, A., Wiklund, J., Lumpkin, G.T. & Frese, M., (2010). “Entrepreneurial orientation and business performance: an assessment of past research and suggestions for the future”, Entrep. Theory Pract. Vol. 33(3), PP. 761-787.
Russell, R. & Faulkner, B., (2004). “Entrepreneurship, chaos and the tourism area lifecycle”, Annals of Tourism Research, Vol. 31(3), PP. 556-579.
Walker, E. & Brown, A., (2004). “What success factors are important to small business? Owners? Int. Small Bus. J, Vol. 22(6), PP. 577-594.
Ye, S., Xiao, H. & Zhou, L., (2018). “Commodification and perceived authenticity in commercial homes”, Ann. Tour. Res. Vol. 71, PP. 39-53.
بررسی تأثیر عوامل شخصیتی و تسهیلگرهای محیطی بر انگیزههای کارآفرینی
هدف: امروزه گردشگری نقش مهمی در کارآفرینی و اشتغالزایی دارد و در این بین صنایع هتلداری نقش مهمی در درآمدزایی برای صنعت گردشگری کشور دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل شخصیتی و تسهیلگرهای محیطی بر انگیزههای کارآفرینی در صنایع هتلداری انجام شد. روش: این پژوهش به لحاظ روشی از نوع پیمایشی و از لحاظ ماهیت و هدف نیز توصیفی-کاربردی بود. ابزار اصلی جمعآوری اطلاعات موردنیاز محقق، پرسشنامه بود که در طیف لیکرت بصورت پنجگزینهای تنظیم شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه مدیران و کارکنان هتل، حسابداری، داخلی، میز غذا و کارشناسانی که حداقل 5 سال سابقه کار دارند و در مجموعه هتلهای ایرانگردی و جهانگردی مشغول به کار هستند، که براساس آمار ماخوذه 700 نفر به عنوان مدیر و کارشناسان و کارکنان بخشهای ذکرشده هستند. براساس فرمول کوکران و در سطح خطای 5% تعداد 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند به علت در دسترسبودن فهرست اسامی کارکنان، روش نمونهگیری تصادفی ساده است که در این روش شانس انتخاب هر فرد برای پاسخگوئی به سئوالات برابر است. تجزیه و تحلیل دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. در سطح توصیفی از آمارههایی نظیر فراوانی، درصد، میانگین، میانه، انحراف معیار و جداول و نمودارهای ستونی استفاده گردید. نرمافزار مورد استفاده SPSS 24 بود. برای آزمون فرضیهها از مدل معادلات ساختاری و نرمافزار Smart PLS V3 استفاده گردید. یافتهها: تمامی متغیرهای تحقیق بجز دو متغیر خلاقیت و انگیزههای روانشناختی دارای میانگین بیشتر از متوسط نظری دارند. نتایج نشان داد: عوامل شخصیتی بر انگیزههای کارآفرینی تأثیر ندارد. عوامل شخصیتی بر تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی تأثیر مثت دارد. انگیزههای کارآفرینی بر عوامل شخصیتی تأثیر ندارد. تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی بر عوامل شخصیتی تأثیر مثبت دارد. انگیزههای کارآفرینی بر تسهیلگرهای محیطی تأثیر مثبت دارد. تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی بر انگیزههای کارآفرینی تأثیر مثبت دارد. کلمات کلیدی: کارآفرینی، انگیزههای کارآفرینی، عوامل شخصیتی، تسهیلگرهای محیطی، صنایع هتلداری، تهران. |
مقدمه
امروزه گردشگری، کسب وکارهای کوچک، خانگی و فناوریمحور، در جریان ایجاد درآمد برای اهالی یک کشور، فرصتهایی برای اشتغال برای کارهای تازه نیز پدید میآورد. اثرات ناشی از فعالیتهای کارآفرینی در بازار کار و تأمین اشتغال، یکی از مباحث مهم رشد و توسعه اقتصادی میباشد. در بین بخشهای اقتصادی، گردشگری به علت ظرفیتها و قابلیتهای فراوان دارای زمینههای خوبی برای توسعه و رشد است (Russell & Faulkner, 2005) بدون شك امروزه صنعت توريسم به عنوان مهمترين صنعت جهان، رشد سريعي در توسعه اقتصادي جهان داشته كه در نتيجه افزايش نرخ رشد سالانه در توليد ناخالص ملي در سطح جهان، صادرات، تجارت جهاني و خدمات، سهم گردشگران بينالمللي در فعاليت اقتصادي جهان نيز به طور مداوم بالا رفته است. يكي از اثرات مهم اقتصادي اين رشد سريع، اشتغالزايي ميباشد كه در توسعه و گسترش فرصتهاي شغلي براي اقشار مختلف جامعه مؤثر بوده است. یافتهها نشان ميدهد كه بخش گردشگري به ازاي هر دلار ارزش افزوده كه خلق ميكند، اشتغال بيشتري نسبت به ساير بخشها ايجاد مينمايد. اگر ساختار صنعتي يك منطقه ارزش افزوده بسيار بالايي داشته باشد، ولي سرمايهبر باشد و در نتيجه توزيع درآمد نابرابر و مشاغل اندكي به وجود آورد، در اين حالت بسياري از سياستگذاران، توسعه گردشگري را به دليل كاربر بودن اين صنعت، سياست مطلوبي براي كاهش بيكاري در مناطقي ميدانند كه در ساير بخشها فرصتهاي اندكي دارند. كاربربودن مشاغل گردشگري در مورد فعاليتهاي هتلداري، رستورانداري، عرضه سوغات و فعاليتهاي گردشگري كوچك مصداق مييابد. در مقابل فعاليتهاي حمل و نقل و تورگرداني به طور كلي نسبتاً سرمايهبر هستند(Dedeke, 2017) . وجود فعاليتهاي كارآفرينانه يك ويژگي مهم است كه كاربري بخش گردشگري را نشان ميدهد اين فعاليتها معمولاً به سرمايهگذاري اندكي نياز دارند، درآمد آنها بستگي به ميزان فعاليتشان دارد و اغلب به صورت نقدي عمل ميكنند.
بنابراین، موضوع کارآفرینی در توریسم مطرح میگردد و موضوع پیچیدهتر میشود.کارآفرینی اگرچه یک رویداد اقتصادی است اما متأثر از نظام ارزشی، نگرشها و هنجارهای رفتاری افراد و گروههای انسانی است. اساسا، شخصیت کارآفرینانه افراد موضوعی فرهنگی است که در بستر زمان و با تکوین روحي و روانی فرد قابلیت بروز پیدا میکند. هنجارهای اجتماعی و فرهنگی سبب تشویقشدن یا نشدن انسانها به راهاندازی کارهای تازه یا پرداختن به فعالیتهای اقتصادی میشود که سرانجام به افزایش درآمد و دارایی میشود (رمضانپور، 1395)؛ (Rauch, et al., 2010).
در میان عوامل موثر بر انگیزههای کارآفرینی، دو دسته عوامل هستند که در اغلب تحقیقات نادیده گرفته شدهاند: عوامل شخصیتی؛ که شامل مجموعهای از نیازها و باورهای فردی برای تبدیل به کارآفرینشدن است و عامل دوم، تسهیلگرهای محیطی؛ که شامل تغییراتی است که در محیط زندگی، بازارهای گردشگری و صنایع جانبی رخ میدهد و افراد را تشویق به کارآفرینی مینماید (شیخ، خداترس، 1396)؛ (Ye, 2018).
ویژگیهای شخصیتی و تسهیلکنندههای محیطی بر انگیزشهای فردی تاثیرگذرا باشد؛ هرچقدر در صنایع، محیط، و بازارهای گردشگری بیشتر شاهد تغییرات باشند فرصتهای پیشآمده برای افراد برای ورود به حوزه کارآفرینی بیشتر خواهد شد مشروط بر این که نیازها، باورها، دیدگاههای اشخاص نیز بتواند ضرورت کارآفرینشدن را به عنوان فشار بر فرد تحمیل نماید از همینرو مشاهده میشود در مکانهای توریستی تنوع مشاغل ایجادشده اغلب به علت تغییرات محیطی تسهیلکننده ورود توریستها از قبیل دسترسی به حمل و نقل بهتر و سایر عوامل مشابه بوده است (Walker&Brown, 2004)؛ (مهرمنش، ولیپور، 1396).
یکی از صنایع مهم مشوق و تسهیلگر حوزه گردشگری، هتلداری است که اساساً بر گردشگری تاثیرگذار و از آن متأثر است البته نباید هتلداری را صرفاً به ساختارها و هتلهای رسمی محدود نمود چرا که هتلداری بصورت سنتی با پذیرائیهای محلی در مکانهای گردشگری توسط اهالی گردشگرپذیر صورت میگیرد. در سالهای اخیر انواع هتلها استانداردهای متنوعی را از نظر کیفیت و امکانات میطلبند. گردشگرپذیری به عوامل مختلفی از جمله صنعت هتلداری وابسته است. در جهان با برپایی نمایشگاهها و کنفرانسهای مختلف سعی دارند در این زمینه موفق شوند، موضوعی که در کشورمان اغلب به آن توجه چندانی نشده است و رویدادهای تفریحی، علمی، جشنوارهای و غیره اساساً میتواند صنایع هتلداری و انگیزههای کارآفرینی را ارتقاء دهد. در گذشتهای نه چندان دور مدیریت سنتی پاسخگوی گردشگران بوده، اما با توسعه صنعت گردشگری، معیارهای ویژهای برای فعالان هتلداری الزامی شده است. امروزه توسعه و موفقیت یک هتل یا یک مکان توریستی به عوامل زیادی بستگی دارد؛ مثل مکان هتلها. بدون شک در دسترسبودن یک هتل و مناسب بودن خدمات زیرساختی و وجود امکانات برای توسعه آن هتل، میتواند عامل بسیار مهم و مؤثری باشد برای انتخاب گردشگران در انتخاب آن هتل. نکته مهم بازاریابی که معیار مهم مغفول مانده این حوزه است. توجه به تقاضای رو به افزایش و تأمین نشده برای اقامت، بویژه در مکانهایی که دارای جذابیتهای توریستی، تفریحی و کاری هستند یکی از مهمترین معیارها برای توسعه هتلهاست. ملاک مهم دیگر اقتصاد است که شاید زیربنای بحثهای این حوزه باشد. شرایط اقتصادی خاص و وجود انگیزههای اقتصادی و محدودیتهای مالی از جهتی باعث تشویق و از جهات دیگر مانع سرمایه گذاری است. از اینرو بنظر میرسد رشد و گسترش صنایع هتلداری و و صنایع وابسته به آن میتواند مشوق فعالیتهای کارآفرینی باشد.
بنابراین با توجه به مباحث فوق سوال اصلی پژوهش حاضر اینست که؛ عوامل شخصیتی و تسهیلگرهای محیطی بر انگیزههای کارآفرینی در صنایع هتلداری چه تاثیری دارند؟
تحقیق حاضر از چندین جنبه حائز اهمیت است در بُعد نظری تحقیق حاضر میتواند مجموعهای از نیازها، باورها و عوامل شخصیتی- جمعیتشناختی مؤثر بر کارآفرینی افراد در حوزه گردشگری را شناسایی نماید و در بُعدی دیگری میتواند مجموعهای از موانع و تسهیلگرهای کارآفرینی در حوزه گردشگری را شناسایی و تعیین نماید.
چارچوب نظري
کارآفرینی: هر تلاشی که به وسیلهی افراد برای راه اندازی یک کسب و کار (کسب و کارهای کمتر از 100 نفر کارمند) و خوداشتغالی انجام میشود. هیستریچ و پیترز نیز کارآفرینی را فرایند خلق چیز جدید و با ارزش با اختصاص زمان و تلاش لازم، در نظر گرفتن خطرهای مالی، روانی و اجتماعی و رسیدن به رضایت فردی و مالی و استقلال میدانند (هیستریچ و پیترز، 1385). کارآفرینی فرایند نوآوری و ایجاد پروژههای اقتصادی جدید با چهار بُعد اصلی فردی، سازمانی، محیطی و فرایند است که از شبکههای مشارکت در دولت، آموزش و پرورش و نهادها کمک میگیرد (کوارتکو و هاجتس، 1383). عمل كارآفريني اشاره به كشف، ارزيابي و بهرهبرداري از فرصتها دارد، به عبارت ديگر توليدات، خدمات يا فرايندهاي توليدي جديد: اشكال سازماني و راهبردهاي جديد، بازارهاي جديد براي توليدات و دروندادهايي كه قبلاً موجود نبودند. باي گريو و تيمونز (1992) كارآفريني را فرايند خلق يا تصاحب يك فرصت و دنبال كردن آن صرفنظر از منابع جاري كنترل شده میدانند. کارآفرین کسی است که بتواند از عهدهی تشخیص فرصتهای جدید کسب و کار برآمده یا ایدههای جدید درآمدزا، همراه با تدابیر و روشهای کاربردی لازم برای خوداشتغالی ارائه دهد، همچنین از عهدهی واگذاری ایده به دیگران یا تأسیس یک بنگاه اقتصادی کوچک برآید (گرامی نژاد، 1385).
انگیزههای کارآفرینی: انگیزه، نیروی محرکهای در افراد است که آنها را به نحوی پیش میراند که بتوانند عمل کنند. انگیزههای کارآفرینی گامهای لازم برای تبدیل شدن افراد به کارآفرین است. محققان تحقیقات مختلفی در مورد انگیزههای کارآفرینی انجام داده اند و با عوامل متعددی مواجه شده اند که باعث ایجاد انگیزه برای کارآفرینی می شوند. بسیاری از محققان بر تمام ویژگیهای خاصی که کارآفرینان باید در اختیار داشته باشند موافق نیستند. در حقیقت، مواردی ذکر شده است که در آن کارآفرینان موفق، همه ویژگیهایی را که از طرف کارشناسان به عنوان کارآفرین موفق شناخته شوند، نداشتند. از اینرو، محققان انگیزههایی را که بر روند کارآفرینی تأثیر میگذارند شناسایی میکنند و به این نتیجه رسیدهاند که این روحیه کارآفرینی، تنها نتیجه عمل انسانی نیست، عوامل خارجی مانند اقتصاد، در دسترس بودن سرمایه کسب وکار، رقبا و مقررات دولتی نیز عوامل مهمی در کارآفرینی هستند. بسیاری از عوامل غیرانگیزشی وجود دارد که بر کارآفرینی تأثیر میگذارد. برخی از برجستهترین آنها عبارتند از: محیط کاری نامناسب، تغییر ناخواسته شغلی، تأثیرات کششی مثبت. به غیر از عواملی که ذکر شد، بسیاری از ویژگیهای دیگر مانند: کسب و کار خانوادگی ایجاد شده، دوران کودکی، محیط خانوادگی، تحصیلات، سن، تاریخچهکاری میتواند انگیزه کارآفرینی را افزایش دهد (Lee & Hung, 2004)
محققان به بررسی نقش انگیزههای انسانی بر فرآیند کارآفرینی پرداختند و کار را با مجموعه ای از انگیزههای انسانی آغاز کردند که روانشناسان نشان دادهاند بر بسیاری از ابعاد رفتار انسانی تاثیر می گذارند؛ مانند احساس کنترل، تمایل برای استقلال، احساسات و جز اینها. آنها عقیده دارند که کارآفرینی فرآیندی است که با بازشناسی فرصت کارآفرینی آغاز میشود و پس از آن، بسط و گسترش ایدههایی برای چگونگی تحقق این فرصت، ارزیابی امکانپذیری و قابلیت اجرایی آن، ایجاد محصول یا خدماتی که برای مشتریان تهیه میشود و تلفیق منابع انسانی و مالی و همچنین طراحی سازمانی و جستجوی مشتریان انجام میگیرد. برخی یا همه انگیزهها بر انتقال افراد از مرحلهای از فرآیند کارآفرینی به مرحلهای دیگر تاثیر میگذارند. در پارهای موارد ممکن است همه انگیزهها درگیر این فرآیند باشند. اما در مواردی دیگر تنها یکی یا چند مورد از آنها مهم میشوند. این که هر انگیزه چقدر تاثیرگذار است احتمالا بسته به بخشی از فرآیند مورد ارزیابی متغیر است (McElwee, 2005).
اما انگیزههایی که در مردان و زنان باعث کارآفرینی میشود، به دو دسته تفکیک میشود. کارآفرینی بر اساس فرصت و کارآفرینی بر اساس نیاز. کارآفرینی بر اساس فرصت زمانی شکل میگیرد که افراد از فرصتهای موجود بهره برداری کنند و کارآفرینی براساس نیاز هنگامی است که افراد به علت نبود گزینه شغلی بهتر و نیاز اقتصادی مجبور به کارآفرینی میشوند (گلرد، 1386). چنانچه نرخ فعالیتهای کارآفرینی زنان در کشورهای با درآمد بالا و درآمد متوسط و پایین تا حد زیادی تحت تاثیر فرصتها و انگیزههاست، در کشورهایی با درآمد متوسط و پایین، زنان از روی اجبار و نبود گزینه شغلی بهتر به کارآفرینی روی میآورند. اما در کشورهایی با درآمد بالا زنان براساس فرصتهای موجود، فعالیتهای کارآفرینی را مورد توجه قرار میدهند. انگیزه اکثریت زنان در ورود به کسب و کار در کشورهایی با درآمد پایین ایجاد درآمد برای زندگی خود و خانواده است. از مهمترین انگیزههای زنان کارآفرین میتوان به دو انگیزه “نیاز به شغل مناسب” و “مهیا ساختن شرایط بهتر کاری برای آینده فرزندان و دیگر اعضای خانواده” اشاره کرد که مختص آنان میباشد (Levitte, 2004; Lichtenstein, 2004)
عوامل شخصیتی: یکی از ویژگیهای لازم برای کارآفرین شدن داشتن ویژگیها، روحیات و خصوصیات خاصی است که به عنوان منبع کارآفرینان ذکر میشود. پنج ويژگي برجسته كارآفرينان عبارتست از:
- نياز به موفقيت: محركه برتري براي نائل شدن به يك هدف در ارتباط با يك سلسله از معيارها میباشد. شخصي كه به او اين نياز اعطا شود، زمان قابل ملاحظهای را صرف چگونگي انجام كاري يا چيز مهمي به بهترين نحو خواهد نمود. مك كله لند اين نوع شخصيت را از بقيه جدا نمود، و تاكيد كرد كه آنها توفيق طلبان بزرگ میباشند. توفيق طلبان بزرگ در موقعيتهاي يكسان قادراند با مسئوليتهاي شخصي راه حلهایی را براي مشكلات پيدا كنند. آنها شبيه بازخوردهاي سريعي به اعمالشان عمل میکنند براي اينكه قضاوت نمايند كه در حال بهبود كار هستند يا نه. آنها از اين تصور دوري میجویند كه وظایفشان خيلي آسان يا خيلي مشكل است و از موفقیتهای كسب شده از طريق شانس بيزارند. آنان ترجيح میدهند براي كسب اهدافي تلاش نمايند كه در زمان حال هم برايشان چالش است و هم وراي قابلیتهایشان نمیباشد. اين اطمينان باعث میشود كه نتايج و تلاشهاي ارزشمندشان را در احساس رضايت و اتمام با موفقيت كار لمس نمايند (Peterson, 2001).
- كانون كنترل: مفهوم كانون كنترل توسط روتر در سال 1966 در نظريه كلي يادگيري اجتماعي جاي گرفت. فرض اساسي اين تئوري بر اين مبناست كه واحد تحليل براي مطالعه شخصيت، تعامل بين فرد و موقعيت اوست. اين تئوري تاكيد دارد كه رفتار كاركردي از اعتقادات و ارزش پاداشها در يك موقعيت خاص است. در موقعيتهاي متفاوت رفتار متفاوت خواهد بود اگر چه ممكن است عموميت رفتار از يك موقعيت به موقعيت ديگر با تقليل همراه باشد (Harper, 2003) به طور كلي كانون كنترل بدين معناست كه مردم باوردارند كه پيامدهاي رويدادها در درون يا وراي كنترل شخصي آنها قرار دارد، از اين روست كه تفاوت افراد در ميزان نسبت دادن وقايع به اعمالشان میباشد. كانون كنترل به دوقسمت تقسيم میشود: کنترل درونی و کنترل بیرونی.
- ريسك پذيري: خطرپذيري به حالتي گفته میشود كه فرد براي انجام كاري با پذيرش مسئووليتي كه احتمال شكست در آن وجود دارد، اعلام آمادگي میکند. خطر كردن ممكن است به آگاهي فرد از موضوع بستگي نداشته باشد و حتي فرد از نتايج و پيامدهاي احتمالي آن نيز بي اطلاع باشد (Burns, 2001).
- تحمل ابهام: قدرت تحمل ابهام عبارت است از پذيرفتن عدم قطعيت به عنوان بخشي از زندگي، توانايي ادامه حيات بدون يا دانش ناقص درباره محيط و تمايل به آغاز فعاليتي مستقل بي آنكه شخص بداند آيا موفق خواهد شد يا خير. به نظر میرسدكه كارآفرينان به مراتب بيش از مديران شركتها، قدرت تحمل ابهام را داشته باشند، كارآفرينان بدون اين كه احساس تهديد يا ناراحتي كنند، قادرند به طور اثر بخش با شرايط و اطلاعات مبهم، ناقص، غير قطعي، سازمان نيافته و غير شفاف رو به رو شوند و ضمن رفع ابهامات، آنها را به نفع خود تغيير دهند. در واقع سبب انگيزش آنها میشود (Shell, 2008).
- خلاقيت: عبارت است از خلق ایدههای جديدي كه مفيد و با ارزش باشند و نوآوري نتيجه خلاقيت و استفاده مؤثر از ایدههایی است كه بيشتر بر توليد و خدمات تاكيد دارند. نوآوري ويژگي اصلي كارآفريني و خلاقيت، هسته اصلي فعالیتهای كارآفرينانه به شمار میآید. كارآفريني نتيجه نظام مند فرايند به كارگيري خلاقيت و نوآوري به منظور استفاده از فرصتها و نيازها در بازار میباشد (Cai, et al., 2018).
- سایر ویژگیهای شخصیتی کارآفرینان: یکی از ویژگیهای لازم برای کارآفرین شدن داشتن ویژگیها، روحیات و خصوصیات خاصی است که به عنوان منبع کارآفرینان ذکر میشود. اصولا کارآفرینان اعتدال در میزان خطر را ترجیح میدهند. فعالیتهای با میزان خطر معتدل، آنهایی هستند که مهارت و کوشش شخص نقش اصلی را ایفا میکند. ممکن است شرایط مساعد هم در آن نقشی داشته باشد، اما تأثیر آن به وسیله مهارت و کوشش شخصی به حداقل رسیده تا نتیجه کار جزء مسئولیتهای خود شخص باشد (Davidsson, 2003). کارآفرینان از خطر استقبال میکنند، در صورتی که خطر محاسبه شده باشد. به عبارت دیگر، آنها مسئولیت فعالیتهایی را که در آنها هیچ امکان موفقیتی وجود نداشته باشد و یا یک خودکشی مالی باشد را به عهده نمیگیرند. کارآفرینان برای قبول خطر باید جرأت داشته باشند و بدین وسیله سرنوشت خود را رقم میزنند. اما در شرایط نامطمئن تمام جوانب را برای حل مشکلات در نظر گرفته و بنابر تناسبشان، آنها را طبقهبندی میکنند. کارآفرینان مسئولیت شخصی را قبول میکنند. یکی از انگیزههای اصلی برای دنبال کردن آینده، کارآفرینی است. او ترجیح میدهد که خودش تصمیم بگیرد و در جریان آن، تمام کوشش، دانش، مهارت و سرمایه خود را نیز به کار میگیرد. اگر شکست بخورد، فقط میتواند خود را مقصر بداند و اگر موفق بشود، فقط صلاحیت کارآفرینی خود را تأیید کرده است (Shell, 2008). کارآفرینان اعتماد به نفس دارند. کارآفرینان به خاطر اعتماد به نفس خود، شهرت دارند. آنها براین باورند که میتوانند انتظاراتی که از آنها هست برآورده کنند. به عبارت دیگر، آنها امکان موفقیت خود را بیش از آن چیزی که هست، در نظر میگیرند. ظاهراً کارآفرینان واقعی به خاطر اعتماد به نفس بالایی که در خود میبینند و برای دیگران غیرقابل لمس است، موفق میشوند. کارآفرینان به دنبال بازتاب عملکرد خود هستند. کارآفرینان به خاطر آگاهی از وضعیت موجود به دنبال بازتاب عملکرد خود چه خوب، چه بد، هستند. بدون داشتن این اطلاعات ادامه کار برای آنها خیلی مشکل است (Frank, 2011). کارآفرینان در هر کاری که انجام میدهند، هدفگرا هستند. بدین ترتیب که آنها همیشه به فکر اهداف طولانی مدت خود بوده و کارهایی که امروز انجام میدهند، در راستای اهداف آیندهشان است. آنها همیشه چیزی را مورد هدف قرار داده و اهداف آنها معمولاً عادی نیستند. به همین خاطر دیگران آنها را بلندپرواز مینامند. کارآفرینان، همیشه به دنبال مبارزه بوده و احساس اکتساب را دوست دارند. بنابراین استانداردهای بالایی را برای کار خود در نظر میگیرند. آنها محصولاتی با کیفیت بالا تولید و بر اساس مرغوبیت و راندمان رقابت میکنند. آنها از مواجه شدن با رقابت ترسی ندارند و در حقیقت از رقابت لذت میبرند. کارآفرینان نوآور هستند و همواره در مقابله با موقعیتها از راهها و روشهای جدید استفاده میکنند. آنها از توانایی خود در خلاقیت لذت میبرند. از تصورات و ابتکارات شخصی خود برای یافتن راههای جدید و کنار هم گذاشتن چیزها استفاده میکنند. آنها پر از پرسش هستند. کارآفرینان خستگی را زیاد احساس نمیکنند. در برابر مشکلات به دنبال راه حل گشته و سریعاً برای حل آنها اقدام میکنند. آنها میدانند با کار مؤثر، به اهداف خود خواهند رسید (Benneworth, 2004).
- محیط تسهیلگر کارآفرینی: صاحبنظران مختلف بسته به معيارهاي متفاوتي، محيط کارآفرینی را تعريف کردهاند. در یک تعریف، محيط شامل همه عوامل خارج از سازمان و شركت ميشود كه عمليات يك شركت را تحت تأثير قرار میدهد و يا از عملكرد سازمان و شركت تأثير میپذیرد. اين عوامل شامل: مشتريان، رقبا، سهامداران، عرضه كنندگان، صنعت و ... است. و در برخي تعاريف ساده شده در حوزه مديريت، بيان شده است كه "عالم را در نظر گرفته و زير مجموعه اي كه سازمان را نشان میدهد، از آن جدا كنيد، آن چه باقي میماند. محيط است (Rauch, 2010). محققین علوم سازمانی به تحلیل محیط در ابعاد مختلفی میپردازند. این ابعاد عبارتند از؛ ظرفيت محيط، همگوني و ناهمگوني عوامل محيطي، محيط پايدار و ناپايدار. دستهبندي کليتر سیاستهای توسعه کارآفريني که دولتها به کار میگیرند عبارتاند از: 1) توسعه قابلیتهای کارآفريني، 2) ايجاد زمينهها، 3) حمايت قانوني. افراد تصمیمات مربوط به بهره برداری از فرصتهای کارآفرینی را در خلاء اتخاذ نمیکنند، بلکه تحت تأثیر محیطی قرار میگیرند که در آن فعالیت میکنند. محیط کلان شامل محیط اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است که کارآفرین خودش را در آن مییابد. محققان دریافتهاند که محیط نهادی (بستر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که کارآفرین در آن قرار گرفته است)، بر تمایل افراد برای درگیر شدن در فعالیتهای کارآفرینانهی قانونی و سودآور تأثیر دارد (Jiao, 2016). محیط نهادی شامل سه جزء:
- محیط اقتصادی: ماهیت محیط اقتصادی که کارآفرین در آن قرار دارد بر تمایلش برای درگیر شدن در فعالیت کارآفرینانه تأثیر دارد. عوامل اقتصادی تأثیرگذار بر فعالیتهای کارآفرینی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد: ثروت اجتماعی، ثبات اقتصادی، در دسترس بودن سرمایه و مالیات (Lee, C.K., Hung, 2014).
- محیط سیاسی: محیط سیاسی از طریق تأثیر گذاشتن بر ریسک و بازده موردانتظار فعالیت کارآفرینانه، بر بهره برداری از فرصتهای کارآفرینانه تأثیر میگذارد. چندین بعد از محیط سیاسی بر تمایل افراد در بهره برداری از فرصتهای کارآفرینانه تأثیر میگذارد که مهمترین آنها عبارتاند از آزادی، حقوق مالکیت معنوی و تمرکز قدرت (Lorenzi, 2005).
- محیط اجتماعی- فرهنگی: سومین بعد محیط نهادی است که بر فعالیت کارآفرینانه تأثیر میگذارد. اصولا، زیرساخت فرهنگی- اجتماعی، شامل اعتقادات و طرز فکرهای اعضای جامعه نسبت به نوع فعالیتهای مشروع و مطلوب در جامعه بوده و مؤسسات فرهنگی و اجتماعی که از سبک زندگی اجتماعی خاص حمایت میکنند را نیز شامل میشود. مؤسسات فرهنگی- اجتماعی با تأثیرگذاری بر مطلوبیت فعالیتهای کارآفرینانه و بازده و ریسکهای موردانتظار از چنین فعالیتهایی، بر بهرهبرداری از فرصتهای کارآفرینانه تأثیر میگذارند (Jenssen, J. I., and Kristiansen, 2004).
پيشينه پژوهش
- مهرمنش و ولیپور (1396) در پژوهشی با عنوان «بررسی آمادگی کارآفرینی در افراد دارای انگیزه کارآفرینی» انجام دادند. نتایج نشان داد؛ بین آمادگی کارآفرینی دانشجویان با جنسیت آنها رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین بین آمادگی کارآفرینی و وضعیت اشتغال نیز رابطه معناداری مشاهده نگردید. لیکن با بررسی سه بعدی بین امادگی کارآفرینی، جنسیت و وضعیت اشتغال رابطه معناداری مشاهده گردید.
- حقیقتمنفرد و میرزازاده (1395) پژوهشی با عنوان «عوامل فردی و شبکهای بر توسعه کار آفرینی مطالعه موردی: همسران کارکنان شاغل در طرح های اقماری شرکت نفت» انجام دادند. نتایج نشان داد؛ عوامل فردی، عوامل شبکهای، انگیزهها و اهداف، ویژگیهای شخصیتی و سرمایه انسانی، بر توسعه کارآفرینی همسران کارکنان شاغل در طرح های اقماری شرکت ملی نفت ایران تاثیر دارد.
- رمضانپور (1395) پژوهشی با عنوان «بررسی ارتباط بین رفتار کارآفرینانه و ویژگی های روان شناختی و اجتماعی کارآفرینان» انجام داد. نتایج نشان داد؛ رفتار کارآفرینانه در میان کارآفرینان ایرانی تابعی از انگیزههای درونی به ویژه انیگزه پیشرفت خلاقیت و تاثیر ارتباط خانواده است.
- موحدی و یعقوبی فرانی (1393) تحقیقی با عنوان «تحلیل عوامل موثر بر کارآفرینی زنان روستائی» انجام دادند. یافتههای پژوهش بیان کنندۀ وجود رابطۀ معنادار بین ویژگیهای شخصیتی، وضعیت اقتصادی و شرایط اجتماعی- فرهنگی زنان با سطح کارآفرینی آنها و نیز نبود رابطۀ معنادار بین وضعیت خانوادگی و سطح کارآفرینی است. از بین سه متغیر وارد شده در رگرسیون، دو متغیر ویژگیهای شخصیتی و وضعیت اقتصادی وارد معادله رگرسیون شد، همچنین بر مبنای نتایج تحلیل مسیر، متغیرهای وضعیت اقتصادی، ویژگیهای شخصیتی و شرایط اجتماعی- فرهنگی زنان به ترتیب، بیشترین تأثیرات را بر سطح کارآفرینی آنها داشته و 7/40% از تغییرات سطح کارآفرینی را تبیین کردند.
- ویسی و کریمزاده (1392) پژوهشی با عنوان «توسعه فرهنگ کارآفرینی؛ عوامل و راهکارها. مطالعه موردی: دانشگاه پیامنور استان مازندران» انجام دادند. نتایج این پژوهش نشان داد که؛ عوامل انسانی-روانشناختی، عوامل مدیریتی و جهتگیری استراتژیک به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر توسعه فرهنگ کارآفرینی در دانشگاه پیامنور استان مازندران داشتهاند.
- آراستی و همکاران (1392) پژوهشی با عنوان «انگيزههاي کارآفريني زنان و مردان در بخش صنعت: شباهتها و تفاوتها» انجام دادند. نتايج تحقيق کيفي نشان ميدهد انگيزه هاي کارآفرينان در بخش صنعت عبارت اند از «کسب درآمد»، «ايجاد اشتغال»، «استفاده از فرصت ها»، «کمک به جامعه»، «اثبات شايستگي ها»، «رضايت دروني»، و «کسب استقلال». همچنين نتايج تحقيق کمي وجود تفاوت معنادار بين زنان و مردان کارآفرين در بخش صنعت در دو انگيزة «اثبات شايستگي ها» و «کسب درآمد» را نشان ميدهد.
- بارانی و همکارانش (1391) پژوهشی پیمایشی با عنوان «تحلیل تاثیر فضای کارآفرینی بر تمایل کارآفرینی دانشجویان کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی» انجام دادند. نتایج نشان داد؛ نگرش فرد بر تمایل کارآفرینی تاثیر مثبت دارد. هنجارهای عمل فردی بر تمایل کارآفرینی تاثیر مثبت دارد. خودکارآمدی بر تمایل کارآفرینی تاثیر مثبت دارد. مهارتهای عمومی بر تمایل کارآفرینی تاثیر مثبت دارد. و در نهایت، حمایت دانشگاه بر تمایل کارآفرینی تاثیر مثبت دارد.
- پوررجب و همکاران (1390) تحقیقی با عنوان "بررسی ویژگیهای شخصیتی و انگیزههای زنان خوداشتغال روستای کندوان" انجام دادند؛ نتایج نشان داد؛ زنان خوداشتغال روستای کندوان میانگین بالایی در ویژگی شخصیتی کارآفرینان از قبیل؛ ریسکپذیری، کانون کنترل درونی، نیاز به موفقیت، خلاقیت و چالشطلبی دارند. مهمترین انگیزههای زنان خوداشتغال روستای کندوان به ترتیب اهمیت عبارتند از؛ کمک به رفع بیکاری جامعه، ارتقاء پایگاه اجتماعی، فرار از بیکاری شخصی، کمک به بهبود شرایط زندگی خانوادگی، تلاش در جهت رسیدن به اهداف و برنامههای آینده، استقلالطلبی و اتکاء به خود، کسب درآمد مستقل.
- وانگ و همکاران (2019) تحقیقی با عنوان «انگیزههای کارآفرینی در بخش گردشگری و مهماننوازی: یک دیدگاه نظریه شناختی اجتماعی» انجام دادند. نتایج نشان داد؛ به طور خاص، ماهیت عوامل فردی و محیطی تاثیرگذار بر کارآفرینی گردشگری ناشناخته ماندهاست. از میان عوامل فردی مرتبط، باورهای شناختی، نیازهای ذاتی و عوامل جمعیت شناختی هستند، در حالی که عوامل تسهیلکننده زیستمحیطی شامل تغییر در بازار گردشگری، تغییر در صنعت، و تغییرات در مکان/ مکان هستند. در نهایت، مدلی از انگیزههای مدیران کسبوکار کوچک برای درگیر شدن در کارآفرینی در بخش گردشگری و مهماننوازی پیشنهاد شده است.
- اوزسونگر (2019) پژوهشی با عنوان «انگیزههای زنان کارآفرین ترکیه: استان آدانا» انجام دادند. نتایج نشان داد: اعتماد بنفس به عنوان عامل فشار و نوآوری به عنوان عامل کششی عوامل اصلی کارآفرینی این زنان بود.
- اورتگا و گارسیا (2017) تحقیقی تحت عنوان «انگیزههای و عوامل بازدارنده در کارآفرینی زنان. یک دیدگاه جنسیتی در آموزش و راهنمایی حرفهای» انجام دادند. نتایج نشان داد؛ وضعیت کارآفرینی نابرابر است. نتایج مربوطه نیز به عنوان انگیزهها و تصمیماتی که به عهده میگیرند، به خاطر عرضه محدود و امکانات دسترسی به بازار به اشتغال، یا ماموریت، به دست میآید، که ما را به این پرسش رهنمون میسازد که چه موانع داخلی - خارجی و یا کمتر ظریف در این فرآیندها عمل میکنند. در این مساله فاکتورهایی را پیدا میکنیم که منجر به نابرابریها، مانند زایمان (تعداد فرزندان) و خانواده و وابستگی (مراقبت) برای مدل اقتصادی و اشتغال میشوند که همچنان بر عهده دارند.
- دیمیتراتس و همکاران (2016) تحقیقی تحت عنوان «انگیزه کارآفرینی بین المللی: مورد چینی کارآفرینان فراملی» انجام دادند. نتایج نشان داد؛ انگیزه یک ساختار کلیدی در پژوهش بینالمللی کارآفرینی است، با دو ویژگی ایجاد شده از انگیزه که شامل دیدگاه کارآفرینی و اجرای آن است. در عین حال، ملیت تاثیر ثابتی بر گرایش کارآفرینانه از طریق تاثیر فرهنگ دارد.
- لامپوله و همکاران (2014) تحقیقی با عنوان «حمایت قانونی و کارآفرینی» انجام دادند. نتایج نشان داد؛ در کشورهای آزاد و برخوردار از دموکراسی و نظام حمایت از حقوق مالکیت فکری، تولید نوآوری فناوری و رغبت برای کارآفرینی افزایش پیدا میکند. در واقع قوانین و مقررات به عنوان مهمترین شرایط تسهیلگر کارآفرینی میتواند انگیزههای افراد برای کارآفرینی را تشویق نماید.
- ردفورد (2012) تحقیقی با عنوان «کارآرفرینی و سیاستگذاری عمومی با تاکید بر نقش آموزش و توسعه انسانی» انجام داد. نتایج نشان داد که؛ آموزش و مشاوره مالی، حقوقی، مدیریت، بازاریابی، توسعه محصول، و زیرساختهای تخصصی مانند پارکهای علم و فناوری و مراکز رشد و حمایت مالی نقش مهمی در موفقیت کارآفرینان بازی میکنند.
بنابراین، براساس چارچوب نظری پژوهش و پیشینه تجربی، فرضیههای زیر مطرح میشود:
فرضیه اصلی
عوامل شخصیتی و تسهیلگرهای محیطی بر انگیزههای کارآفرینی تأثیر دارد.
- عوامل شخصیتی بر انگیزههای کارآفرینی تأثیر دارد.
- عوامل شخصیتی بر تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی تأثیر دارد.
- انگیزههای کارآفرینی بر عوامل شخصیتی تأثیر دارد.
- تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی بر عوامل شخصیتی تأثیر دارد.
- انگیزههای کارآفرینی بر تسهیلگرهای محیطی تأثیر دارد.
- تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی بر انگیزههای کارآفرینی تأثیر دارد.
بنابراین، مدل مفهومی پژوهش براساس فرضیههای فوق به شکل شماره (1) زیر میباشد:
روش شناسی پژوهش
این تحقیق از نظر هدف کاربردی می باشد، از نظر روش، تحقیقی توصیفی- پیمایشی به شمار می رود. مباني نظري با بهرهمندي از مطالعات كتابخانهاي تدوين شد، پاسخ به سؤالهاي پژوهش نيز به كمك توزيع پرسشنامه انجام گرفت. پرسشنامه تدوین شده در این پژوهش از دو بخش سؤالات جمعیتشناختی شامل جنسیت، میزان تحصیلات، سن و سؤالات تخصصی شامل 30 سوال میباشد که سوالات از نوع بسته میباشند. برای سنجش ویژگیهای شخصیتی از پرسشنامه کردنائیج و همکاران (1386)؛ تسهیلگرهای محیطی از پرسشنامه کای و همکاران (2018) و برای سنجش انگیزههای کارآفرینی از پرسشنامه پوررجب میاندوآب و همکاران (1390) استفاده گردید.
يافتههاي پژوهش
جامعه آماری این پژوهش ک کلیه مدیران و مدیران مالی هتل، مدیران داخلی، که حداقل 5 سال سابقه کار دارند و در مجموعه هتلهای ایرانگردی و جهانگردی مشغول به کار هستند که تعداد آنها 700 نفر میباشد، که تعداد 250 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردیدند، شامل 82 نفر زن و 142 نفر مرد است. پاسخگویان با محدوده سنی 35-25 سال با 28 درصد معادل 70 نفر بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده است همچنین گروه سنی 46-36 سال با 24 درصد معادل 61 نفر در رده دوم بیشترین فراوانی قرار دارد. 38 درصد معادل 96 نفر مدرک کارشناسی و 32 درصد معادل 80 نفر مدرک کارشناسیارشد دارند که بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده است همچنین پاسخگویان با مدرک دکترا نیز تنها 3 درصد معادل 8 نفر از کل پاسخگویان را به خود اختصاص دادهاند.
آماراستنباطي
در این پژوهش آمار استنباطی متغیرهای پژوهش مورد بررسی قرار میگیرند.
- بررسی نرمال بودن متغیرها
H0 =متغیر مورد بررسی توزیع نرمال دارد
H1 = متغیر مورد بررسی توزیع نرمال ندارد
جدول (1): آزمون کولموگوروف- اسميرنوف متغيرهاي پژوهش
متغیر | تعداد | سطح معنیداری |
ویژگیهای شخصیتی | 250 | 0.89 |
تسهیل گرهای محیطی | 250 | 0.18 |
انگیزههای کارآفرینی | 250 | 0.231 |
همانطور که از دادههای جدول 1 مشخص است، سطح معناداری آزمون کلموگروف- اسمیرنوف برای تمامی متغیرهای پژوهش
بزرگتر از مقدار 05/0 است. در نتیجه تمامی متغیرهای پژوهش دارای توزیع نرمال میباشند.
- نتايج تحليل عاملي تائيدي پرسشنامه تحقیق
در تحلیل عاملی تاییدی کلیه بارهای عاملی که دارای ضریب بالای 5/0 هستند و سطح معنیداری (t-value) آنها بیشتر از 96/1+ یا کمتر از 96/1- (در سطح 05/0) هستند تأیید میشوند و نشانگر این هستند که گویهها شاخص خوبی برای متغیرها هستند.
شکل (2): نتایج تحلیل عاملی تاییدی سازههای تحقیق (حالت استاندارد)
شکل (3): نتایج تحلیل عاملی تاییدی سازههای تحقیق (حالت معنیداری)
خلاصه ضرایب و آماره آزمون برای هر رابطه در جدول (2) نشان داده شده است.
جدول (2): شاخصهای برازش مدل ساختاری
H | مسیر | ضریب استاندارد | p-value | t-value | نتیجه |
1 | عوامل شخصیتی بر انگیزههای کارآفرینی تأثیر دارد. | 0.086 | 0.663 | 0.437 | عدم تأیید |
2 | عوامل شخصیتی بر تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی تأثیر دارد. | 0.930 | 0.000 | 113.704 | تأیید |
3 | انگیزههای کارآفرینی بر عوامل شخصیتی تأثیر دارد. | 0.042 | 0.571 | 0.567 | عدم تایید |
4 | تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی بر عوامل شخصیتی تأثیر دارد. | 0.930 | 0.000 | 97.380 | تایید |
5 | انگیزههای کارآفرینی بر تسهیلگرهای محیطی تأثیر دارد. | 0.248 | 0.000 | 4.116 | تأیید |
6 | تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی بر انگیزههای کارآفرینی تأثیر دارد. | 0.746 | 0.000 | 3.755 | تأیید |
براشاس جدول 2، باتوجه به این که t-value بدستآمده برای 4 مسیر بیشتر از 96/1+ است بنابراین میتوان گفت تمامی مسیرها و تاثیرات متغیرها معنیدار است. دقت در ضریب استاندارد نیز نشان میدهد تمامی ضرایب مسیرها مثبت است. بنابراین نتایج به شرح زیر است:
1. سطح معنیداری بدستآمده برای مسیر اول مطلوب نیست. بنابراین فرضیه اول تایید نمیشود؛ به عبارت بهتر، عوامل شخصیتی بر انگیزههای کارآفرینی تأثیر ندارد.
2. سطح معنیداری بدستآمده برای مسیر دوم مطلوب و بزرگتر از 96/1+ است و ضریب مسیر نیز مثبت بود. بنابراین فرضیه دوم تایید میشود به عبارت دیگر، عوامل شخصیتی بر تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی تأثیر مثبت دارد.
3. سطح معنیداری بدست آمده برای مسیر اول مطلوب نیست. بنابراین فرضیه سوم تایید نمیشود؛ به عبارت بهتر، انگیزههای کارآفرینی بر عوامل شخصیتی تأثیر ندارد.
4. سطح معنیداری بدستآمده برای مسیر چهارم مطلوب و بزرگتر از 96/1+ است. و ضریب مسیر نیز مثبت بود. بنابراین فرضیه چهارم تایید میشود به عبارت دیگر، تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی بر عوامل شخصیتی تأثیر مثبت دارد.
5. سطح معنیداری بدستآمده برای مسیر پنجم مطلوب و بزرگتر از 96/1+ است و ضریب مسیر نیز مثبت بود. بنابراین فرضیه پنجم تایید میشود به عبارت دیگر، انگیزههای کارآفرینی بر تسهیلگرهای محیطی تأثیر . مثبت دارد.
6. سطح معنیداری بدستآمده برای مسیر سوم مطلوب و بزرگتر از 96/1+ است و ضریب مسیر نیز مثبت بود. بنابراین فرضیه ششم تایید میشود به عبارت دیگر، تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی بر انگیزههای کارآفرینی تأثیر مثبت دارد.
نتيجهگيري و پيشنهادها
نتایج مربوط به آزمون فرضیه اول نشان داد که؛ عوامل شخصیتی بر انگیزههای کارآفرینی تأثیر ندارد. در همین راستا، این یافته ناهمسو با یافتههای مهرمنش و ولیپور (1396)، حقیقتمنفرد و میرزازاده (1395)، رمضانپور (1395)، موحدی و یعقوبی فرانی (1393)، ویسی و کریمزاده (1392)، آراستی و همکاران (1392)، بارانی و همکاران (1391)، پوررجب و همکاران (1390)، وانگ و همکاران (2019)، اوزسونگر (2019)، داگلاس و پرینتیک (2019)، دیمیتراتس و همکاران (2016)، لامپوله و همکاران (2014)، ردفورد (2012) است.
براین اساس باید گفت اساسا وجود ویژگیهای شخصیتی متمایل به کارآفرینی نظیر ریسکپذیری یا تحمل ابهام اگرچه میتواند بر تمایل فرد به کارآفرینی اثرگذار باشد لیکن تعیینکننده نهائی نیست. اساسا انگیزههای کارآفرینی بیشتر به زمینهها و فضای کسب و کار بر میگردد؛ هرچقدر شرایط ایجاد و راهاندازی کسب و کار سادهتر باشد و براحتی و با حمایت ارگانهای مختلف انجام شود کارآفرینی زودتر ایجاد میشود. بنظر میرسد در سازمان مورد تحقیق هم همین موضوع دیده میشود بدین صورت که اگرچه تمامی نمونه آماری تحقیق با فضای گردشگری و پتانسیلهای آن آشنا هستند لیکن انگیزه کافی برای راهاندازی کسب و کار برای خود را ندارند. در مجموعه هتلداری مورد تحقیق بنظر میرسد نوعی تمرکزگرایی در کارها وجود دارد و عملا انگیزههای خوداشتغالی کم است در حالی که خوداشتغال این افراد میتواند بر گسترش زمینههای اشتغال گردشگری و در ارتباط با صنعت هتلداری موثر باشد.
بنابراین؛ ارتقاء ریسکپذیری کارکنان با آموزش با هدف تحریک انگیزشی برای کارآفرینی، الگوسازی از کارآفرینان برتر مجموعه با محوریت شناسایی انگیزههای روانشناختی و اجتماعی منجر به کارآفرینی، و نهایتا برگزاری دورههای آموزشی خلاقیت در کارآفرینی کارکنان با محوریت ترغیب انگیزههای اجتماعی کارآفرینی به مدیران پیشنهاد میشود.
نتایج مربوط به آزمون فرضیه دوم نشان داد که عوامل شخصیتی بر تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی تأثیر مثبت دارد. این یافته همسو با یافتههای مهرمنش و ولیپور (1396)، حقیقتمنفرد و میرزازاده (1395)، رمضانپور (1395)، موحدی و یعقوبی فرانی (1393)، آراستی و همکاران (1392)، بارانی و همکاران (1391)، پوررجب و همکاران (1390)، وانگ و همکاران (2019)، داگلاس و پرینتیک (2019)، علی و همکاران(2019)، اورتگا و گارسیا (2017)، لامپوله و همکاران(2014)، ردفورد (2012) است.
اگرچه مشاهده شد که عوامل یا ویژگیهای شخصیتی بر تسهیلگرهایمحیطی تاثیر مثبت دارد لیکن، تسهیلگرهایی محیطی همانطور که از عنوانش پیداست نقشی همانند کاتالیزور را دارد و اساس افراد دارای ویژگیهای کارآفرینی میتوانند در محیط با استفاده از ابزارها و امکانات موجود فرصتهای خوبی برای کارآفرینی گردشگری را شناسایی نماید. گورچینک و همکاران (2004) نشان دادند زمانی که محیط کارآفرینی از یک ثبات و آرامش برخوردار باشد انگیزههای کارآفرینی تحریک شده و میزان ریسکپذیری ارتقاء مییابد از همینرو بنظر میرسد در محیط بی ثبات اقتصادی ایران تسهیلگرهای محیطی محرک خوبی برای کارآفرینی هستند لیکن ناامنی ذهنی افراد به علت شرایط متغیر سبب میشود کارآفرینی به خوبی صورت نگیرد. از همینرو باید دقت کرد که اساسا ویژگیهای شخصیتی در تعامل با حمایتهای دولتی و وجود فضای مناسب کسب و کار محرک افراد برای کارآفرینی خواهد بود. مطابق دیدگاههای روانشناسی اغلب کارآفرینان ویژگیهای متمایزی دارند که آنها را از دیگران جدا میکند از جمله خطرپذیری، نیاز به توفیق، نوآوری، خلاقیت و ایده سازی، اعتماد به نفس، پشتکار زیاد، آرمان گرایی، پیش قدم بودن، فرصت گرایی، نتیجه گرا بودن، اهل کار و عمل بودن، آینده گرایی، خود محور، پیشگام در کسب اطلاعات، برنامه ریزی و ارزشیابی رقبا، ثبات و استحکام کامل در برابر هیجانات، اهل کار و تلاش، جستجو گر اطلاعات، زیرپاگذاشتن قواعد و قوانین در صورت لزوم، انعطاف پذیری، ظرفیت بالا، هدف گرا، قدر دادن. این ویژگیهای در روحیات و تقویت انگیزههای کارآفرینی تاثیر بسزائی دارد همچنین باید دقت نمود محیط خود تقویتکننده یا مانع انگیزشی است.
بنابراین؛ آشناسازی کارکنان با حقوق کارآفرینان (به عنوان تسهیلگری قانونی- مقرراتی) به منظور ارتقاء ریسکپذیری آنها،ارائه فضا و قدرت اختیار بیشتر به کارکنان برای تصمیمگیری به ویژه در شرایطی که اطلاعات کافی برای تصمیمگیری وجود ندارد (تاکید بر ویژگی قدرت تحمل ابهام) با هدف ترغیب به بهرهگیری از تسهیلات محیطی به مدیران پیشنهاد میشود.
نتایج مربوط به آزمون فرضیه سوم نشان داد: انگیزههای کارآفرینی بر عوامل شخصیتی تأثیر ندارد. این یافته ناهمسو با یافتههای بارانی و همکاران (1391)، پوررجب و همکاران (1390)، وانگ و همکاران (2019)، اوزسونگر(2019)، داگلاس و پرینتیک (2019)، لامپوله و همکاران(2014)، ردفورد (2012) است.
در همین راستا باید عنوان کرد که؛ نتیجه فرضیه سوم را باید واقعیترین نتیجه به حساب آورد چراکه انگیزههای کارآفرینی یک چیز متفاوت از ویژگیهای شخصیتی است؛ چه بسا افرادی انگیزه کارآفرینی بالایی دارند اما روحیه ریسکپذیری را به حد کافی ندارد. بنابراین مشاهده میشود در صنایع یا جوامعی که انگیزش لازم برای کارآفرینی وجود دارد ویژگیهای شخصیتی افراد نیز در طی سالهای متمادی با آموزش به سمت کارآفرینی سوق پیدا میکند. بسیاری از فعالان حوزه گردشگری اگرچه با پتانسیلها و ظرفیتهای کارآفرینی در این حوزه آشنا هستند نه انگیزه و نه روحیه لازم برای کارآفرینی دارند بنظر میرسد اساسا شناسایی فرصت، داشتن ایده و انگیزه و وجود روحیه کارآفرینی تنها با وجود شرایط تسهیلکننده معنی پیدا خواهد نمود. این موضوع در کشورمان نیز مصداق عینی دارد؛ به رغم داشتن پتانسیلها و ظرفیتهای خوب کارآفرینی به ویژه در حوزه گردشگری انگیزه، روحیه کارآفرینی ایرانیان چندان مطلوب نیست. ایجاست که بار و وزن عوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی برجستهتر میگردد. از منظر مککلهاند نیاز به موفقیت در کارآفرینان بالاتر از سایرین است اما صرفا این ویژگی شخصیتی برای کارآفرینشدن کافی نیست. از جمله این ویژگیهای میتوان به پذیرفتن نتیجه اعمال خود به آسانی، توانایی بالا در تشخیص الگوها، قاطعیت بالا، آرمان گرایی، واقع بین، نتیجه گرا، وفادار به عهد و پیمان و صادق، عدم کنترل سختگیرانه امور، عدم رعایت سلسله مراتب، فرصت گرا، امیدواربه موفقیت، رشددهنده ایده، دارای تفکر مثبت، همگرا، واگراو خلاق، دارای تفکر جانبی و عمودی برای خلق ایدههای جدید و توسعه آنها اشاره کرد. در واقع از منظر مککلهاند در کنار نیاز به موفقیت سایر ویژگیهای شخصیتی میتواند انگیزههای کارآفرینی را تقویت نماید.
بنابراین؛ برجستهسازی انگیزههای روانشناختی کارآفرینی به ویژه استقلال مالی و آرزوهای شغلی با آموزشهای کاربردی، سنجش میزان رضایت پاسخگویان از پایگاه اجتماعی فعلی خود برای پیشبینی تاثیر پایگاه اجتماعی برای شروع کسب و کارهای فردی یا کارآفرینی به مدیران پیشنهاد میشود.
در ادامه باید عنوان کرد که؛ نتایج مربوط به آزمون فرضیه چهارم نشان داد تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی بر عوامل شخصیتی تأثیر مثبت دارد. این یافته همسو با یافتههای پوررجب و همکاران (1390)، وانگ و همکاران (2019)، اوزسونگر(2019)، دیمیتراتس و همکاران (2016)، لامپوله و همکاران(2014)، ردفورد (2012) است.
بنظر میرسد تسهیلگرهای محیطی را اساسا باید به محیط متنوع کارآفرینی یعنی چهار محیط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی- اجتماعی و قانونی- اداری بهتر است تقسیم شود؛ هرکدام از این محیطهای عامل تسهیلگر و منعکننده برای فعالیتهای کارآفرینی دارد به عنوان مثال، لی و هانگ (2014) معتقدند ماهیت محیط اقتصادی که کارآفرین در آن قرار دارد بر تمایلش برای درگیر شدن در فعالیت کارآفرینانه تأثیر دارد از همینرو ثبات اقتصادی، در دسترسبودن سرمایه و تخفیفات یا مشوقهای مالیاتی یا صاراتی بر کارآفرینیشدن موثراند اما در کنار محیط اقتصادی این محیط سیاسی است که بار سنگینی بر کارآفرینشدن دارد چرا که سیاستگذاری اساس جهت اقتصادی جامعه را تعیین میکند. منطبق بر نظر لورنزی و واکری (2005) محیط سیاسی از طریق تأثیر گذاشتن بر ریسک و بازده موردانتظار فعالیت کارآفرینانه، بر بهره برداری از فرصتهای کارآفرینانه تأثیر میگذارد. چندین بعد از محیط سیاسی بر تمایل افراد در بهره برداری از فرصتهای کارآفرینانه تأثیر میگذارد که مهمترین آنها عبارتاند از آزادی، حقوق مالکیت معنوی و تمرکز قدرت. جنسین و کریستینسن (2004) معتقدند در کنار دو محیط ذکرشده، محیط فرهنگی- اجتماعی سومین بعد محیط نهادی است که بر فعالیت کارآفرینانه تأثیر میگذارد. وبر در بُعدی جامعهشناختی تاکید دارد که کارآفرینی موضوعی اجتماعی- فرهنگی و متاثر از فرهنگ جامعه است و با رویکردی تاریخی سعی دارد مهمترین تسهیلگر محیطی را در قالب فرهنگ تبیین نماید بر همین اساس، وبر کارآفرینی را نوعی جهانبینی برگرفته از تفکر سرمایهداری غرب میداند. وبر در تبیین فرآیند عقلانی شدن آن را عمدتاً پیامد یک جهت گیری منحصر به فرد و خاص در مورد جهان مورد نظر لوتر و کالوین و ریاضت کشی پروتستانی به طور کلی میداند. به نظر وبر سایر ادیان جهانی، خاصه ادیان چین و هندوستان به تقویت و حتی تقدیس کنش، رفتار و رسوم سنتی گرایش دارند. بر عکس ویژگی منحصر به فرد ریاضت کشی پروتستانی آن است که سدهای سنت را میشکند و عمل و رفتار عادی دنیوی را دگرگون میکند و این کار به ویژه بیشتر در قلمرو به نحوی حیاتی مهم فعالیت اقتصادی و بازرگانی به انجام میرساند.
بنابراین؛ تسهیل دسترسی کارکنان به منابع مالی مورد نیاز از طریق مجموعه یا شبکههای اجتماعی حوزه گردشگری، ارائه مشوقات اجتماعی از طرف مجموعه برای کارکنانی که کارآفرینی را شروع میکنند به ویژه معرفی به مراکز تهیه مواد لازم یا بانکهای عامل به مدیران پیشنهاد میشود.
نتایج مربوط به آزمون فرضیه پنجم نشان داد؛ انگیزههای کارآفرینی بر تسهیلگرهای محیطی تأثیر مثبت دارد. این یافته همسو با یافتههای مهرمنش و ولیپور (1396)، حقیقتمنفرد و میرزازاده (1395)، رمضانپور (1395)، موحدی و یعقوبی فرانی (1393)، ویسی و کریمزاده (1392)، آراستی و همکاران (1392)، بارانی و همکاران (1391)، پوررجب و همکاران (1390)، وانگ و همکاران (2019)، اوزسونگر(2019)، داگلاس و پرینتیک (2019)، علی و همکاران (2019)، اورتگا و گارسیا (2017)، فررا و همکاران(2017)، دیمیتراتس و همکاران (2016)، لامپوله و همکاران(2014)، ردفورد (2012) است.
اساسا انگیزههای کارآفرینی پدیدهای اجتماعی است که بیشتر از خانواده، جامعه و وضعیت اقتصادی-اجتماعی و سیاستگذاری نشات میگیرد بنظر میرسد افراد باانگیزه بهتر خواهند تانست فرصتهای محیطی را کشف نمایند و بتوانند از تسهیلات محیطی استفاده نمایند. به عنوان نمونه انگیزههای کارآفرینی میتواند زمینه ورود فرد به شبکههای اجتماعی کارآمد برای بهرهگیری از منابع لازم برای کارآفرینی را تسهیل نماید. زمانی که فضای کسب و کار مساعد است تسهیلات محیطی رشد مییابند به عنوان نمونه شبکههای اجتماعی بین کارآفرینان توسعه مییابد و انگیزههای لازم برای کارآفرینی ارتقاء مییابد. موضوع انگیزههای کارآفرینی موضوعی پیچیده است و نتایج تحقیقات نشان میدهد تجربه کاری، نارضایتی از شغل قبلی، الگوی نقش، شرایط کودکی، تحصیلات، سن و جایگاه اجتماعی از جمله مشخصات محرکهای کارآفرینی بوده است. به عنوان مثال، برخی از کارکنان در کار خود دارای تجربه قبلی هستند و همین امر میتواند رابطه مثبت و مستقیمی را با موفقیت آنها ایجاد کند، به طوری که اکثر آنها خواه موفق و یا ناموفق در حرفه خود دارای تجربه قبلی هستند. در مقایسه کارآفرینان موفق و ناموفق میتوان به این نکته توجه داشت که نارضایتی کارآفرینان موفق از مشاغل قبلی خود به هنگامی که تصمیم به آغاز فعالیت جدیدی میگرفتند، بیشتر از کارآفرینان ناموفق بوده است. وجود الگوی نقش میتواند باعث تشویق فعالیتهای کارآفرینانه در افراد شود، این الگوها ممکن است در خانواده و در بین دوستان یا در محیطهای کاری باشند. تجربه ثابت کرده است که سن نمیتواند عامل مهمی در موفقیت کارآفرینان محسوب شود از این رو سن معینی را نمیتوان برای آغاز فعالیتهای کارآفرینانه معین کرد.
الگوسازی و برجستهسازی انگیزههای کارآفرینی برای کارکنان با هدف ترغیب بیشتر به کارآفرینی با محوریت کمک به رفع بیکاری جامعه، تشکیل تیمهای گفتگو و بیان تجربیات خوداشتغالی یا کارآفرینی بین کارکنان با محوریت کارآفرینیهایی که با حمایت خانواده راهاندازی شده بودند، آموزش مداوم کارآفرینی به پرسنل با محوریت رشد انگیزههای کارآفرینی به مدیران پیشنهاد میشود.
در نهایت، نتایج مربوط به آزمون فرضیه ششم نشان داد؛ تسهیلگرهای محیطی کارآفرینی بر انگیزههای کارآفرینی تأثیر مثبت دارد. این یافته همسو با یافتههای مهرمنش و ولیپور(1396)، رمضانپور (1395)، موحدی و یعقوبی فرانی (1393)، ویسی و کریمزاده (1392)، آراستی و همکاران (1392)، بارانی و همکاران (1391)، پوررجب و همکاران (1390)، وانگ و همکاران (2019)، داگلاس و پرینتیک (2019)، علی و همکاران (2019)، اورتگا و گارسیا (2017)، لامپوله و همکاران (2014)، ردفورد (2012) است.
در راستای این یافته باید عنوان کرد که؛ شرایط اقتصادی همراه با نااطمینانی و ناایمنی خود به عنوان مانع برای شروع کارآفرینی و کاهش روحیه کارآفرینی عمل مینماید حتی زمانی که دولت حمایتهای مالی لازم را انجام دهد اگر شرایط سیاسی-اقتصادی ثبات لازم را نداشته باشد کارآفرینی ارتقاء پیدا نمیکند. یکی از تسهیلگرهای مهم محیطی کارآفرینی کاهش بوروکراسی اداری است؛ هرچقدر کارآفرینی با تعدد قوانین و بوروکراسی عریض و طویل دست و پنجه نرم کند از تمایل به کارآفرینی خواهد کاست در واقع محیط قانونی- اداری اگر بجای تسهیل کارآفرینی مانع آن شود، انگیزههای کارآفرینی را از بین میبرد. منطبق با شرایط جامعه ایران باید گفت سیاستگذاری دولتی به همراه بخش غیررسمی اقتصاد و رانتهای دولتی و عدم درست مدیریت منابع باعث شده است بسیاری از فرصتهای کارآفرینی به رغم باروربودن و مورد شناسایی قرارگرفتن مورد بهرهبرداری قرار نگیرد. از همینروی الگوسازی کارآفرینی و نشاندادن ویژگیهای کارآفرینی در ایران اساسا چندان متجلی نمیشود. در این زمینه به دیدگاه شومپیتر باید اشاره کرد؛ آنترپرینور در دیدگاه شومپیتر نیروی محرکه و معمار توسعه به شمار میرود. ظهور آنترپرینور یا انسانهای کارآفرین، محرک و پویا نیازمند فضا و زمینههای مساعدی جهت تشخیص امکانات بالقوه سودآور و بهره برداری از آنهاست. به نظر شومپیتر این گونه انسانها در هر جامعهای وجود دارند، لیکن زمینه اجتماعی ظهور آنها باید فراهم شود. به انسان آرمان گرا و صاحب اندیشه باید امکان ظهور و تکامل خلاقیت و نوآوری داده شود. در صورتی که شرایط مفروض فراهم گردد، انسانهای مبتکر با ترکیب جدیدی از عوامل و نیروهای تولیدی موجود کالای جدیدی میآفرینند، به روشهای جدید دست مییابند، بازار جدیدی برای کالا و مواد اولیه کشف میکنند و روشهای مدیریتی و سازماندهی تولید را متحول و دگرگون میسازند.
بنابراین، ارائه تخفیفات مالیاتی به کارآفرینان حوزه گردشگری با هدف گسترش کارآفرینی، کاهش بوروکراسی اداری راهاندازی کسب و کار به ویژه در حوزه کارآفرینی گردشگری، ارائه برخی مشوقات بیمهای و تامین اجتماعی برای کارآفرینی در حوزه گردشگری به ویژه در حوزه هتلداری به مدیران پیشنهاد میشود.
پژوهش حاضر نیز مانند هر پژوهشی، دارای محدودیتهای بود که محقق تا حد توان سعی در کنترل آنها را داشته و با ارائه راهحلهایی در زمان مناسب، تا حدودی از تاثیرگذاری بر نتایج تحقیق کاسته است. این محدودیتها عبارتند از؛ محدودیت زمانی محقق در پرکردن پرسشنامه، محدودیت و مسائل و مشکلات پیشآمده در جلب رضایت کارکنان یا مدیران برای تکمیل پرسشنامهها، محدودیت بودجهای برای پرکردن تعداد زیاد پرسشنامهها، محدودیت در دسترسی به کسب و کارهای نوآور. در تحقیق حاضر صرفاً" از روش پیمایشی با ابزار پرسشنامه استفاده گردید و از روشهای دیگری نظیر رویکرد کیفی با ابزار مصاحبه عمیق استفاده نگردید، در تعمیم نتایج به سایر مجموعههای هتلداری و گردشگری باید جانب احتیاط را رعایت کرد، محدودکردن جامعه آماری به کارکنان و مدیران یک مجموعه گردشگری.
همچنین در راستای پژوهش انجام شده، به محققین آتی پیشنهاد میشود؛ تاثیر سرمایه اجتماعی بر رفتار کارآفرینی در حوزه گردشگری به واسط شبکههای اجتماعی کارآفرینان، تاثیر شیکههای اجتماعی بر تمایل به کارآفرینی کارآفرینی با نقش تعدیلگر انگیزههای کارآفرینی، تاثیر محیط اداری- قانونی بر انگیزههای کارآفرینی با نقش تعدیلگر مشوقهای مالی، تاثیر شناسایی فرصتهای کارآفرینی در حوزه گردشگری بر تمایل به راهاندازی کسب و کار با نقش واسط مشارکت اجتماعی، بررسی شود.
منابع
شیخ، علیرضا و محمدرضا خداترس (1396). تغییرات انگیزشی کارآفرینان پس از تجربه شکست، اولین کنگره بین المللی چشم انداز مدیریت کلاس جهانی در ایران، تهران، موسسه چشم انداز مدیریت تراز جهانی.
رمضانپور، سوسن (1395). بررسی ارتباط بین رفتار کارآفرینانه و ویژگی های روان شناختی و اجتماعی کارآفرینان، کنفرانس جهانی روانشناسی و علوم تربیتی، حقوق و علوم اجتماعی در آغاز هزاره سوم، شیراز، پژوهش شرکت ایده بازار صنعت سبز.
کوارتکو، هاجتس (1383). نگرشی معاصر بر کارآفرینی، ترجمهی ابراهیم عامل محرابی، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
گرامی نژاد، ابولقاسم (1385). کارآفرین. مرکز نشر و پخش آیلار، چاپ اول.
مهرمنش، حسن و ابوالفضل ولی پور (1396). بررسی آمادگی کارآفرینی در افراد دارای انگیزه کارآفرینی، اولین همایش ملی نهادینه سازی کارآفرینی در توسعه پایدار با رویکرد آموزش عالی، اهواز، دانشگاه کشاورزی ومنابع طبیعی رامین خوزستان.
هیستریچ و پیترز (1385). کارآفرینی. ترجمه علیرضا فیض بخش و حمیدرضا تقی یاری. تهران: موسسهی انتشارات علمی دانشگاه صنعتی شریف.
Cai, Li., Peng, Xiuqing. Wang, Ling (2018). The characteristics and influencing factors of entrepreneurial behaviour: The case of new state-ownedfirms in the new energy automobile industry in an emerging economy. Technological Forecasting and Social Change Volume 135, 112-120.
Davidsson, P. & Honig, B. (2003). The role of social and human capital among nascent entrepreneurs. Journal of Business Venturing, 18: 301 -331.
Dedeke, A., (2017). Creating sustainable tourism ventures in protected areas: an actor network theory analysis. Tour. Manage. 61, 161–172.
Frank L Farmer, (2011)” Mexican Migrant Entrepreneurial Readiness in Rural Areas of the United States” Journal of Rural and Community Development. 3 (5): 110-123.
Jenssen, J. I., and Kristiansen, S. (2004). Sub-cultures and Entrepreneurship: The Value of Social Capital in Tanzanian Business. Journal of Entrepreneurship, Vol.13, No. 1, pp.1-27.
Lee, C.K., Hung, S.C., 2014. Institutional Entrepreneurship in the Informal Economy: China's Shan-Zhai, Mobile Phones. Strateg. Entrep. J. 8 (1), 16–36.
Lee, C.K., Hung, S.C., 2014. Institutional Entrepreneurship in the Informal Economy: China's Shan-Zhai, Mobile Phones. Strateg. Entrep. J. 8 (1), 16–36.
Lorenzi, F. and Vakrou, A. (2005). The European support policy for mountain and hill farming, as a basis for the development of an agri-environmental policy. Workshop ‘The political economy of agri-environmental policies in the USA and the EU’, 27-28. University of California, Berkeley.
Lowe, P., & Talbot, H. (2000). Policy for small business support in rural areas: A critical assessment of the proposals for the small business service. Regional Studies, 34(5), 479-487.
Lichtenstein, Greg A., Thomas S. Lyons, and Nailya Kutzhanova. (2004). “Building Entrepreneurial Communities: The Appropriate Role of Enterprise Development Activities.” Journal of the Community Development Society 35(1): 5-24.
McElwee Gerard (2005). “Developing entrepreneurial skills of farmers” University of Lincoln, EU-EsoF, Contract No SSPE-CT-2005-006500, June 2005.
Peterson J. Art (2001). Understanding How Successful Entrepreneurs Monitor and Assimilate New Technologyical Opportunities, Capella University, Phd Dissertation.
Rauch, A., Wiklund, J., Lumpkin, G.T., Frese, M., (2010). Entrepreneurial orientation and business performance: an assessment of past research and suggestions for the future. Entrep. Theory Pract. 33 (3), 761–787.
Russell, R., Faulkner, B., (2004). Entrepreneurship, chaos and the tourism area lifecycle. Ann. Tour. Res. 31 (3), 556–579.
Walker, E., Brown, A., (2004). What success factors are important to small business? Owners? Int. Small Bus. J. 22 (6), 577–594.
Ye, S., Xiao, H., Zhou, L., (2018). Commodification and perceived authenticity in commercial homes. Ann. Tour. Res. 71, 39–53.