تأثیر رهبری اسلامی و اخلاق کاری اسلامی بر عملکرد اسلامی کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی اسلامی
محورهای موضوعی : مدیریت بازرگانی- بازرگانی
عباس قائدامینی هارونی
1
*
,
مهرداد صادقی ده چشمه
2
,
علی مراد خسروی
3
,
غلامرضا مالکی فارسانی
4
1 - دکتری مدیریت و مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی مرکز فارسان، چهارمحال و بختیاری، ایران (نویسنده مسؤول)
2 - استادیار گروه مدیریت، واحد اصفهان(خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران
3 - دکتری حقوق خصوصی، مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی مرکز فارسان، چهارمحال و بختیاری، ایران
4 - دکتری مدیریت و مدرس دانشگاه جامع علمی کاربردی مرکز هرند، اصفهان ، ایران
کلید واژه:
چکیده مقاله :
هدف این پژوهش تعیین تأثیر رهبری اسلامی و اخلاق کاری اسلامی بر عملکرد اسلامی کارکنان با نقش میانجی فرهنگ سازمانی اسلامی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه کارکنان شاغل در دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) به تعداد 660 نفر تشکیل دادند که از طریق فرمول نمونهگیری کوکران تعداد 244 نفر بهعنوان نمونه از طریق روش نمونهگیری طبقهای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد رهبری اسلامی فبریانی و همکاران (20018)، پرسشنامه استاندارد اخلاق کاری اسلامی علی و الکاظمی (2007)، پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی اسلامی فضل الرحمن و فواد (2022) و پرسشنامه استاندارد عملکرد اسلامی کارکنان مرسودی و همکاران (2019)بود که روایی پرسشنامهها بر اساس روایی محتوایی، صوری و سازه مورد بررسی قرار گرفتند و پس از اصطلاحات لازم روایی مورد تأیید قرار گرفت و از سوی دیگر پایایی پرسشنامهها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 90/0، 90/0 ، 92 /0 و 92/0 برآورد شد و تجزیه و تحلیل دادهها در سطح استنباطی مشتمل بر مدل سازی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری اسلامی، اخلاق کاری اسلامی و فرهنگ سازمانی اسلامی بر عملکرد کارکنان تأثیر مثبت و معناداری دارند. از سوی دیگر، رهبری اسلامی با میانجی فرهنگ سازمانی اسلامی تأثیر قابل توجهی بر عملکرد کارکنان دارد.
The purpose of the present study is to determine the effect of Islamic leadership and Islamic work ethics on the Islamic performance of employees with the mediating role of Islamic organizational culture. The current research is applied in terms of purpose description, and correlational data collection. The statistical population of the present study was consisted of all the employees working in (case of study: Islamic Azad University, Isfahan branch (Khorasgan)) including 660 employees. With the help of Cochran sampling formula, the number of 244 employees through the stratified sampling method with proportional to the volume were selected. The research tools were the standard Islamic leadership questionnaire by Fabriani et al. (2018 ) , the standard Islamic work ethics questionnaire by Ali and Al-Kazemi (2007), the standard Islamic organizational culture questionnaire by Fazlur Rahman and Fawad (2022), and finally standard Islamic performance questionnaire by Marsudi et al. 2019) The validity of the questionnaires was examined based on content, form and construct validity. After adding the necessary terms, the validity was confirmed and the reliability of the questionnaires calculated as 0.90, 0.90, 0.92 and 0.92 and data analysis was done at an inferential level including structural equation modeling. The results of the research showed that Islamic leadership, Islamic work ethics and Islamic organizational culture have a positive and significant effect on the performance of employees. On the other hand, Islamic leadership with the mediation of Islamic organizational culture had a significant effect on the performance of employees.