بررسی هزینههای دولت بر کاهش اثرات تغییرات اقلیم در ایران با استفاده از مدل تعادل عمومی پویای تصادفی
محورهای موضوعی : فصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی
علی رهنما
1
*
,
محمود هاشمی تبار
2
,
مرضیه اسفندیاری
3
1 - پژوهشگر گروه اقتصاد گردشگری جهاد دانشگاهی مشهد
2 - استادیار دانشکده علوم زیست محیطی و کشاورزی پایدار،دانشگاه سیستان و بلوچستان،زاهدان
3 - عضوهیئت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان
کلید واژه:
چکیده مقاله :
تغییر اقلیم از موضوعاتی است که در دهههای اخیر همواره مورد بحث و تبادل نظر بوده است؛ و با توجه به تاثیر مهمی که در بخش کشاورزی دارد، دغدغه اصلی سیاستگذاران در کشورهای مختلف دنیا، نحوه مقابله با این پدیده در بخش کشاورزی در چارچوب کاهش انتشار و سازگاری است. دولت یکی از ارکان مهم و حیاتی جهت مقابله با اثرات مخرب تغییرات اقلیمی در دنیا است. بر همین اساس در مطالعه حاضر با استفاده از رهیافت مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) تحت چارچوب نئوکینزین، سناریو افزایش هزینهکرد دولت جهت کاهش اثرات تغییرات اقلیم در دو بخش کشاورزی و غیرکشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد با افزایش مخارج دولت در بخش کشاورزی و غیر کشاورزی، میزان دستمزد افزایش، متغیر شاخص قیمت (P) کاهش و متغیر کارایی نیروی کار در بخش کشاورزی از روند صعودی برخوردار شده است.
Climate change is one of the topics that has been discussed and exchanged opinions in recent decades; And considering the important impact it has on the agricultural sector, the main concern of policy makers in different countries of the world is how to deal with this phenomenon in the agricultural sector within the framework of emission reduction and adaptation. The government is one of the important and vital pillars to deal with the destructive effects of climate change in the world. Based on this, in the present study, using the Dynamic Stochastic General Equilibrium (DSGE) approach under the Neokinesian framework, the scenario of increasing government spending to reduce the effects of climate change in both agricultural and non-agricultural sectors was investigated. The results showed that with the increase in government spending in the agricultural and non-agricultural sectors, the wage rate has increased, the price index variable (P) has decreased, and the labor efficiency variable in the agricultural sector has enjoyed an upward trend.