چشم انداز دو راهی طرد یا ادغام مهاجران افغانستانی در زیست بوم فرهنگی جامعه ایران: مطالعه ای میان فرهنگی در منطقه 19 شهر تهران
محورهای موضوعی : مطالعات میان فرهنگی
1 - دانشیار،گروه جامعه شناسی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کلید واژه: فضای بین فرهنگی, اتباع خارجی, سیاست گذاری فرهنگی, طرد اجتماعی, ادغام اجتماعی, ارزیابی تأثیر,
چکیده مقاله :
اقدام به مدیریت مهاجرت به داخل مرزهای ملی کشور یکی از مقبول ترین روش های پاک سازی و غنی سازی فضاهای بین فرهنگی محسوب می شود. با این وجود، به نظر می رسد کشور ایران هنوز سیاست فرهنگی- اجتماعی نظام مند (از جمله اتخاذ سیاست ادغام یا سیاست طرد) برای مدیریت مطلوب پدیده مهاجرت از حیث میان فرهنگی ندارد. هدف این مقاله ارزیابی تاثیرات اجتماعی- فرهنگی حضور اتباع افغانستانی در ایران به عنوان یکی از روش های اثربخش در کمک به اتخاذ سیاست فرهنگی مناسب است. به منظور ایجاد حساسیت نظری در مرحله تحلیل داده های حاصله از میدان پژوهش، ملاحظات نظریه های تماس میان فرهنگی، فرهنگ پذیری، سرمایه اجتماعی، انسجام اجتماعی، شبکه اجتماعی، تعارض منافع، رقابت در بازار کار، سازگاری اجتماعی و تعلق هویتی مطمح نظر قرار گرفت. روش پژوهش، پیمایش توصیفی است. جامعه آماری شامل ساکنان نواحی 3، 4 و 5 منطقه 19 شهر تهران اعم از شهروندان ایرانی و اتباع افغانستانی (رسمی و غیررسمی) است. برای هر یک از دو سنخ از حاملان فرهنگ ایرانی و افغانستانی، یک پرسشنامه مخصوص به خود تهیه گردید و با روش نمونه گیری احتمالی از نوع طبقه ای چندمرحله ای به ترتیب با 164 و 112 نفر مصاحبه حضوری انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که مهاجران افغانستانی از دیدگاه اکثریت جامعه میزبان بیشتر به مثابه دوست، قابل تحمل، امانتدار، دیندار، جدی در انجام وظایف شغلی و مشابه خود میزبان تلقی می شوند و در عین حال، آنها غریبه های خطرناک و ضعیف به نظر می رسند. مهاجران افغانستانی خود را در جامعه میزبان رو به پیشرفت همراه با آینده ای بهتر تصور می کنند. مبتنی بر نتایج، این پژوهش آثار منفی سیاست ادغام اتباع افغانستانی رسمی-قانونی را کمتر از آثار منفی سیاست طرد آنان معرفی می کند.