بررسی اثر‌بخشی ظرفیت های سازمانی بر اتخاذ استراتژی‌های کسب و کار در صنایع غذایی ایران
محورهای موضوعی : بازاریابی
جاوید احمدی
1
(مدیریت بازرگانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی قزوین، قزوین، ایران)
فرزانه خلیلی
2
(گروه اقتصاد ، دانشگاه آزاد اسلامی ابهر،ابهر، ایران)
کلید واژه: استراتژی کسب و کار, معادلات ساختاری, جهت‌گیری استراتژیک, صنایع غذایی ایران, ظرفیت‌های سازمان,
چکیده مقاله :
امروزه با توجه به شکل‌گیری محیط اقتصادی پویا و رقابتی، استفاده از استراتژی‌های صحیح و بموقع جزء جدایی‌ناپذیر رقابت، حیات و ارتقاء هر صنعت می‌باشد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی ظرفیت‌ها و توانایی‌های سازمانی در صنایع غذایی ایران و بهره‌گیری از آنها در مسیر اتخاذ راهبردهای صحیح و بهنگام، جهت بهبود عملکردهای سازمان می‌باشد.پژوهش حاضر با مدل مفهومی گسترده و استفاده از روش توصیفی/پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، کلیه شرکت‌های صنایع غذایی فعال در کشور می‌باشند که تعداد 221 شرکت، بعنوان حجم نمونه تعیین گردیده است. محاسبات با روش معادلات ساختاری(SEM) و با استفاده از نرم افزار lisrel انجام شده و روایی پرسشنامه با کمک تحلیل نخبگان و اساتید، پایایی آن نیز توسط آزمون آلفای کرونباخ، میانگین واریانس استخراج شده و پایایی مرکب، تأیید گردیده‌است. یافته‌ها، حاکی از وجود ارتباط معنادار بین ظرفیت‌های سازمان با جهت‌گیری استراتژی و عملکرد سازمان می‌باشد. بین توانایی‌های بازاریابی سازمان و استراتژی تمرکز، توان مدیریتی و استراتژی رهبری هزینه، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد اما ظرفیت تکنولوژیکی موجود در سازمان با وجود رابطه مثبت و معنادار با استراتژی تمرکز، به حد کافی تاثیر‌گذار نمی‌باشد. نتایج نهایی، نشان می‌دهد که با اتخاذ استراتژی‌های عمومی پورتر(با تاکید بر راهبرد ترکیبی) در کنار شناسایی و افزایش کیفیت عملگرهای مربوط به ظرفیت‌های سازمانی در صنایع غذایی ایران، می‌توان عملکرد مالی و بازاری سازمان را افزایش چشمگیری داد.
Today, due to the formation of a dynamic and competitive economic environment, the use of correct and timely strategies is an integral part of the competition of any industry. The main goal of this research is to identify organizational capacities and abilities in Iran's food industry and to use them in the way of adopting correct and timely strategies to improve the organization's performance.The current research was conducted with a broad conceptual model and the use of a descriptive/survey method. The statistical population of the research is all the active food industry companies in the country, and the number of 221 companies has been determined as the sample size. Calculations were done by structural equation method and using lisrel software, and the validity of the questionnaire was confirmed by the analysis of elites and professors, and its reliability was confirmed by Cronbach's alpha test, average variance extracted. The findings indicate that there is a significant relationship between the organization's capacities and the organization's strategy orientation and performance. There is a positive and significant relationship between the marketing capabilities of the organization and the concentration strategy, managerial ability and cost leadership strategy, but the technological capacity in the organization is not sufficiently effective despite the positive and significant relationship with the concentration strategy.The final results show that by adopting Porter's general strategies along with identifying and increasing the quality of operators related to organizational capacities in Iran's food industry, the organization's financial and market performance can be significantly increased.
_||_