تحلیل تطبیقی ویژگی های انسان کامل در نگاه مولانا و عطار از منظر تناقض نمایی و اشارات عرفانی
محورهای موضوعی : متون زبان و ادبیات فارسیزرین تاج واردی 1 , عبدالله مقامیان زاده 2
1 - دانشیار بخش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز،شیراز،ایران
2 - مربی، دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز،شیراز،ایران.
کلید واژه:
چکیده مقاله :
در برخی از آثار ادبی به گزینشی خاص از لغات، اصطلاحات فنی ، عبارات و شیوه های بیان بر می خوریم که از قراردادهای زبانی و سنن ادبی متمایزند، این گزینش خاص از دید و دریافتی نو نسبت به هستی و حیات ناشی می شود، شاعر یا نویسنده ای که به چنین دریافتی نو دست یافته باشد و بتواند این دریافت را در قالب گزینشی نو از زبان و شیوههای ادبی ارائه دهد در حقیقت به سبکی شخصی دست یافته است. تنها معدودی از شاعران در تاریخ شعر فارسی این توفیق را یافته اند که به این سبک شخصی دست بیابند که بی گمان مولانا و عطّار از ممتازترین و سرآمدترین آن ها هستند. این سبک شخصی را می توان از سه نظرگاه و ساحت مورد بررسی قرار داد.ساحت فکری،ساحت زبانی و ساحت ادبی. متناقض نمایی یا تصاویر متناقض نما شیوه ای بیانی است از ساحت ادبی که با برجسته کردن معنی در قالب الفاظ کم معانی فراوان و غالباً توصیفات غیر قابل بیان را که ناشی از تجربیات شهودی عارف شاعر است بیان می کند.مولانا و عطار به عنوان دو تن از سرآمدان عرصه عرفان اسلامی از این شیوه بیانی و ادبی برای بیان تجربیات شهودی و عرفانی خود در جهت بیان ویژیگی های انسان کامل بهره برده اند. در این مقاله برآنیم تا بعدازآوردن تعریفی اجمالی از متناقض نماو علل به کارگیری آن به مصادیق عینی به کارگیری این شیوه بیانی در معرفی انسان کامل درکلام مولانا و عطار پرداخته شودونشان داده شود که این شیوه بیانی چرا و چگونه وبا چه هدفی برای بیان ویژگیهای انسان کامل به کار می رود .
In some literary works,there are some words, literary terms, phrases, and speeches which are different from the normal linguistic conventions and literary tropes. This has derived from the new vieo-point toward existence. A poet or author who has reached this fresh insight and is able to utter this in a new style of language and literary tecniques had, indeed, accessed a personal style. Only a few number of authors in Persian literature have been able to reach this personal style, and Roomi and Attar are,doubtlessly,among the bests and the most distinguished ones. This personal style can be investigated from three dimentions: thought, language, and literary dimension. Of the literary dimension, paradox or paradoxical imagery is a technique which highlights the meaning in a few words, and usually depicts a large amount of meaning and inexplicable mystical experiences of the poet. Having used this literary trope in their works, Roomi and Attar, as two famous poets in Islamic mysticism, have tried to express their own mystical experiences at the service of concept of "the perfect man" by means of this tecnique. The article in hand, first of all, gives a definition of paradox and the reasons of its creation, and then brings some examples of its trace out of the works of Roomi and Attar to show how and why they have used it to express the notion of perfect man.
_||_