تبیین رابطۀ میان ساختار فضایی و کُنش اجتماعی در بازارهای کلانشهر تهران (باتأکیدبر رویکرد جامعهشناختی فضاهای شهری)
محورهای موضوعی : تحولات اجتماعیالمیرا صعوه 1 , محمدرضا پاکدلفرد 2 * , حسن ستاریساربانقلی 3
1 - گروه معماری، واحد تبریز، دانشگاه آزاداسلامی، تبریز، ایران.
2 - گروه معماری و شهرسازی، واحد تبریز، دانشگاه آزاداسلامی، تبریز، ایران.
3 - گروه معماری و شهرسازی، واحد تبریز، دانشگاه آزاداسلامی، تبریز، ایران.
کلید واژه:
چکیده مقاله :
ساختار فضایی و کُنش اجتماعی از عوامل بنیادین در واکاوی فضاهای شهری و بررسی پویاییهای اجتماعی آنها محسوب میشوند. بازارهای کلانشهر تهران بهعنوان یکیاز مهمترین عرصههای تعامل اجتماعی و اقتصادی، از ظرفیتهای منحصربهفردی برای تبیین ارتباط میان ساختار فضایی و کُنش اجتماعی برخوردارند. این پژوهش با رویکرد جامعهشناختی و روش توصیفی-تحلیلی بهبررسی این رابطه پرداخته است. دادههای پژوهش ازطریق روشهای کمی و کیفی گردآوری شده است؛ در بخش کمی، با بهرهمندی از توزیع پرسشنامه در میان 450نفر از کسبه و مراجعهکنندگان به بازارهای تهران و براساس فرمول کوکران، اطلاعات موردنیاز جمعآوری گردید. در بخش کیفی، نیز مصاحبههای نیمهساختاریافته با کارشناسان حوزههای وابسته انجام شده است. دادههای بهدستآمده با بهرهگیری از نرمافزارهای “SPSS” و “AMOS”، واکاوی شد. نتایج نشان میدهد که میان ویژگیهای ساختاری فضا و کیفیت کُنشهای اجتماعی رابطهای معنادار و دوطرفه وجود دارد. عناصر کالبدی بازار، ازجمله سازمان فضایی، دسترسیها و فضاهای تعامل، بهطورمستقیم بر الگوهای رفتاری و تعاملات اجتماعی تأثیر میگذارند. این پژوهش با ارائۀ راهکارهایی برای بهبود طراحی ساختار فضایی بازارها، بر اهمیت رویکردهای جامعهشناختی در برنامهریزی و مدیریت فضاهای شهری تأکید دارد و به ارتقای کیفیت تعاملات اجتماعی و پایداری فرهنگی در بازارهای کلانشهر تهران کمک میکند
Spatial structure and social action are fundamental factors in analyzing urban spaces and examining their social dynamics. The markets of Tehran metropolis, as one of the most significant arenas for social and economic interactions, possess unique potential for explaining the relationship between spatial structure and social action. This study, utilizing a sociological approach and a descriptive-analytical method, examines this relationship. Data were collected through quantitative and qualitative methods; in the quantitative section, questionnaires were distributed among 450merchants and visitors in Tehran's markets, based on Cochran's formula. In the qualitative section, semi-structured interviews were conducted with experts in related fields. The collected data were analyzed using “SPSS” and “AMOS,” software. The results reveal a significant and reciprocal relationship between the spatial features of the markets and the quality of social actions. Physical elements of the market, including spatial organization, accessibility, and interaction spaces, directly influence behavioral patterns and social interactions. By providing strategies to improve the spatial design of markets, this research emphasizes the importance of sociological approaches in urban space planning and management, contributing to enhancing social interactions and cultural sustainability in Tehran's metropolis markets.