علوم و تکنولوژی محیط زیست
,
شماره9,سال
21
,
پاییز
1398
زمینه و هدف: فرآیند تغییر اقلیم به ویژه تغییرات دما و بارش مهمترین بحث مطرح در قلمرو علوم محیطی میباشد. این پدیده بهدلیل ابعاد علمی و کاربردی آن از اهمیت فزایندهای برخوردار است. چرا که سیستمهای انسانی وابسته به عناصر اقلیمی مانند کشاورزی و صنایع بر مبنای ثبات و پای چکیده کامل
زمینه و هدف: فرآیند تغییر اقلیم به ویژه تغییرات دما و بارش مهمترین بحث مطرح در قلمرو علوم محیطی میباشد. این پدیده بهدلیل ابعاد علمی و کاربردی آن از اهمیت فزایندهای برخوردار است. چرا که سیستمهای انسانی وابسته به عناصر اقلیمی مانند کشاورزی و صنایع بر مبنای ثبات و پایداری اقلیم طراحی شده و عمل مینمایند.
روش بررسی: در پژوهش حاضر از دادههای خروجی پنج مدل گردش عمومی جو GFCM21، HADCM3، INCM3، IPCM4 و NCCCSM برای بررسی تغییرات چهار فراسنجهی دمای کمینه، دمای بیشینه، بارش وساعت آفتابی همدان در دورهی 2065-2046 استفاده شد. برای این منظور با استفاده از مدل ریزمقیاسنمایی LARS-WG و لحاظ سه سناریوی A1B، A2 و B1، تغییرات ماهانهی فراسنجهها محاسبه شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بهطور متوسط، بیشترین افزایش دمای کمینه مربوط به مدل GFCM21 تحت سناریوی A1B، برابر 5/2 درجه سانتیگراد میباشد و کمترین آن در مدل INCM3 تحت سناریوی B1 معادل 1 درجه سانتیگراد مشاهده شد. بیشترین و کمترین افزایش دمای بیشینه بهترتیب به سناریوی A1B و B1 مدل GFCM21 با 4/2 و 4/1 درجه سانتیگراد افزایش تعلق داشت. بیشترین افزایش بارش مربوط به سناریوی B1 مدل IPCM4 بهمقدار 8/15 درصد و بیشترین کاهش در مدل GFCM21 تحت سناریویA1B معادل 13 درصد بود. بیشترین افزایش تابش خورشیدی در مدل HADCM3 تحت سناریوی A1B با 24 درصد و کمترین مقدار آن در سناریوی A2 مدل NCCCSM بهمقدار 17/3 درصد کاهش مشاهده گردید.
بحث ونتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد دمای کمینه و بیشینه در دورهی 2065-2046 افزایش مییابد. تغییرات بارش، هم بهصورت افزایشی و هم بهصورت کاهشی دیده شد. تغییرات ساعت آفتابی نیز بسیار کم و نامحسوس است.
پرونده مقاله
علوم و تکنولوژی محیط زیست
,
شماره1,سال
17
,
بهار
1394
زمینه و هدف: یکی از اثرات زیان آور کمبود بارش خسارت های ناشی از رخداد خشکسالی است. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی و شدت وقوع خشکسالی منطقه سیستان و بلوچستان در مقیاس سالانه و فصلی طی دوره 42 ساله آماری می باشد.
روش بررسی: تحلیل خشکسالی با استفاده از پنج شاخص رایج توز چکیده کامل
زمینه و هدف: یکی از اثرات زیان آور کمبود بارش خسارت های ناشی از رخداد خشکسالی است. هدف از این مطالعه، بررسی فراوانی و شدت وقوع خشکسالی منطقه سیستان و بلوچستان در مقیاس سالانه و فصلی طی دوره 42 ساله آماری می باشد.
روش بررسی: تحلیل خشکسالی با استفاده از پنج شاخص رایج توزیع استاندارد (ZI)، انحراف از میانگین (SDI)، درصد نرمال بارندگی (PNPI)، ناهنجاری بارندگی (RAI) و کلاسه بندی دامنه بارش (PC) بر روی اطلاعات و آمار بارندگی فصلی و سالیانه چهار ایستگاه سینوپتیک زاهدان، زابل، چابهار و ایرانشهر طی دوره مشترک آماری (2005-1964) صورت گرفت.
یافته ها و نتایج: نتایج نشان داد که شاخص SDI در مقایسه با روش های PNPI، ZI، PC و RAI در مقیاس فصلی و سالانه برآوردهای قابل قبول تری را ارایه داد. استان سیستان و بلوچستان برمبنای شاخص SDI در مقیاس سالیانه و فصلی خشکسالی هایی را تجربه نموده است. بر این اساس، درصد خشکسالی های سالیانه ی با شدت زیاد و بسیار زیاد نسبت به خشکسالی های با شدت کم و متوسط کمتر بود. در مقیاس فصلی نیز شاخص SDI در فصل تابستان بطور متوسط 42 درصد خشکسالی ها با شدت بسیار زیاد و زیاد را نشان داد در حالی که در فصل زمستان ریسک وقوع خشکسالی با شدت های بسیار زیاد و زیاد بطور متوسط 12 درصد بود. همچنین مقادیر میانگین متحرک3 ساله و 5 ساله، جهت بررسی روند و تداوم خشکسالی در مقیاس سالانه در ایستگاه های مذکور استخراج شد.
نتیجه گیری: نتایج مبین این واقعیت است که خشکسالی در استان سیستان و بلوچستان رو به افزایش است که بتدریج بر شدت آن نیز افزوده شده است. همچنین با عنایت به روند کاهشی بارش منطقه می توان انتظار رخداد خشکسالی های با شدت و مدت بیشتری را داشت.
پرونده مقاله
علوم و تکنولوژی محیط زیست
,
شماره4,سال
12
,
تابستان
1389
خوردگی و رسوب گذاری آب یکی از مشکلات مدیریت کیفی و مدیریت شبکه توزیع آب است. در این راستا از دو شاخص رایزنر و لانژلیر براساس تعادل شیمیایی بین املاح موجود در آب برای تعیین سطح خوردگی و رسوب گذاری منابع آب زیرزمینی دشت همدان-بهار استفاده شد. نتایج نشان داد میزان خوردگی و چکیده کامل
خوردگی و رسوب گذاری آب یکی از مشکلات مدیریت کیفی و مدیریت شبکه توزیع آب است. در این راستا از دو شاخص رایزنر و لانژلیر براساس تعادل شیمیایی بین املاح موجود در آب برای تعیین سطح خوردگی و رسوب گذاری منابع آب زیرزمینی دشت همدان-بهار استفاده شد. نتایج نشان داد میزان خوردگی و رسوب گذاری در 25/64% از نمونه های آب زیرزمینی از دیدگاه لانژلیر در حد کم است. از دیدگاه رایزنر نیز 2/85% از نمونه های آبی دارای توان خوردگی و رسوب گذاری کم بودند. درصد خوردگی و رسوب گذاری منابع آب زیرزمینی قنوات در مقایسه با منابع آب زیرزمینی چاه ها کمتر بود. دلیل این امر می تواند ناشی از حذف بخشی از مسیر به واسطه نقب زدن در قنوات باشد که حلالیت نمک های مسیر را حذف نموده است. از طرفی نمودار پی پر نشان داد تیپ و رخساره منابع آب زیرزمینی دشت، بی کربنات کلسیت (70%)، بی کربنات سدیک (15%)، سولفات کلسیت (3%)، بی کربنات منیزیک (6%)، سولفات سدیک (3%) و کلرات کلسیک (3%) است. تیپ و رخساره آب نشان دهنده مشکلات عمده رسوب گذاری به واسطه وجود بی کربنات کلسیت و بی کربنات سدیک و تغییرات دمایی محیط است. شرکت یون های موجود در آب در فعل و انفعالات فیزیکو شیمیایی با لوله ها می تواند خوردگی ضعیفی را برای رسوبات ایجاد شده در پی داشته باشد که در واقع نقش خودشویی را بازی می کند. در مجموع منابع آب زیرزمینی دشت همدان-بهار در محدوده کم تا متوسط رسوب گذاری و خوردگی قرار گرفت. لیکن رسوب گذاری در سیستم آب رسانی نسبت به خوردگی محسوس تر است که سبب کاهش سطح مقطع جریان شده و افت های مسیر را در پی دارد. لذا با توجه به زیان های اقتصادی لازم است تا حد ممکن از رسوب گذاری در سیستم انتقال آب جلوگیری به عمل آید.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد