خصوصیات شخصیتی مدیران (مانند مغز و هورمونها) حاکی از آن است که رفتار آنان، به منشأ و خصوصیات شخصیتی و نوع نگرشان بستگی دارد. از این رو، ویژگیهای شخصیتی مدیرعامل، می تواند زمینهساز رفتارهای در ذینفعان همچون سهامداران باشد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر خ چکیده کامل
خصوصیات شخصیتی مدیران (مانند مغز و هورمونها) حاکی از آن است که رفتار آنان، به منشأ و خصوصیات شخصیتی و نوع نگرشان بستگی دارد. از این رو، ویژگیهای شخصیتی مدیرعامل، می تواند زمینهساز رفتارهای در ذینفعان همچون سهامداران باشد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر خودشیفتگی مدیرعامل بر هوش ازحامی سهامداران براساس آزمون پدیده هوبریس می باشد. ابزار جمع آوری داده های پژوهش پرسشنامه بود، به طوریکه در برای سنجش خودشیفتگی مدیرعامل از پرسشنامه ویرایش شده NPI-16 آمز و همکاران (۲۰۰۶) استفاده گردید. اما برای سنجش هوش ازدحامی سهامداران باتوجه به اینکه پرسشنامه استاندارد وجود نداشت، از طریق تحلیل فراترکیب و دلفی نسبت به تدوین پرسشنامهی محقق ساخت برای سنجش این متغیر استفاده شد. برای آزمون فرضیه پژوهش نیز از تحلیل حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید. نتیجهی آزمون فرضیه پژوهش مشخص ساخت، تأثیر خودشیفتگی مدیرعامل بر هوش ازدحامی، منفی و معنادار میباشد. در تحلیل نتیجه کسب شده باید بیان نمود، براساس پدیدهی هوبریس گرایش مدیرعامل به داشتن اعتماد بیش از حد به تواناییهای فردی و سوء استفاده از قدرت برای اهداف خودخواهانه به ایجاد خودشیفتگی منجر میگردد و این موضوع به دلیل ایجاد بی اعتمادی در سهامداران، سبب میگردد تا هوش ازدحامی در تصمیمگیری آنان در مسیر مبتنی بر هیجان و احساس قرار گیرد.
مدیرعامل به عنوان یک فرد تصمیم گیرنده در راس شرکت، به خصوص شرکت هایی ماهیت آن ها مبتنی بر تئوری نمایندگی است، نقش بسیار مهمی در افزایش سطح شفافیت ها و ایجاد تقارن اطلاعاتی ایفا مینماید. اقناعگری به عنوان یک شیوه رفتاری جزء مباحث و موضوعات بسط یافته از سایر علوم به باز چکیده کامل
مدیرعامل به عنوان یک فرد تصمیم گیرنده در راس شرکت، به خصوص شرکت هایی ماهیت آن ها مبتنی بر تئوری نمایندگی است، نقش بسیار مهمی در افزایش سطح شفافیت ها و ایجاد تقارن اطلاعاتی ایفا مینماید. اقناعگری به عنوان یک شیوه رفتاری جزء مباحث و موضوعات بسط یافته از سایر علوم به بازار سرمایه و مدیریت مالی میباشد که رویکردهای مدیریت را در افشا میتواند تحت تاثیر قرار دهد. هدف این پژوهش ارائه مدل اقناعگرایی مدیرعامل از طریق افشای اطلاعات مالی میباشد. این پژوهش ترکیبی مبتنی بر روش شناسی کیفی و کمی میباشد. جامعه آماری بخش کمی شامل ۱۸ نفر از متخصصان دانشگاهی بودند که در زمینه مدیریت مالی و حسابداری دارای تخصص بودند. جامعه آماری بخش کیفی شامل ۳۰ نفر از مدیران عامل شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران بودند که در بخش تحلیل ماتریسی مشارکت نمودند. در این پژوهش ابتدا گزارههای مربوط به شیوههای اقناعگرایانه مدیرعامل در افشای اطلاعات مالی از طریق مطالعه وسیع مطالب و محتوهای مرتبط آغاز شد و پس از دستهبندی ۷۹ مقاله، محققان مقالههای دستهبندی شده را پاییش نمودند و در نهایت ۲۴ پژوهش وارد تحلیل فراترکیب شدند. پس از طی مراحل مربوط به فراترکیب ۱۷ گزاره در قالب سه مولفه شناسایی شدند که پس از تحلیل دلفی به ۱۵ گزاره تقلیل یافت. در بخش تحلیل ساختاری-تفسیری فراگیر ( ) که به دلیل پیچیدگی ریاضی و عملیاتی سرآمد بر تحلیل ساختاری-تفسیری ( ) میباشد، در قالب مدل ارائه شده مشخص گردید، تحریک آرزوها و انتظارات سهامداران و سرمایه گذاران به عنوان گزاره رویکردهای روانشناختی اقناع و تحریف از طریق حجیم نشان دادن مکانیزمهای کنترلی و نظارتی به عنوان گزاره رویکردهای منفعتطلبانه به عنوان تاثیرگذارترین گزارههای اقناعگری مدیرعامل در افشای اطلاعات و گزارشهای همراه صورتهای مالی میباشد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش تبیین مدل چارچوب حسابداری ذهنی با رویکرد افق زمانی سرمایهگذاری در انتخاب پرتفوی مطلوب میباشد. دورهی زمانی پژوهش 12 ساله در بازه زمانی 1384-1395 میباشد. در این بازه زمانی تعداد 74 شرکت به عنوان حجم نمونه از طریق نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند و مورد ب چکیده کامل
هدف این پژوهش تبیین مدل چارچوب حسابداری ذهنی با رویکرد افق زمانی سرمایهگذاری در انتخاب پرتفوی مطلوب میباشد. دورهی زمانی پژوهش 12 ساله در بازه زمانی 1384-1395 میباشد. در این بازه زمانی تعداد 74 شرکت به عنوان حجم نمونه از طریق نمونه گیری سیستماتیک انتخاب شدند و مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش بر اساس ارزشی بودن یا رشدی بودن سهام، دو پرتفوی مارکویتز و سورتینو در قالب (A) و (B) تفکیک شدند تا مشخص گردد آیا تفاوت معناداری بین عملکرد دو پرتفوی وجود دارد؟ همچنین بر اساس ویژگیهای رفتاری و ذهنی سرمایهگذاران، افق زمانی سرمایهگذاری تفاوتی در انتخاب پرتفویهای سرمایهگذاری دارد یا خیر؟ نتایج پژوهش در فرضیه اول تایید نمود، که بین عملکرد دو پرتفوی (A) و پرتفوی (B) بر حسب ویژگیهای ارزشی یا رشدی بودن سهام تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتیجهی فرضیه دوم پژوهش نشان داد، زمانی که سرمایهگذاران انگیزههای بلند مدت تری بر اساس حسابداری ذهنی دارند، پرتفوی (B) انتخاب مطلوب تری میباشد، در حالیکه اگر به دنبال انگیزههای کوتاه مدت بر اساس حسابداری ذهنی هستند و افقهای زمانی کوتاه مدت تر را مورد توجه قرار میدهند، پرتفوی (A) مطلوب تر میباشد.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد