تاریخ و تمدن اسلامی
,
شماره2,سال
13
,
تابستان
1396
آراء تجدیدنظرطلبانه پاتریشیا کرون[1] تأثیر ژرفی بر مطالعات اسلامی، بهخصوص بررسی تاریخ صدر اسلام نهاده است. کرون با تأثیرپذیری از مطالعات انتقادی پیش از خود، ضمن تشکیک در اعتبار منابع سنتی اسلامی، درصدد بود تا مهمترین مؤلفههای تاریخی اسلام مانند جمع قرآن، زندگی پیامبر چکیده کامل
آراء تجدیدنظرطلبانه پاتریشیا کرون[1] تأثیر ژرفی بر مطالعات اسلامی، بهخصوص بررسی تاریخ صدر اسلام نهاده است. کرون با تأثیرپذیری از مطالعات انتقادی پیش از خود، ضمن تشکیک در اعتبار منابع سنتی اسلامی، درصدد بود تا مهمترین مؤلفههای تاریخی اسلام مانند جمع قرآن، زندگی پیامبر(ص) و ارتباط اسلام با سایر ادیان را در منابع خارج از چارچوب سنت اسلامی ردیابی کند. این مقاله میکوشد ضمن نقد و بررسی منابع و روش کرون، میزان وفاداری او به روش مطالعه انتقادی را بسنجد و نشان دهد که کرون بهرغم تشکیک در اعتبار تاریخی منابع اسلامی، خود در بررسیهایش از منابعی بهره برده است که صحت، اصالت و اعتبار تاریخی روشنی ندارند و در نتیجه نظریههای او صرفا گمانهزنیهایی غیرقابل اثباتاند؛ اما توجه او به این منابع، به غنای دادههای مفید درخصوص تاریخ صدر اسلام افزوده و چشمانداز تازهای در مطالعات اسلامی فراهم آورده است. [1]. Patricia Crone
پرونده مقاله
مسأله نفس یکی ازمسائل مهم فلسفی است که در طول تاریخ بشرموردتوجه فیلسوفان وحکیمان چه درغرب و چه درسرزمین های اسلامی قرارگرفته است. درطول تاریخ بشر درمورد ماهیت و وجود نفس نظریه های گوناگونی از جانب اندیشمندانی مختلف همچون ارسطو،افلاطون،ابن سینا،و دیگر حکمای بزرگ مطرح شده چکیده کامل
مسأله نفس یکی ازمسائل مهم فلسفی است که در طول تاریخ بشرموردتوجه فیلسوفان وحکیمان چه درغرب و چه درسرزمین های اسلامی قرارگرفته است. درطول تاریخ بشر درمورد ماهیت و وجود نفس نظریه های گوناگونی از جانب اندیشمندانی مختلف همچون ارسطو،افلاطون،ابن سینا،و دیگر حکمای بزرگ مطرح شده است. پژوهش حاضر بر آن است تا مسائل مربوط به نفس شناسی مانندتعریف نفس، تجرد نفس، قوای نفس، حدوث وبقا ء نفس ونحوه ارتباط نفس و بدن و سرانجام آن ازدیدگاه اخوان الصفاء مورد بررسی قرارگرفته است. اخوان الصفاء تحت تأثیر افلاطون و دیگر فلاسفه پیرو آن از قبیل نوافلاطونیان و در پی آن در جهان اسلامی تحت تأثیر فلاسفه اسلام، نفس راجوهری روحانی، آسمانی، نورانی، زنده به ذات خود، فعال بالطبع، قابل تعلیم، دانای بالقوه، فعال دراجسام وبه کارگیرنده آنها می دانند. کیفیت ارتباط نفس مجرد با بدن مادی مهمترین مسأله ازمسائل نفس شناسی است. اخوان الصفاء نفس وبدن را دوجوهرمتمایز دانسته، نفس را مجرد و بدن رامادی می دانند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی سیمای نوع دوستانه و ایثارگرانه امام علی(ع) در اندیشه عطار و مولوی پرداخته است. مطالعه آثار آن ها نشان می دهد که علت اقبال انسان امروزی به اندیشه های آن دو، به تأکید آن ها بر ارزش، حرمت و کرامت انسان برمی گردد و مه چکیده کامل
پژوهش حاضر، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی سیمای نوع دوستانه و ایثارگرانه امام علی(ع) در اندیشه عطار و مولوی پرداخته است. مطالعه آثار آن ها نشان می دهد که علت اقبال انسان امروزی به اندیشه های آن دو، به تأکید آن ها بر ارزش، حرمت و کرامت انسان برمی گردد و مهمترین جلوه آن، دوست داشتن آن ها و خدمت نمودن به آن ها، یعنی نوع دوستی است. آن دو در آثار خود، علاوه بر مدح صادقانه و پاک امام علی(ع) و بیان ویژگی های وی، اشاراتی به حوادث مهم زندگی او دارند، که بیانگر شخصیت نوع دوستانه و ایثارگرانه اوست که خدا درباره اش میفرماید: و برخی از مردم براى بهدست آوردن خشنودى خدا جان خویش را فدامیکنند. آن ها امام علی(ع) را الگوی بزرگ فضایل اخلاقی، به ویژه محبت، اخلاص، نوع دوستی و ایثار ستوده و مردم را به پیروی از او ترغیب نموده اند. زیرا او، که به گفته عطار کوه حلم و باب علم و قطب دین است، اصل نخست در معاشرت با مردم را محبت، احترام و دوستی دیگران دانسته و خطاب به مالک می فرماید: قلب خویش را از مِهر مردم و دوستی و لطف آنان سرشار کن. درواقع سیره عملی زندگی ایشان احترام کامل و اعتماد به دیگران بوده است. مولوی نیز او را "افتخار هر نبی و هر ولی" دانسته و او را مولای همه زنان و مردان مؤمن می خواند که همواره نوع دوستی را یکی از اصول مهم تعالیم خود شمرده و قلبش مملو از دوست داشتن مردم و هدایت آن ها بوده است.
پرونده مقاله
ابن حزم اندلسی دو رویکرد به مسألة معرفت شناسی دارد. رویکرد اول مبتنی بر منطق ارسطویی است و رویکرد دوم بر مبانی فکری ظاهریه استوار است. تأکید او در رویکرد اخیر، بر طریق چهارم از راه های تحصیل معرفت است. بر اساس آن آدمی با تصدیق پیامبر (ص) و ایمانی که خداوند در دل او می آ چکیده کامل
ابن حزم اندلسی دو رویکرد به مسألة معرفت شناسی دارد. رویکرد اول مبتنی بر منطق ارسطویی است و رویکرد دوم بر مبانی فکری ظاهریه استوار است. تأکید او در رویکرد اخیر، بر طریق چهارم از راه های تحصیل معرفت است. بر اساس آن آدمی با تصدیق پیامبر (ص) و ایمانی که خداوند در دل او می آفریند، به کسب معارفی خاص نائل می گردد. او، بر طبق روش معناشناسی اش، راه چهارم را از عبارات وحیانی و باورهای مبتنی بر آن گرفته است. با مراجعه به اندیشه های ظاهریه حزمیه مشخص می شود که آنچه از طریق ایمان به پیامبر بدست می آید، مجموعه ای کامل، متناهی، مشخص و تضمین کنندة سعادت آدمی است و قابل حصول از طرق دیگر نیست. باوجود این، او وحی را نخستین منبع همة معارف به حساب نمی آورد. از نظر او باور مرتبه ای بالاتر از معرفت می باشد و تفاوت تعداد راه های کسب معرفت در دو رویکرد را باید در این نکته جستجو کرد. این دیدگاه او را ایمان گروی اعتدالی نام نهاده ایم.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد