فهرست مقالات محمد آهنگرکانی


  • مقاله

    1 - اثربخشی آموزش فرزندپروری مادران سرپرست بر افزایش مولفه‌های رفتاری – هیجانی خودپنداره کودکان 8-12 ساله
    نشريه روانشناسی اجتماعی , شماره 1 , سال 5 , بهار 1397
    پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش فرزندپروری مادران بر افزایش مولفه‌های رفتاری و هیجانی خودپنداره کودکان صورت گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری3 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران سرپرست کودکان چکیده کامل
    پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی آموزش فرزندپروری مادران بر افزایش مولفه‌های رفتاری و هیجانی خودپنداره کودکان صورت گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع تحقیقات شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری3 ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه مادران سرپرست کودکان شهرستان بابل و نمونه پژوهش شامل مادران سرپرست 22 کودک بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از پاسخگویی به پرسشنامه به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. والدین کودکان گروه آزمایش برنامه آموزش شیوه فرزندپروری مادران را در 8 جلسه 120 دقیقه ای در 2 ماه دریافت کردند اما گروه گواه مداخله‌ای دریافت نکرد. داده‌ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که مولفه‌های عاطفی– رفتاری خودپنداره آزمودنی‌های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به طور معناداری افزایش یافت (034/0P<). همچنین پس از گذشت 3 ماه نتایج مداخله در کودکان گروه آزمایشی پایدار بود (001/ 0P<). برنامه آموزش فرزندپروری مادران راهبردی موثر برای افزایش خودپنداره کودکان است. بر مبنای نتایج این پژوهش به مشاوران و روانشناسان کودک می‌توان پیشنهاد نمود که با استفاده از این برنامه آموزشی در ارتقاء ویژگی‌های عاطفی– رفتاری خودپنداره کودکان بکوشند. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - تبیین بهزیستی معنوی و شادکامی زوجین بر اساس مولفه بخشایش در خانواده هسته ای
    نشريه روانشناسی اجتماعی , شماره 1 , سال 3 , بهار 1395
    بخشش یک بعد خاص از معنویت می باشد که در سطح مناسبی، با مسائل مرتبط با سلامتی در ارتباط است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تبیین بهزیستی معنوی و شادکامی زوجین بر اساس مولفه بخشایش در خانواده هسته ای بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع تحقیقات همبستگی بود. جامعه آماری این پژوه چکیده کامل
    بخشش یک بعد خاص از معنویت می باشد که در سطح مناسبی، با مسائل مرتبط با سلامتی در ارتباط است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تبیین بهزیستی معنوی و شادکامی زوجین بر اساس مولفه بخشایش در خانواده هسته ای بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع تحقیقات همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را متاهلین ساکن شهرستان بابل تشکیل دادند که از بین آنها تعداد260 زوج (137 زن و 123 مرد) به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه بهزیستی معنوی، پرسشنامه شادکامی آکسفورد(OHQ) و پرسشنامه مقیاس سنجش" بخشش" در خانواده (FFS)بود. داده های پژوهش با استفاده از روش همبستگی، رگرسیون چندمتغیره و آزمون t مستقل تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین مولفه ی بخشایش در خانواده هسته ای با بهزیستی معنوی و شادکامی زوجین رابطه مثبت و معناداری (01/0P<) وجود دارد. یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که زیر مولفه های بخشایش به استثنای درک واقع بینانه و دلجویی کردن پیش بینی کننده مولفه بهزیستی معنوی در زوجین است و همچنین مولفه های احساس بهبودی، درک واقع بینانه و دلجویی به صورت مثبت و معنادار بیشترین سهم را در پیش بینی شادکامی زوجین داشت. همچنین بین جنسیت (زن و مرد) در متغیرهای شادکامی، بخشایش و بهزیستی معنوی تفاوت معناداری وجود نداشت. به طور کلی نتایج پژوهش روشن ساخت که بخشایش یک مولفه اثر گذار بر افزایش بهزیستی معنوی و شادکامی زوجین است. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - پیش بینی کیفیت زندگی و ابعاد بهزیستی معنوی دانشجویان براساس مولفه اسلامی تواضع و تکبر
    نشريه روانشناسی اجتماعی , شماره 2 , سال 4 , تابستان 1395
    هدف از پژوهش حاضر تعیین پیش بینی کیفیت زندگی و ابعاد بهزیستی معنوی دانشجویان براساس مولفه اسلامی تواضع و تکبر بود. این مطالعه از نوع همبستگی بود که تعداد 280 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای مقیاس کیفیت چکیده کامل
    هدف از پژوهش حاضر تعیین پیش بینی کیفیت زندگی و ابعاد بهزیستی معنوی دانشجویان براساس مولفه اسلامی تواضع و تکبر بود. این مطالعه از نوع همبستگی بود که تعداد 280 نفر از دانشجویان دانشگاه مازندران به روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شدند و به پرسشنامههای مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL)، مقیاس بهزیستی معنوی (SWBS) و مقیاس اسلامی تکبر و تواضع (HAIS) پاسخ دادند. برای تحلیل دادهها از ضریب همبستگی، تحلیل رگرسیون گام به گام و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین مولفه تواضع/ تکبر با هر دو بعد بهزیستی معنوی (وجودی و مذهبی) رابطه معنیداری وجود داشت (01/0P<) به طوری که از بین مولفههای تواضع مولفههای معرفت دینی، عزت نفس، خودبسندگی و پذیرش دیگران به طور معنا داری بهزیستی معنوی دانشجویان را پیش بینی میکند. همچنین بین مولفه تواضع با کیفیت زندگی دانشجویان رابطه معنیدار وجود داشت (01/0P<) به طوری که مولفههای عزت نفس، خودبسندگی و معرفت دینی کیفیت زندگی دانشجویان را پیش بینی میکند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که تنها در بهزیستی مذهبی (03/0P<) و عزت نفس (01/0P<) بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود داشت. به طور کلی با شناخت عوامل شخصیتی دانشجویان، برجسته سازی مذهب و معنویت در زندگی آنها میتوان به درک و ارتقاء بهزیستی و افزایش کیفیت زندگی دانشجویان کمک کرد. پرونده مقاله