فهرست مقالات فریدون طهماسبی


  • مقاله

    1 - تمثیل شگردی تعلیمی در مثنوی معنوی
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , شماره 5 , سال 13 , زمستان 1400
    تمثیل به عنوان شگردی تعلیمی یکی از گونه های پرکاربرد ادب فارسی است که شاعران عارف ایرانی در هدایت و راهنمایی انسان ها به سوی اهداف والای انسانی از آن بهرۀ فراوان برده اند. مولانا نیز از این روش به شکل هنرمندانه در مثنوی استفاده کرده است به طوری که تمثیل بخش اعظمی از مثن چکیده کامل
    تمثیل به عنوان شگردی تعلیمی یکی از گونه های پرکاربرد ادب فارسی است که شاعران عارف ایرانی در هدایت و راهنمایی انسان ها به سوی اهداف والای انسانی از آن بهرۀ فراوان برده اند. مولانا نیز از این روش به شکل هنرمندانه در مثنوی استفاده کرده است به طوری که تمثیل بخش اعظمی از مثنوی را به خود اختصاص داده است. بر همین اساس ساختار اصلی این مقاله با رویکرد تحلیل این موضوع با دو هدف عمده دنبال می شود، اول آنکه گستردگی استفاده مولانا از شگرد تمثیل مشخص شود و دوم اینکه شیوه بیان این شگرد برای اقناع مخاطب توسط مولانا معین شود. برای دستیابی به این دو مقصود اشعار مولانا در شش دفتر مثنوی معنوی مورد بررسی قرار گرفته است. بر همین اساس مطالبی در مورد تمثیل و شاخصه های آن و موضوع شیوه های استفاده از این شگرد تعلیمی را در مثنوی مورد تحلیل و بررسی قرار داده ایم. در این تحقیق که رویکردی توصیفی- تحلیلی دارد، ضمن تبین شیوه های استفاده از شگرد تمثیل، سعی شده است که به این پرسش اساس پاسخ داده شود که آیا مولانا تا چه میزان از روش های و شیوه های تنبیه، تبشیر، انذار، تذکار، استدلال و مفاخره به عنوان آموزه های تعلیمی در مثنوی بهره برده است؟ و تا چه اندازه در این روش ها در اقناع مخاطب خود موفق بوده است؟ پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - تحلیل نمودهای روانی اسطوره‌ها در شعر احمد شاملو و إمل دنقل براساس اصل تضاد یونگ
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , شماره 2 , سال 17 , تابستان 1400
    اصل تضاد یونگ، از مهم‌ترین عوامل رشد و شکوفایی شخصیّت در بخش ناخودآگاه جمعی است که علاوه بر تحوّل در ساختار شخصیّت، برانگیزانندة اصلی کل رفتار و تولیدکنندة کل انرژی روان است. براساس این اصل روان‌شناختی، آدمی که در برابر گرایش‌های مختلف، دچار کشمکش و فشار روانی می‌شود، س چکیده کامل
    اصل تضاد یونگ، از مهم‌ترین عوامل رشد و شکوفایی شخصیّت در بخش ناخودآگاه جمعی است که علاوه بر تحوّل در ساختار شخصیّت، برانگیزانندة اصلی کل رفتار و تولیدکنندة کل انرژی روان است. براساس این اصل روان‌شناختی، آدمی که در برابر گرایش‌های مختلف، دچار کشمکش و فشار روانی می‌شود، سعی می‌نماید برای از بین‌بردن آن فشار روانی، با ارادة خود، فعالیت نماید و به سوی ترقّی و کمال پیش رود. با بررسی آثار ادبی می‌توان مقایسه‌ای علمی میان اصل تضاد یونگ؛ یعنی شدّت کارکرد انرژی روان در شخصیّت با برخی نظریه‌های فیزیکی از جمله اصل بقای انرژی برقرار نمود که دارای ساختار بنیادی ثابتی است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی ـ تطبیقی و با هدف نشان‌دادن کارکرد انرژی روانی در شخصیّت‌های اسطوره‌‌ای، سعی دارد میزان تأثیرپذیری و شدّت عملکرد پدیدآورندگانی همچون احمد شاملو و إمل دنقل را در این باب بررسی کند. نتیجة پژوهش آن است که این دو شاعر نوپرداز، با بهره‌گیری از تکنیک نقاب (پرسونا) و نشان‌دادن ماهیّت مفهومی و انرژی تولیدشده در شخصیّت‌های اسطوره‌ای کهن، شدّت عملکرد روانی خود را به ‌عنوان پدیدآور در برابر ناملایمات و ناکامی‌های جهان پیرامونشان، با خلق اسطوره‌های نو و دریافت انرژی قدرتمند اسطوره‌ای، در لایه‌های معنادار سروده‌های خود، به ‌خوبی نشان داده‌اند. پرونده مقاله