فهرست مقالات مرضیه عالی


  • مقاله

    1 - تاثیر تربیت دینی مقطع ابتدایی مبتنی بر رویکرد محتوایی(p4c) بر تمایزیافتگی دانش آموزان مقطع ابتدایی
    پژوهش های یاددهی و یادگیری (پژوهشنامه تربیتی سابق) , شماره 2 , سال 18 , تابستان 1402
    پژوهش شبه تجربی حاضر با هدف تاثیر تربیت دینی مقطع ابتدایی مبتنی بر رویکرد محتوایی(p4c) بر تمایزیافتگی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی انجام شد. جامعه آماری دانش آموزان مقطع ابتدایی کاشمر و روش نمونه گیری خوشه ای بود. بر این اساس دو کلاس درس انتخاب و به شکل تصادفی در یک چکیده کامل
    پژوهش شبه تجربی حاضر با هدف تاثیر تربیت دینی مقطع ابتدایی مبتنی بر رویکرد محتوایی(p4c) بر تمایزیافتگی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی انجام شد. جامعه آماری دانش آموزان مقطع ابتدایی کاشمر و روش نمونه گیری خوشه ای بود. بر این اساس دو کلاس درس انتخاب و به شکل تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل دسته بندی شدند. داده‌های پیش آزمون و پس-آزمون با استفاده از پرسشنامه؛ تمایزیافتگی خود (DSI) جمع‌آوری شد. برای گروه آزمایش تربیت دینی مبتنی بر رویکرد محتوایی(p4c) یعنی محتوای تاملی شامل مضامین فلسفی (هستی‌شناسانه، شناخت شناسانه و ارزش شناسانه) مناسب برای کودکان ایران اسلامی در 10 جلسه ارائه و داده‌ها به کمک نرم افزار Spss24 تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد: تربیت دینی مبتنی بر رویکرد محتوایی(p4c) با توجّه به آزمون تمایزیافتگی اثر گروه با توجه به (39/12= F و 030/0= p) معنی‌دار است، یعنی تفاوت دو گروه آزمایش و کنترل از نظر اجرای تربیت دینی مبتنی بر رویکرد محتوایی(p4c) بر تمایزیافتگی معنی‌دار است. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - تجربه زیسته دانش آموزان دختر مهاجر افغانستانی با تاکید بر سرمایه‌های تحولی درونی
    روان‌شناسی تحولی: روان‌شناسان ایرانی , شماره 1 , سال 20 , پاییز 1402
    هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته دانش‌آموزان دختر مهاجر افغانستانی با تأکید بر سرمایه‌‌های تحولی درونی بود. روش پژوهش پدیدارشناسی توصیفی بود و جمعیت شرکت‌کنندگان شامل ۲۰ دانش‌آموز دختر مهاجر افغانستانی متوسطه دوم ساکن شهر مشهد و حاشیه‌های آن به روش گلوله‌برفی مورد مصاحب چکیده کامل
    هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته دانش‌آموزان دختر مهاجر افغانستانی با تأکید بر سرمایه‌‌های تحولی درونی بود. روش پژوهش پدیدارشناسی توصیفی بود و جمعیت شرکت‌کنندگان شامل ۲۰ دانش‌آموز دختر مهاجر افغانستانی متوسطه دوم ساکن شهر مشهد و حاشیه‌های آن به روش گلوله‌برفی مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. هر مصاحبه حدود ۳۰ دقیقه به طول انجامید. سپس پاسخ‌ها با روش هفت مرحله‌ای کلایزی تحلیل شدند. بافته‌‌ها حاکی از ۴ مضمون اصلی سرمایه‌‌های تحولی درونی شامل منابع هویت مثبت، توانمندی‌های اجتماعی، پایبندی به ارزش‌های اخلاقی و در جست‌و‌جوی آموختن بود. در مجموع یافته‌ها بیانگر آن است که دختران دانش‌آموز افغانستانی دارای سرمایه‌های درونی مناسبی بودند. تحصیل در مدرسه، حمایت والدین برای ادامه تحصیل، داشتن ارزش‌های اخلاقی جامعه‌پسند، انگیزش پیشرفت و تلاش برای ساختن آینده‌ای بهتر، مشخصه دختران افغانستانی امروز است. پرونده مقاله