فهرست مقالات عزیزالله افشار کرمانی


  • مقاله

    1 - ماهیت، جایگاه، تقسیمات و انواع حکمت در اندیشه استاد مطهری
    نامه الهیات , شماره 2 , سال 16 , تابستان 1402
    فیلسوفان و اندیشمندان در ادوار مختلف به بررسی ماهیت حکمت و تقسیمات و فروع آن پرداخته اند. در فلسفۀ یونان تقسیمی از ارسطو در باب حکمت، توجه فلاسفه مسلمان را به خود جلب نمود و مسلمانان بر همان منوال در دوره های مشائی و اشراقی و صدرایی حکمت را بازخوانی نمودند. استاد مطهری چکیده کامل
    فیلسوفان و اندیشمندان در ادوار مختلف به بررسی ماهیت حکمت و تقسیمات و فروع آن پرداخته اند. در فلسفۀ یونان تقسیمی از ارسطو در باب حکمت، توجه فلاسفه مسلمان را به خود جلب نمود و مسلمانان بر همان منوال در دوره های مشائی و اشراقی و صدرایی حکمت را بازخوانی نمودند. استاد مطهری بعنوان یک اندیشمند اسلامی نیز به موضوع حکمت، تعریف، تقسیمات و کارکرد آن وارد گردیده است. ایشان قوه عقل را دارای دو بعد شناختی و اجرایی می داند و حکمت نظری را سخنورِهست ها و شناخت امور آنچنان که هستند می داند و حکمت عملی را در صدر بایدهایی که خط مشی حیات فردی و اجتماعی را مشخص می کند، معرفی می نماید. وی در نظریۀ حکمت نظری اسلامِ حکمت را دارای کارکرد انسان شناسانه و انسان سازانه می داند که هم این دو، در کنار هم رشد دهنده انسان در ابعاد مختلف نظری و عملی بوده و نهایتا یکی خاصیت چراغ و مصباحیت دارد و روشن گر مسیر است، و دیگری مفتاحیت دارد و گشایندۀ امور. همچنین ایشان با ورود به حوزه دانش کلام و از منظر علم کلام، حکمت و حکیم بودن را در یک راستا قلمداد و تعریف می نماید. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - بررسی تطبیقی ادراک حسّی از منظر ملاصدرا و هگل
     پژوهشهای معرفت شناختی , شماره 1 , سال 9 , تابستان 1399
    ملاصدرا و هگل هر دو ادراک حسّی را آغاز شناخت می دانند. با این تفاوت که ملاصدرا برای شناسایی، مراحل حسّی، خیالی و عقلی قائل است و ادراک کلی را پس از گذر از ادراک حسّی و خیالی ممکن می داند یعنی ادراک کلی، آخرین مرحلة شناخت است. ولی هگل از همان آغاز، شناسایی را به واسطة مف چکیده کامل
    ملاصدرا و هگل هر دو ادراک حسّی را آغاز شناخت می دانند. با این تفاوت که ملاصدرا برای شناسایی، مراحل حسّی، خیالی و عقلی قائل است و ادراک کلی را پس از گذر از ادراک حسّی و خیالی ممکن می داند یعنی ادراک کلی، آخرین مرحلة شناخت است. ولی هگل از همان آغاز، شناسایی را به واسطة مفاهیمِ کلی می داند و تعارض میان جزئیت و کلیت در این ادراک را عامل ارتقاء ادراک به مرحلة بعدی می داند. مقایسة ادراک حسّی در ملاصدرا و هگل نشان می دهد که پذیرفتن مبانیِ مختلف در حوزه های منطق، طبیعت و انسان، چگونه می تواند شروع از نقطة واحد را به سرانجام های متفاوت برساند. ادراک حسّی در هگل سرآغاز کشف تضاد در فعالیت ادراکیِ آدمی است که این تضاد، در وحدت شناسایی و هستی پایان می یابد. اما پیشرفت آگاهی در فلسفة صدرا در ارتباط آدمی با واقعیت و گذر از مراتب پایین هستی به مراتب بالاتر و تعالی و بسط مرتبة وجودیِ آدمی است. پرونده مقاله