هدف اصلی این مطالعه، پاسخ به این پرسش است که آیا پایین بودن شاخصهای دموکراسی در کشورهای اسلامی، منجر به افزایش بار نظامی آنها شده است؟ به این منظور از دادههای آماری 45 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) طی دورهی زمانی 2014-2006 و دو شاخص Polity و مردمسالاری بهم چکیده کامل
هدف اصلی این مطالعه، پاسخ به این پرسش است که آیا پایین بودن شاخصهای دموکراسی در کشورهای اسلامی، منجر به افزایش بار نظامی آنها شده است؟ به این منظور از دادههای آماری 45 کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) طی دورهی زمانی 2014-2006 و دو شاخص Polity و مردمسالاری بهمنظور اندازهگیری دموکراسی، استفاده شده است. در این مطالعه، یک مدل عمومی مخارج نظامی (شامل متغیرهای اقتصادی، اجتماعی و استراتژیک)، با حضور شاخصهای دموکراسی، برای کشورهای OIC طراحی و بهمنظور برآورد آن از روش اقتصادسنجی فضایی استفاده شده است. نتایج برآورد مدل نشان میدهد که کاهش (افزایش) دموکراسی با استفاده از هر دو شاخص، تأثیر مثبت (منفی) و معناداری را بر هزینههای نظامی کشورهای مورد مطالعه داشته است. همچنین نتایج حاصل از برآورد، تأییدکننده فرضیه وجود وابستگی فضایی در مدلها میباشد و نیز مجاورت، اثر مثبت بر رشد هزینههای نظامی کشورهای OIC داشته است.
پرونده مقاله
مقدمه: بخش سلامت بهرغم عمومی بودن و طبیعت غیرتجاریاش، به میزان قابل توجهی تحت تأثیر جهانیشدن قرار گرفته است. جهانیشدن بهواسطهی برداشتهشدن مرزهای گمرکی، ایجاد بازارهای مشترک، رشد و توزیع درآمد و ...، میتواند به طور مستقیم بر سلامت تأثیرگذار باشد؛ علاوه بر آن، چکیده کامل
مقدمه: بخش سلامت بهرغم عمومی بودن و طبیعت غیرتجاریاش، به میزان قابل توجهی تحت تأثیر جهانیشدن قرار گرفته است. جهانیشدن بهواسطهی برداشتهشدن مرزهای گمرکی، ایجاد بازارهای مشترک، رشد و توزیع درآمد و ...، میتواند به طور مستقیم بر سلامت تأثیرگذار باشد؛ علاوه بر آن، جهانیشدن بهواسطه عواملی همچون تأثیر بر روی فرهنگ و آداب و رسوم، بر عرصهی سلامت تأثیرگذار است. لذا، هدف این مطالعه بررسی اثر جهانیشدن بر روی سلامت در ایران میباشد. روش پژوهش: این مطالعه با استفاده از دادههای سری زمانی 1390 - 1358 به بررسی رابطهی پویای بلندمدت و کوتاهمدت بین شاخصهای سلامت، شاخصهای جهانیشدن، درآمد سرانه و سرانهی پزشک پرداخته است. به این منظور از آزمون همگرایی کرانهها و مدل خودرگرسیون با وقفههای توزیعی (ARDL) استفاده شده است. همچنین، تحلیل دادهها به کمک نرمافزارهای Eviews و Microfit انجام شده است. یافتهها: بر اساس نتایج بهدستآمده از مدل ARDL، جهانیشدن کل، جهانیشدن اقتصادی، جهانیشدن اجتماعی، درآمد سرانه و سرانهی پزشک، شاخصهای سلامت را در کوتاهمدت و بلندمدت بهبود میبخشند، در حالیکه تأثیر جهانیشدن سیاسی بر شاخصهای سلامت در کوتاهمدت و بلندمدت بیمعناست. یک درصد افزایش در شاخص جهانیشدن کل، امید به زندگی را در کوتاهمدت و بلندمدت بهترتیب 03/0 و 14/0 درصد افزایش و نرخ مرگ و میر کودکان زیر 5 سال را در کوتاهمدت و بلندمدت بهترتیب 07/0 و 29/0 درصد کاهش میدهد. نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که جهانی شدن اقتصادی به طور قابل توجهای نسبت به سایر جنبههای جهانیشدن، شاخصهای سلامت را بهبود میبخشد؛ لذا، حرکت به سمت اقتصاد باز میتواند بر ارتقای سلامت افراد جامعه مؤثر باشد.
پرونده مقاله
مدیریت بهداشت و درمان
,
شماره20,سال
7
,
تابستان
1395
مقدمه: شناسایی عوامل و فاکتورهای تأثیرگذار بر هزینههای سلامت میتواند در تعیین بهترین سیاستها برای کنترل و مدیریت هزینههای سلامت مفید و مؤثر باشد. مطالعات گذشته در این زمینه با فرض اطمینان مدل انجام شده است؛ در حالیکه، عدم توجه به مسئله نااطمینانی مدل میتواند منجر چکیده کامل
مقدمه: شناسایی عوامل و فاکتورهای تأثیرگذار بر هزینههای سلامت میتواند در تعیین بهترین سیاستها برای کنترل و مدیریت هزینههای سلامت مفید و مؤثر باشد. مطالعات گذشته در این زمینه با فرض اطمینان مدل انجام شده است؛ در حالیکه، عدم توجه به مسئله نااطمینانی مدل میتواند منجر به تورش و عدم کارایی در برآورد پارامترها شود که نتیجه آن پیشبینیهای نامناسب و استنتاج آماری نادرست است. بنابراین، هدف اصلی این مطالعه شناسایی تعیینکنندگان قوی هزینههای بخش سلامت در ایران تحت نااطمینانی مدل میباشد. روش پژوهش: این مطالعه با استفاده از اطلاعات و دادههای آماری 22 متغیر که بر اساس مبانی نظری و مطالعات تجربی بر هزینههای بخش سلامت مؤثرند، به شناسایی تعیینکنندگان قوی این هزینهها در ایران طی سالهای 1392-1358 پرداخته است. به این منظور از رویکرد متوسطگیری بیزی برآوردهای کلاسیکی (BACE) (بهدلیل ویژگیهای مناسب برای در نظر گرفتن فرض عدم اطمینان مدل)، استفاده شده است. همچنین، تحلیل دادهها به کمک نرمافزار R انجام شده است. یافتهها: برآورد 40000 رگرسیون و میانگینگیری بیزی از ضرایب، نشان میدهد که متغیرهای درآمد سرانه با احتمال 98/0 و ضریب 70/0، نرخ شهرنشینی با احتمال 93/0 و ضریب 25/1، سرانه هزینههای عمومی سلامت با احتمال 83/0 و ضریب 29/0، بار تکفل با احتمال 50/0 و ضریب 27/0، سرانهی پزشک با احتمال 49/0 و ضریب 20/0 و نرخ بیکاری با احتمال 38/0 و ضریب 07/0-، غیرشکننده و قوی میباشند. نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاکی از آن میباشد که مهمترین تعیینکنندگان هزینههای بخش سلامت در ایران بهترتیب عبارتاند از: درآمد سرانه، نرخ شهرنشینی، سرانه هزینههای بهداشت عمومی، بار تکفل، سرانهی پزشک و نرخ بیکاری. اثر تمام این متغیرها بر سرانه هزینههای بخش سلامت در بلندمدت حتمی و قوی است.
پرونده مقاله
مدیریت بهداشت و درمان
,
شماره22,سال
7
,
زمستان
1395
مقدمه: بر اساس فرضیه تقاضای القایی پزشک، تقاضای مراقبتهای بهداشتی ممکن است بهدلیل اطلاعات نامتقارن در بازار سلامت، تحت تأثیر رفتارهای عرضهکنندگان سلامت قرار گیرد. این مطالعه فرض میکند که ابتدا با افزایش تعداد پزشک، بهدلیل افزایش عرضه سلامت، مخارج سلامت کاهش مییابد چکیده کامل
مقدمه: بر اساس فرضیه تقاضای القایی پزشک، تقاضای مراقبتهای بهداشتی ممکن است بهدلیل اطلاعات نامتقارن در بازار سلامت، تحت تأثیر رفتارهای عرضهکنندگان سلامت قرار گیرد. این مطالعه فرض میکند که ابتدا با افزایش تعداد پزشک، بهدلیل افزایش عرضه سلامت، مخارج سلامت کاهش مییابد. اما، با رسیدن تعداد پزشک به یک سطح مشخص به نام سطح آستانه، بهدلیل برقراری فرضیه تقاضای القایی پزشک، رقابت بین پزشکان، منجر به افزایش مخارج سلامت میشود. لذا، هدف اصلی این مطالعه بررسی فرضیه U شکل بین تعداد پزشک و مخارج سلامت در ایران است. روش پژوهش: این مطالعه با استفاده از دادههای سری زمانی 1392-1350، به بررسی رابطهی غیرخطی محتمل بین سرانهی مخارج سلامت (متغیر وابسته)، سرانهی پزشک (متغیر مستقل) و نرخ مرگ و میر (متغیر کنترل) پرداخته است. به این منظور از مدل رگرسیون انتقال ملایم لاجستیک (LSTR) استفاده شده است. همچنین، تحلیل دادهها به کمک نرمافزارهای، EXCEL، EVIEWS و JMALTI انجام شده است. یافتهها: نتایج حاصل از برآورد مدل LSTR، ضمن تأیید تأثیر غیرخطی سرانهی پزشک بر سرانهی مخارج سلامت، نشان داده که سرانهی پزشک بهازای هر 10000 نفر جمعیت، در قالب یک ساختار دو رژیمی با مقدار آستانهای 24/12، بر سرانهی مخارج سلامت در ایران اثر گذاشته است. بهگونهای که سرانهی پزشک در رژیم اول، تأثیر منفی بر سرانهی مخارج سلامت داشته است. اما در رژیم دوم این اثرگذاری مثبت میباشد. لذا فرضیه اثرگذاری U شکل سرانهی پزشک بر سرانهی مخارج سلامت در ایران رد نمیشود. نتیجهگیری: با توجه به اینکه در حال حاضر در ایران سرانهی پزشک به ازای هر 10000 نفر جمعیت، بیشتر از مقدار آستانهای است، کشور در رژیم دوم قرار گرفته است. بر این اساس، اتخاذ سیاستهای مناسب به منظور جلوگیری از القای تقاضا توسط پزشکان، ضروری به نظر میرسد. مقدمه: این مطالعه فرض میکند که ابتدا با افزایش تعداد پزشک، بهدلیل افزایش عرضه سلامت، مخارج سلامت کاهش مییابد. اما، با رسیدن تعداد پزشک به یک سطح مشخص به نام سطح آستانه، بهدلیل برقراری فرضیه تقاضای القایی پزشک، رقابت بین پزشکان، منجر به افزایش مخارج سلامت میشود. لذا، هدف اصلی این مطالعه بررسی فرضیه U شکل بین تعداد پزشک و مخارج سلامت در ایران است.روش پژوهش: این مطالعه با استفاده از دادههای سری زمانی 1392-1350، به بررسی رابطهی غیرخطی محتمل بین سرانهی مخارج سلامت (متغیر وابسته)، سرانهی پزشک (متغیر مستقل) و نرخ مرگومیر (متغیر کنترل) پرداخته است. به این منظور از مدل رگرسیون انتقال ملایم لاجستیک (LSTR) استفاده شده است. همچنین، تحلیل دادهها به کمک نرمافزارهای، EXCEL، EVIEWS و JMALTI انجام شده است.یافتهها: نتایج حاصل از برآورد مدل LSTR، ضمن تأیید تأثیر غیرخطی سرانهی پزشک بر سرانهی مخارج سلامت، نشان داده که سرانهی پزشک بهازای هر 10000 نفر جمعیت، در قالب یک ساختار دو رژیمی با مقدار آستانهای 24/12، بر سرانهی مخارج سلامت در ایران اثر گذاشته است. بهگونهای که سرانهی پزشک در رژیم اول، تأثیر منفی بر سرانهی مخارج سلامت داشته است (عدم تأیید فرضیه تقاضای القایی)؛ اما در رژیم دوم این اثرگذاری مثبت میباشد (تأیید فرضیه تقاضای القایی). نتیجهگیری: با توجه به اینکه در حال حاضر در ایران سرانهی پزشک بهازای هر 10000 نفر جمعیت، بیشتر از مقدار آستانهای است، کشور در رژیم دوم قرار گرفته است. بر این اساس، اتخاذ سیاستهای مناسب بهمنظور جلوگیری از القای تقاضا توسط پزشکان، ضروری بهنظر میرسد.
پرونده مقاله
مدیریت بهداشت و درمان
,
شماره30,سال
9
,
زمستان
1397
مقدمه: پیشبینی روند سرانه مخارج بهداشتی میتواند در تعیین بهترین سیاستها برای تأمین مالی و مدیریت هزینههای سلامت، مفید و مؤثر باشد. بر این اساس، هدف اصلی این مطالعه پیشبینی روند سرانه مخارج بهداشتی در ایران بود. روش پژوهش: این مقاله با استفاده از مبانی نظری در زمینه چکیده کامل
مقدمه: پیشبینی روند سرانه مخارج بهداشتی میتواند در تعیین بهترین سیاستها برای تأمین مالی و مدیریت هزینههای سلامت، مفید و مؤثر باشد. بر این اساس، هدف اصلی این مطالعه پیشبینی روند سرانه مخارج بهداشتی در ایران بود. روش پژوهش: این مقاله با استفاده از مبانی نظری در زمینه تابع مخارج بهداشتی و بهکارگیری آن با دو ابزار الگوریتم ژنتیک (GA) و الگوریتم بهینهسازی انبوه ذرات (PSO)، به شبیهسازی تابع سرانه مخارج بهداشتی ایران طی سالهای 1394-1358 در قالب سه معادله خطی، نمایی و درجه دوم پرداخت و سپس با استفاده از معیارهای انتخاب مدل رقیب، الگوریتم و مدل برتر انتخاب و اقدام به پیشبینی میزان سرانه مخارج بهداشتی تا سال 1420 شد. تحلیل دادهها نیز به کمک نرمافزار MATLAB نسخه R2016b صورت گرفت. یافتهها: نتایج پیشبینی نشاندهنده آن بود که سرانه مخارج بهداشتی در ایران با شیب افزایشی تا سال 1420 افزایش خواهد یافت. بهگونهای که میزان این مخارج از مقدار 1081 دلار (بر اساس قیمتهای ثابت سال 2011) در سال 1394 به میزان 2628 دلار در سال 1420 خواهد رسید (چیزی حدود 2/5 برابر). نتیجهگیری: با توجه به مقادیر پیشبینیشده سرانه مخارج بهداشتی تا افق 1420، سیاستگزاران بخش سلامت بایستی تدابیر لازم را برای تأمین مالی مخارج این بخش اتخاذ کنند.
پرونده مقاله
مدیریت بهداشت و درمان
,
شماره44,سال
13
,
تابستان
1402
مقدمه: افزایش سهم مخارج دفاعی از کل مخارج عمومی ممکن است با توجه به مفهوم هزینه فرصت و از طریق اثر ازدحام، اثر منفی بر سهم مخارج بهداشت عمومی از کل مخارج عمومی داشته باشد. شدت این اثرگذاری میتواند با توجه به سطح درآمد تغییر کند. بر این اساس، هدف اصلی این مطالعه برآورد چکیده کامل
مقدمه: افزایش سهم مخارج دفاعی از کل مخارج عمومی ممکن است با توجه به مفهوم هزینه فرصت و از طریق اثر ازدحام، اثر منفی بر سهم مخارج بهداشت عمومی از کل مخارج عمومی داشته باشد. شدت این اثرگذاری میتواند با توجه به سطح درآمد تغییر کند. بر این اساس، هدف اصلی این مطالعه برآورد اثر ازدحام مخارج دفاعی بر مخارج بهداشت عمومی در کشورهای با گروه درآمدی مختلف میباشد.روش پژوهش: مطالعه توصیفی - تحلیلی و کاربردی حاضر با استفاده از دادههای پانل 90 کشور دنیا (شامل ایران) طی دوره زمانی 2018-2000، به برآورد اثر ازدحام مخارج دفاعی بر مخارج بهداشت عمومی با تفکیک کشورهای مورد مطالعه به سه گروه درآمدی شامل کشورهای با درآمد کم و پایینتر از متوسط، کشورهای با درآمد بالاتر از متوسط و کشورهای با درآمد بالا و همچنین، بررسی اثر متقاطع مخارج دفاعی و درآمد سرانه بر مخارج بهداشت عمومی کل کشورهای نمونه پرداخت. دادههای مورد استفاده نیز از پایگاه دادهای سازمان بهداشت جهانی، شاخصهای توسعه جهانی متعلق به بانک جهانی و SIPRI گردآوری شدند. همچنین، برآورد مدلها در قالب دادههای پانل پویا و با استفاده از تحلیلهای مانایی و همانباشتگی پانلی و روش برآورد گشتاورهای تعمیمیافته (GMM) در نرمافزار Eviews10.0 صورت گرفت.یافتهها: نتایج نشان میدهد که اثر ازدحام مخارج دفاعی بر مخارج بهداشت عمومی بر حسب کشش و برای کشورهای با درآمد پائین و کمتر از متوسط، کشورهای با درآمد بالاتر از متوسط و کشورهای با درآمد بالا بهترتیب معادل، 0/654-، 0/453- و 0/316- برآورد شده است. اثر متقاطع مخارج دفاعی و درآمد سرانه بر مخارج بهداشت عمومی کل کشورهای مورد مطالعه نیز مثبت و معادل 0/112 میباشد.نتیجهگیری: اثر ازدحام (منفی) مخارج دفاعی بر مخارج بهداشت عمومی برای تمام کشورها با گروههای درآمدی مختلف تأیید میشود؛ اما با افزایش سطح درآمد سرانه، این اثر ازدحام از لحاظ جبری کاهش مییابد. بر این اساس اتخاذ سیاستهای لازم در جهت تأمین امنیت بدون صرف مخارج دفاعی بالا بالاخص در کشورهای با درآمد سرانه پائین بهمنظور جلوگیری از کاهش مخارج بهداشت عمومی، ضروری است.
پرونده مقاله
مدیریت بهداشت و درمان
,
شماره46,سال
13
,
زمستان
1402
مقدمه: تأثیر شوکهای مثبت و منفی و یا همان اثرگذاری نامتقارن مخارج بهداشت عمومی در طول دورههای رکود و رونق اقتصادی (دورههای تجاری) بر وضعیت سلامت به لحاظ اتخاذ تصمیمگیری مناسب در زمینه کنترل آسیبپذیری طبقات پایین جامعه در این دورهها از اهمیت ویژهای برخوردار است. ب چکیده کامل
مقدمه: تأثیر شوکهای مثبت و منفی و یا همان اثرگذاری نامتقارن مخارج بهداشت عمومی در طول دورههای رکود و رونق اقتصادی (دورههای تجاری) بر وضعیت سلامت به لحاظ اتخاذ تصمیمگیری مناسب در زمینه کنترل آسیبپذیری طبقات پایین جامعه در این دورهها از اهمیت ویژهای برخوردار است. بر این اساس، هدف اصلی این مطالعه برآورد اثر نامتقارن مخارج بهداشت عمومی بر وضعیت سلامت در ایران طی دورههای رکود و رونق اقتصادی میباشد.روش پژوهش: مطالعه توصیفی-تحلیلی و کاربردی حاضر با استفاده از دادههای سریزمانی سالهای 2020-1979 به بررسی اثر بلندمدت شوکهای مثبت و منفی مخارج بهداشت عمومی در طی دورههای تجاری، درآمد سرانه و سرانهی پزشک بر نرخ مرگ و میر کودکان زیر 5 سال و امید به زندگی پرداخت. بهمنظور شناسایی دورههای تجاری از رهیافت فیلترینگ و سه فیلتر HP، BK و CF استفاده شده است. همچنین، برآورد مدلها در قالب یک مدل رگرسیونی و با استفاده از روش خودرگرسیون با وقفههای توزیعی غیرخطی (NARDL) و در نرمافزار Eviews12.0 صورت گرفت.یافتهها: نتایج تجربی نشان میدهد که مخارج بهداشت عمومی طی دوره مورد بررسی یک رفتار موافق دورهای معنادار داشته است. در بلندمدت، اثر شوکهای منفی مخارج بهداشت عمومی در طی دورههای تجاری بر تضعیف شاخصهای سلامت، بیشتر از اثر شوکهای مثبت آن بر تقویت شاخصهای سلامت است (تأیید اثرگذاری نامتقارن). همچنین، شدت اثرگذاری شوکهای مثبت و منفی مخارج بهداشت عمومی در طول دورههای رکود اقتصادی نسبت به دورههای رونق اقتصادی، قابل توجهتر است. با یکدرصد کاهش در مخارج بهداشت عمومی در طول دورههای رکود اقتصادی، نرخ مرگ و میر کودکان زیر 5 سال حدود 0/17 درصد افزایش و امید به زندگی حدود 0/13 درصد کاهش مییابد.نتیجهگیری: بر اساس نتایج این تحقیق، لزوم افزایش مخارج بهداشت عمومی در دورههای رکود اقتصادی بهمنظور کاهش آسیبپذیری طبقات پایین جامعه توصیه میشود. اما با توجه به رفتار موافق دورهای مخارج بهداشت عمومی، اتخاذ سیاستها و راهکارهایی که به کاهش شدت این رفتار بیانجامد، ضروری است.
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد