-
مقاله
1 - نقش سیاستهای اقتصادی و محیطزیست بر جلوگیری از آلودگی هوامدلسازی اقتصادی , شماره 4 , سال 16 , پاییز 1401هدف مقاله بررسی نقش سیاست های اقتصادی و محیط زیست بر جلوگیری از آلودگی هوا با استفاده از مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) طی دوره زمانی 1398-1369 است. براساس نتایج مدل، شوک سیاست اقتصادی موجب افزایش ناگهانی در رشد اقتصادی و مصرف و سپس، کاهش آنها میشود؛ اما، شوک سیاس چکیده کاملهدف مقاله بررسی نقش سیاست های اقتصادی و محیط زیست بر جلوگیری از آلودگی هوا با استفاده از مدل تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) طی دوره زمانی 1398-1369 است. براساس نتایج مدل، شوک سیاست اقتصادی موجب افزایش ناگهانی در رشد اقتصادی و مصرف و سپس، کاهش آنها میشود؛ اما، شوک سیاست اقتصادی، باعث افزایش آلودگی هوا می شود. شوک سیاست های زیستمحیطی، نخست، موجب افزایش مصرف و رشد اقتصادی و سپس، کاهش آنها می گردد. سرمایهگذاری در اثر شوک سیاست های زیستمحیطی نیز کاهش می یابد. براساس نتایج تجزیه واریانس، نقش سیاست های اقتصادی برای وضعیت اقتصادی کشور و ایجاد آلودگی هوا بیشتر از سیاست های محیط زیست است. نقش سیاست های محیطزیست در کاهش آلودگی هوا کمتر از نقشی است که سیاست های اقتصادی در افزایش آلودگی هوا دارند. پیشنهاد می شود دولت در هنگام افزایش مخارج خود، مالیات های سبز و یا مالیات بر انتشار کربن را با نرخی کمتر از افزایش مخارج دولتی وضع نماید تا در کنار کاهش آلودگی محیط زیست، رشد اقتصادی کشور همچنان برقرار باشد. پرونده مقاله -
مقاله
2 - مدیریت منابع آب کشاورزی استان کرمان با تأکید بر سیاستهای طرف عرضهفصلنامه علمی -پژوهشی تحقیقات اقتصاد کشاورزی , شماره 5 , سال 13 , زمستان 1400چکیده مقدمه و هدف: در این تحقیق، ابتدا یک الگوی برنامهریزی اقتصادی مناسب برای مدیریت منابع آب کشاورزی در استان کرمان ارائه گردید و در ادامه آثار بالقوه اعمال برنامههای سیاستی طرف عرضه منابع آب بر زیربخش کشاورزی ارزیابی شد. < چکیده کاملچکیده مقدمه و هدف: در این تحقیق، ابتدا یک الگوی برنامهریزی اقتصادی مناسب برای مدیریت منابع آب کشاورزی در استان کرمان ارائه گردید و در ادامه آثار بالقوه اعمال برنامههای سیاستی طرف عرضه منابع آب بر زیربخش کشاورزی ارزیابی شد. مواد و روشها: در بخش اجرا، از کالیبراسیون سه مرحلهای مدل اقتصادی جامع مبتنی بر روش برنامهریزی ریاضی اثباتی (PMP) و رویکرد ماکزیمم بینظمی (ME) بهره گرفته شد. اطلاعات موردنیاز مربوط به سال 97-1396 هستند که بهصورت اسنادی و با رویکرد مطالعات منطقهای (مناطق A، B و C در طرح جامع الگوی کشت استانی) از طریق سازمانهای بخش کشاورزی و مدیریت منابع آب استان کرمان گردآوری شدند. یافتهها: یافتهها حاکی از آن است که با اجرایی شدن برنامههای سیاستی طرف عرضه، الگوهای زراعی در مناطق مختلف استان کرمان به سمت توسعه سطح زیرکشت محصولات غلهای و کمآب پیش میروند و محصولاتی مانند پیاز، پنبه و سبزیجات بیشترین کاهش سطح زیرکشت را به خود اختصاص میدهند. در چنین شرایطی زارعین کرمانی حدود یکسوم از ارزش واقعی نهاده آب کشاورزی را در قالب هزینههای استحصال و انتقال آب پرداخت میکنند و زارعین مناطق جنوبی استان کرمان پایینترین سطح کشش قیمتی تقاضای آب (175/0) را به خود اختصاص میدهند. محصولات ذرت دانهای و سیبزمینی به ترتیب با حفظ و تداوم کشت در مناطق A (کشاورزی در شرایط خشک) و C (کشاورزی در شرایط گرمسیری) الگوهای بهینهای را جهت تأمین نیاز موجود در این مناطق و مناطق همجوار ایجاد میکنند. همچنین، نتایج نشان داد که الگوهای بهینه کشت تدوینشده در شرایط اعمال سیاست کاهش عرضه منابع آب، بیشترین تغییرات بازده ناخالص کشاورزان کرمانی را در منطقه B (کاهش 29/1- تا 31/4- درصدی) و کمترین این تغییرات را در منطقه A (کاهش 67/0- تا 08/2-) ایجاد میکنند. بحث و نتیجهگیری: از اینرو، الگوهای تداعی شده در مناطق شمالی استان کرمان (A) در شرایط سیاستگذاری طرف عرضه منابع آب بهینهتر از الگوهای دیگر مناطق (B و C) هستند. پرونده مقاله