فهرست مقالات خدابخش اسداللهی


  • مقاله

    1 - مقایسه تطبیقی اسطوره و عرفان در هفت شهر عشق عطار با غزلیات بیدل دهلوی
    مطالعات ادبیات تطبیقی , شماره 2 , سال 15 , تابستان 1400
    از نخستین ادوار رشد تدریجی و بلوغ فکری بشر، انسان همواره در جست‌وجوی مبانی و منابع بعضی از علوم در حوزه‌های گوناگون، به ویژه در حوزه علوم انسانی بوده است. در همین فرایند چه بسا در اندیشه کشف رمز و رازهای مرتبط با همگرایی این علوم نیز بوده باشد. بی گمان خاستگاه اغلب علوم چکیده کامل
    از نخستین ادوار رشد تدریجی و بلوغ فکری بشر، انسان همواره در جست‌وجوی مبانی و منابع بعضی از علوم در حوزه‌های گوناگون، به ویژه در حوزه علوم انسانی بوده است. در همین فرایند چه بسا در اندیشه کشف رمز و رازهای مرتبط با همگرایی این علوم نیز بوده باشد. بی گمان خاستگاه اغلب علوم انسانی از وجوه مشترک برخوردارند، ولیکن در ادامه به جهت گسترش دامنه آن‌ها، اینگونه به نظر می‌رسد که سرچشمه‌های تکوین و شکل گیری آن‌ها باید متفاوت باشد. مقوله‌هایی مانند اسطوره و عرفان اگرچه دارای رویکردی به ظاهر متفاوت می‌باشند اما هر دو از مظاهر بارز و برجسته هویت ایرانی هستند که در مواضع متعدد به ویژه در بعد نمادین بودن زبان، تأویل پذیری، روایتگری، رویکرد هنری، قرابت با متون دینی از همگرایی و همسویی برخوردارند و این اشتراک و همگرایی بیش‌تر در حوزه شعر و ادب خود را نمایان می‌سازد. لذا شعرای بسیاری از جمله حافظ از این نکته غافل نبوده‌اند. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - بررسی و تحلیل اسطوره های «هزارۀ دوم آهوی کوهی» با تأکید بر نقش هویت یاب آن ها
    تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) , شماره 2 , سال 16 , تابستان 1403

    چکیده اسطوره به رغم کهنگی‌اش، پدیده‌ای زنده و حاضر و ناظر بر رفتار و اندیشه‌های انسان است. با وجود آن که تمام شاعران، از اسطوره در شعر خود استفاده می‌کنند، فقط برخی از آنان و ازجمله شفیعی کدکنی، از بینش اساطیری برخوردارند. او نه‌تنها با اسطور چکیده کامل

    چکیده اسطوره به رغم کهنگی‌اش، پدیده‌ای زنده و حاضر و ناظر بر رفتار و اندیشه‌های انسان است. با وجود آن که تمام شاعران، از اسطوره در شعر خود استفاده می‌کنند، فقط برخی از آنان و ازجمله شفیعی کدکنی، از بینش اساطیری برخوردارند. او نه‌تنها با اسطوره‌های ایران، اسلام، عرفان و جهان آشناست؛ بلکه از تأثیر آن بر عمق بخشیدن به شعر هم آگاهی کافی دارد. در این مقاله برخی از اسطوره‌های هزارۀ دوم آهوی کوهی از آن روی که به انسان هویت می‌بخشند، معرفی شده است. شفیعی، با پذیرش ضمنی اسطوره‌هایی که سبب شکل-گیری هویت ایرانی- اسلامی است. بر هویت ایرانی، که از ابزارهای خودیابی ایستادن در برابر تمدن غرب است، تأکید بیشتری دارد. داده‌های این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه‌ای گردآوری و با استفاده از روش کیفی توصیف شده است. هدف نویسندگان بازنمایی طرز اسطوره‌پردازی شفیعی برای هویت‌بخشی به انسان است. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که شفیعی با بهره‌گیری از بینش اساطیری و نیز با شناخت عمیقی که از اسطوره‌ها، دارد به مخاطب برای رهایی از بی‌هویتی، کمک، شایانی می‌کند. کلیدواژه‌ها: اسطوره، هویت، دین، ملّیت، شفیعی کدکنی.

    پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - رابطة بینامتنی مضامین صفوة‌الصفا و اسرارالتوحی(براساس نظریة ژرار ژنت)
    عرفان اسلامی , شماره 4 , سال 20 , پاییز 1402
    ژرار ژنت از محققان برجستة عرصة بینامتنیت، هر متن را با متون پیش از خود مرتبط دانسته و در نظریة بیش‌متنیت، رابطة هر بیش‌متن را با پیش‌متن خود مطرح کرده است. از آنجا که در طول ادوار عرفانی، بحث عارفان هم‌مشرب با دیدگاه‌های مشابه قابل توجه بوده است و ساختار تذکره‌های عرفان چکیده کامل
    ژرار ژنت از محققان برجستة عرصة بینامتنیت، هر متن را با متون پیش از خود مرتبط دانسته و در نظریة بیش‌متنیت، رابطة هر بیش‌متن را با پیش‌متن خود مطرح کرده است. از آنجا که در طول ادوار عرفانی، بحث عارفان هم‌مشرب با دیدگاه‌های مشابه قابل توجه بوده است و ساختار تذکره‌های عرفانی همچون صفوة الصفا و اسرارالتوحید نیز بر مبنای کرامات، اندیشه‌ها و گفتار عارفان خاصی تدوین شده است؛ این پژوهش با هدف روشنگری زوایای عرفانی قرن هشتم، برآن است که کرامات و آرا و اندیشه‌های شیخ صفی‌الدین اردبیلی را با دیدگاه‌ها و کرامات عارفانی هم‌چون ابوسعید ابوالخیر از منظر نظریة ژنت بسنجد. چنان‌که این پژوهش جهت‌گیری بینامتنی صفوة الصفا را در استقبال از اندیشه‌های ابوسعید ابوالخیر هویدا می‌کند؛ تشابه مضامین صفوةالصفا با اسرارالتوحید از حیث کراماتی همچون طی‌الارض، فراست، مسائل مربوط به مرگ، نجات مردم و همانند آن‌ها و همچنین مفاهیم اخلاقی و تربیتی متصوفه، نظیر تربیت نفس، رفع حجاب و مسائل دیگر، رابطة بینامتنی بین این دو اثر را تأییدمی‌کند. پرونده مقاله

  • مقاله

    4 - سلسله مراتب نیازهای زنان در قصه‌های کهن ایرانی مبتنی بر هرم آبراهام مزلو
    روان‌شناسی فرهنگی زن , شماره 53 , سال 14 , پاییز 1401
    هدف پژوهش حاضر، بررسی سلسله مراتب نیازهای زنان در قصه های کهن ایرانی مبتنی بر هرم آبراهام مزلو بود. جامعۀ پژوهش شامل کلیۀ قصه های کهن ایرانی است. نمونۀ پژوهش قصه های کلیله ودمنه، مرزبان نامه، بختیارنامه، سندبادنامه و سمک عیار، بر اساس سلسله مراتب نیازهای هرم مزلو در زنا چکیده کامل
    هدف پژوهش حاضر، بررسی سلسله مراتب نیازهای زنان در قصه های کهن ایرانی مبتنی بر هرم آبراهام مزلو بود. جامعۀ پژوهش شامل کلیۀ قصه های کهن ایرانی است. نمونۀ پژوهش قصه های کلیله ودمنه، مرزبان نامه، بختیارنامه، سندبادنامه و سمک عیار، بر اساس سلسله مراتب نیازهای هرم مزلو در زنان بود. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شد و قصه های کهن ایرانی و مضامین مرتبط با نیازهای زنان که مبتنی بر هرم آبراهام مزلو بود بررسی شدند. سپس اطلاعات جمع آوری شده مورد تطبیق و تحلیل روان شناختی قرار گرفت و درنهایت الگویی مشخص از نیازهای زنان ترسیم شد. نتایج نشان داد که: وجود شخصیت های مختلف از جمله شخصیت زنان و کنش های رفتاری مختلف، زمینۀ تحلیل روان شناختی این متون را فراهم آورده است. بر این اساس، نیازهای روان شناختی زنان در قصه های کهن از جمله قصه های کلیله و دمنه، مرزبان نامه، بختیارنامه، سندبادنامه و سمک عیار، مطابق با انگیزش و میزان احساس رضایت درونی آن ها از زندگی، بر اساس هرم نیازهای اولیۀ (نیاز زیستی، نیاز ایمنی، نیاز عشق و وابستگی، نیاز احترام به خود و دیگران و نیاز خود شکوفایی) آبراهام مزلو طبقه بندی شده است. نیازهای زیستی که در قاعدۀ هرم مزلو قرار دارد، در برخی از قصه های کلیله ودمنه، مرزبان نامه و سندبادنامه منعکس شده است. نیاز زنان به عشق، وابستگی و ایمنی در طبقات بعدی هرم مورد توجه بوده است؛ هم چنین در قصه های کلیله ودمنه، سمک عیار و مرزبان نامه، نمودهایی از خودشکوفایی مشاهده شد؛ به عبارتی نیازهای زنان در قصه های کهن، قابلیت طبقه بندی بر مبنای هرم نیاز آبراهام مزلو را دارد. طبق نظر مزلو تأمین نیازهای هر طبقه زمینۀ ظهور نیازهای طبقات بالاتر را فراهم می آورد. بر این اساس جهت خودشکوفایی و خلاقیت در زنان می بایست نخست نیازهای زیستی و ایمنی برآورده شود. پرونده مقاله

  • مقاله

    5 - شخصیت زنان در رمان آتش بدون دود با تأکید بر نظریات روان شناسی انسان گرا
    روان‌شناسی فرهنگی زن , شماره 57 , سال 15 , پاییز 1402
    هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی‌های زنان در رمان آتش بدون دود با تأکید بر نظریات روان‌شناسی انسان گرا بود. جامعه پژوهش حاضر؛ تمام متن رمان آتش بدون دود می‌باشد. نمونه پژوهش ویژگی‌های شخصیت زن در رمان بود. روش پژوهش حاضر تحلیلی- توصیفی بود و از دو الگوی کنش کامل راجرز و معنا چکیده کامل
    هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی‌های زنان در رمان آتش بدون دود با تأکید بر نظریات روان‌شناسی انسان گرا بود. جامعه پژوهش حاضر؛ تمام متن رمان آتش بدون دود می‌باشد. نمونه پژوهش ویژگی‌های شخصیت زن در رمان بود. روش پژوهش حاضر تحلیلی- توصیفی بود و از دو الگوی کنش کامل راجرز و معنادرمانی فرانکل، جهت بررسی روان‌شناختی شخصیت زن در رمان آتش بدون دود استفاده شد.داده های پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه‌ای جمع آوری شد. یافته ها نشان داد که زنان در رمان آتش بدون دود، در قالب شخصیت‌های مختلفی چون همسر، مادر، پزشک، استاد دانشگاه و نویسنده ایفای نقش می‌کنند و تأثیر به سزایی در فرهنگ‌سازی جامعه در عهد پهلوی داشته‌اند. میل به آزادی و مبارزه با فرهنگ مبتذل از ویژگی‌های بارز شخصیتی زنان دراین رمان است که در مسائلی چون سوادآموزی، حق انتخاب در ازدواج، برابری و مساوات با مردان نمودار گشته است. فرهنگ حاکم بر زندگی زنان در رمان آتش بدون دود، در بستری از رنج، شکل گرفته است. ویژگی‌های شخصیتی چون انگیزه‌ پیشرفت و غلبه بر محدویت‌های اجتماعی، عشق و تعالی از نمودهای برجسته فرهنگ مقاومت در زندگی زنان رنج‌کشیده این رمان است. نتیجه آن‌که زنان در رمان آتش بدون دود، در شکل‌گیری شخصیت و سرنوشت خود، خانواده و جامعه، تأثیرگذار بوده و از پایه‌های مهم تحولات فرهنگی مطرح در این رمان هستند. پرونده مقاله

  • مقاله

    6 - تحلیل استعارۀ مفهومی باد صبا در شعر حافظ
    مطالعات زبان و ادبیات غنایی , شماره 1 , سال 12 , بهار 1401
    لیکاف و جانسون با نظریۀ استعارۀ مفهومی نشان دادند که استعاره‌ها از ذهن بر زبان جاری می‌شوند و تا زمانی ‌که در ذهن تغییر شناختی ایجاد نشود، استعاره شکل نمی‌گیرد. ادبیات فارسی- با پیکرۀ عظیمی که در اختیار دارد- در دل خود گنجینۀ استعاره‌های مفهومی بسیاری جای داده‌است. رویک چکیده کامل
    لیکاف و جانسون با نظریۀ استعارۀ مفهومی نشان دادند که استعاره‌ها از ذهن بر زبان جاری می‌شوند و تا زمانی ‌که در ذهن تغییر شناختی ایجاد نشود، استعاره شکل نمی‌گیرد. ادبیات فارسی- با پیکرۀ عظیمی که در اختیار دارد- در دل خود گنجینۀ استعاره‌های مفهومی بسیاری جای داده‌است. رویکرد این تحقیق شناختی است و با روش توصیفی-تحلیلی یکی از استعاره‌های مهم ادبیات فارسی؛ یعنی کلان‌استعارۀ باد صبا انسان است بررسی شده‌است. پرسش این پژوهش آن است که از نظر شناختی، باد صبا چگونه در زبان فارسی مفهوم‌سازی شده‌است؟ داده‌های این تحقیق از دیوان حافظ به دست آمده‌است. تحلیل داده‌های تحقیق نشان می‌دهد که صبا در ادبیات فارسی از نظر شناختی یک انسانِ عاشق، طبیب، پرده‌دار، سنگ‌ صبور، رازدار و در عین‌حال، یک انسانِ سخن‌چین، بیمار، دروغ‌گو، رقیب و بی‌وفا ترسیم شده‌است. از مقایسۀ شخصیت و خویشکاری دوگانۀ صبا در شعر فارسی، می‌توان احتمال داد که صبا بازمانده‌ای از ایزد وایو در ایران باستان باشد. پرونده مقاله

  • مقاله

    7 - بررسی ساختار و محتوای غزل «بلالی باش» از شهریار
    ادبیات و زبان های محلی ایران زمین , شماره 4 , سال 10 , پاییز 1399
    شهریار شاعر بزرگ معاصر ایران و صاحب مکتب ادبی است که اشعار زیادی هم به زبان ترکی آذربایجانی دارد. بلالی‌باش (سرِ پربلا) در واقع داستانی در قالب شعر است. وی در این غزل وجوه مختلفی از هنر سخن‌سرایی را به سبک و سیاق مینی‌مالیسم به نمایش می‌گذارد. شهریار با ترکیب دو هنر داس چکیده کامل
    شهریار شاعر بزرگ معاصر ایران و صاحب مکتب ادبی است که اشعار زیادی هم به زبان ترکی آذربایجانی دارد. بلالی‌باش (سرِ پربلا) در واقع داستانی در قالب شعر است. وی در این غزل وجوه مختلفی از هنر سخن‌سرایی را به سبک و سیاق مینی‌مالیسم به نمایش می‌گذارد. شهریار با ترکیب دو هنر داستان‌پردازی و شاعری، عناصر داستانی، صور خیال و انواع صنایع ادبی را در یک غزل هفده بیتی که در قالب مناظره‌ای سهل و ممتنع بین خود شاعر و همسر جوانش سروده شده، به کار می‌بندد و با ترسیم جلوة زیبای روستا و زندگی اصیل و سنّتی به بیان مضامین مختلف اجتماعی، اخلاقی و فلسفی از جمله معیارهای ازدواج، جبر و اختیار، تقابل و تضاد، رعایت حدّ و اندازه، دشواری‌های حیات و... می‌پردازد. او با نکوهش آسیب‌هایی چون اعتیاد، دروغ، سخن‌چینی، طلاق و... مخاطب را به عشق، عادت کردن به پوزش، اعتدال و رعایت اندازه، صداقت و... فرا می‌خواند. در مقالۀ حاضر، برخی نکته‌های زبانی مربوط به غزل نیز بررسی شده است. پرونده مقاله

  • مقاله

    8 - دستگاه فعل در گویش بشاکردی و معادل آن در فارسی معیار
    ادبیات و زبان های محلی ایران زمین , شماره 41 , سال 13 , پاییز 1402
    بشاکردی(بشکردی)نام گویش رایج در منطقۀ جنوب استان کرمان و شرق هرمزگان است که شهرستان‌های رودبار جنوب، عنبرآباد، کهنوج، منوجان، قلعه گنج، فاریاب، میناب، سندرک، هشت‌بندی، بشاکرد و مارز را در بر می‌گیرد. گویش بشاکردی، یکی از گویش‌های گروه زبان‌ها و گویش‌های ایرانی جنوب غربی چکیده کامل
    بشاکردی(بشکردی)نام گویش رایج در منطقۀ جنوب استان کرمان و شرق هرمزگان است که شهرستان‌های رودبار جنوب، عنبرآباد، کهنوج، منوجان، قلعه گنج، فاریاب، میناب، سندرک، هشت‌بندی، بشاکرد و مارز را در بر می‌گیرد. گویش بشاکردی، یکی از گویش‌های گروه زبان‌ها و گویش‌های ایرانی جنوب غربی است. اگرچه از نظر رده‌شناسی، گویش بشاکردی و زبان فارسی هم‌گروه هستند، درک متقابل بین گویشوران آن‌ها امکان پذیر نیست. موضوع این مقاله، بررسی دستگاه آوایی و صرف فعل در گویش بشاکردی است و هدف از آن، شناخت ویژگی‌های آوایی و صرفی آن است. ویژگی این گویش از نظر نظام آوایی، کاربرد مصوّت‌های مرکّب ie وue و صامت‌های لبی‌شدۀ xw وgw است. نگارندگان کوشیده‌اند با بیان ویژگی‌های مهم این گویش، به‌ویژه در مقایسه با فارسی معیار، توصیف کوتاه و دقیقی از آن ارایه دهند و وجوه اشتراک و افتراق دستگاه فعل در این گویش را با فارسی معیار بررسی نمایند. براساس یافته‌های این تحقیق، بارزترین ویژگی این گویش، از نظر دستوری، کاربرد ساخت ارگاتیو در صرف ماضی افعال متعدی است. پرونده مقاله

  • مقاله

    9 - پدیده شب در اندیشه مولوی
    ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی , شماره 2 , سال 10 , تابستان 1393
    در مقاله حاضر پدیده شب در اندیشه مولوی، مبتنی بر غزلیات شمس و مثنوی معنوی، در چهار بحث کلی بررسی و تحلیل شده است. در قسمت اول با عنوان شب و متعلّقات آن با طرح مشخصه‌هایی همچون نسبت شب به روز، سحرگاه، خواب، نگرانی از طارق اللّیل و دعوت به شب‌زنده‌داری گفته‌ایم که مولانا چکیده کامل
    در مقاله حاضر پدیده شب در اندیشه مولوی، مبتنی بر غزلیات شمس و مثنوی معنوی، در چهار بحث کلی بررسی و تحلیل شده است. در قسمت اول با عنوان شب و متعلّقات آن با طرح مشخصه‌هایی همچون نسبت شب به روز، سحرگاه، خواب، نگرانی از طارق اللّیل و دعوت به شب‌زنده‌داری گفته‌ایم که مولانا از تجلّیِ معشوق ازلی در شب و سحرگاه، شاد و از طارق اللیل که از دیدن آن تجلّی فرد را محروم می‌کند، نگران است و به خوابِ اصحاب کهفی معتقد است. در بخش دوم با عنوان ویژگی‌های شب و با ذکر مؤلّفه‌هایی چون برتری شب بر روز، خلوص شب، شب، خلوتِ توحید، شب، تجلّی‌گاه حق و ... بیان کرده‌ایم که شب به دور از شائبه ریا و با تأمّل دادن در نقصِ بشری، مولوی را به توحیدِ راستین می‌رساند. در بخش سوم با مشخصه معانیِ شب به ذکر معانیِ عرفانی و تأویلی مولوی از شب پرداخته‌ایم؛ مانندِ استغراق روحانی، بُرقعِ غیبی، ستّاریِ مرد کامل. در قسمت آخر نیز شب‌های قدر و معراج را با عنوان شب‌های خاص که در آن روح عارفِ راستین به وصال حقیقی معشوق می‌رسد، یاد کرده‌ایم. پرونده مقاله