فهرست مقالات محبوبه خراسانی


  • مقاله

    1 - «بررسی عنصر روایتگری در مرزبان-نامه
    تحقیقات تمثیلی در زبان و ادب فارسی , شماره 5 , سال 3 , زمستان 1390
    از آن جایی که مرزبان نامه، یکی از امّهات آثار تعلیمی کهن پارسی است، به سبب شیوه ی روایت گری و بعد تعلیمی از جایگاه ویژه، برخوردار است. این مقاله سعی دارد به تحلیل جایگاه راوی در روایت و داستان های مرزبان نامه بپردازد. در این مبحث، نشان داده شده که روایت گری در مرزبان نا چکیده کامل
    از آن جایی که مرزبان نامه، یکی از امّهات آثار تعلیمی کهن پارسی است، به سبب شیوه ی روایت گری و بعد تعلیمی از جایگاه ویژه، برخوردار است. این مقاله سعی دارد به تحلیل جایگاه راوی در روایت و داستان های مرزبان نامه بپردازد. در این مبحث، نشان داده شده که روایت گری در مرزبان نامه با یک راوی صورت نگرفته است. راوی کسی است که قصّه از زبان او نقل می شود. این راوی می تواند به طور آشکار یا پنهان در قصّه حضور داشته باشد. راوی هر روایت در سطحی ویژه قرار می گیرد، در نتیجه برای روایت شنو نیز می توان سطوحی را در نظر گرفت (در حقیقت روایت شنوها در هر روایت متفاوت اند). زیرا هر روایت همان طور که راوی دارد، ناگزیر در مقابل روایت شنو (مخاطب) نیز دارد. روایت شنو با خواننده ی داستان متفاوت است. همچنین راوی نسبت به چگونگی حضور در داستان، می تواند درون داستانی یا برون داستانی باشد و از طرف دیگر راوی بر اساس نسبتی که با داستان دارد، دخیل در داستان یا جدا از داستان است. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - بررسی تصرفات مولانا در حکایت های غنایی مثنوی با سه رویکرد متفاوت.
    مطالعات زبان و ادبیات غنایی , شماره 5 , سال 9 , زمستان 1398
    تردیدی نیست که مولانا در سرایش مثنوی، وام‌دار متون عرفانی و حکمی پیش از خود است. با وجود این، پاسخ به این پرسش که چرا مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای بی بدیل ادب پارسی است، پرسشی است که سالها ذهن پژوهشگران این حوزه را متوجه خود کرده است. نبوغ داستان‌پردازی مولانا نسبت به ا چکیده کامل
    تردیدی نیست که مولانا در سرایش مثنوی، وام‌دار متون عرفانی و حکمی پیش از خود است. با وجود این، پاسخ به این پرسش که چرا مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای بی بدیل ادب پارسی است، پرسشی است که سالها ذهن پژوهشگران این حوزه را متوجه خود کرده است. نبوغ داستان‌پردازی مولانا نسبت به اخلاف خود، یکی از دلایل برتری این اثر است. شاید هیچ شاعری مانند مولانا به این حد در دقایق داستانی تصرّف نکرده است. او گاه داستانی را قبض می‌دهد و در نهایتِ ایجاز و اختصار، بیان می‌کند و گاه حکایتی را بسط می‌دهد و آن را در چند صد بیت بیان می‌کند. در این مقاله، نگارندگان با احصای داستان‌های گسترش پذیرنده در مقایسه با مآخذ آن، به تحلیل چهار داستان مثنوی پرداخته‌اند و میزان تصرّفات مولانا را در ساختار حکایت، با رویکرد ایجاز و اطناب مشخص کرده‌اند تا تفوّق حکایات بسیط مثنوی در مقایسه با مآخذ آن، آشکار گردد. نتیجۀ به دست آمده نشان می‌دهد که قبض و بسط (ایجاز و اطناب) کاملاً آگاهانه و با اهداف مشخصی بوده است. مولانا در داستان پردازی فکر کرده و اندیشیده داستان را می سراید.ساختار داستان ها دقیق است ، به طوری که هیچ عنصری از آن را نمی توان حذف کرد.و در نهایت همه حکایات اصلی و فرعی با پیوندی جدا نشدنی در رابطه با حکایات قبل و بعد از خود می آیند. پرونده مقاله