مقدمه و هدف پژوهش: دسترسی عادلانه به زمین و استفاده بهینه از آن از مولفههای اساسی در توسعه پایدار و عدالت اجتماعی است. امروزه مفهوم زمین وفضای شهری به لحاظ طبیعی، کالبدی و هم به لحاظ اقتصادی و اجتماعی تغییر کیفی پیدا کرده و به تبع آن ابعاد واهداف کاربری اراضی شهری نیز چکیده کامل
مقدمه و هدف پژوهش: دسترسی عادلانه به زمین و استفاده بهینه از آن از مولفههای اساسی در توسعه پایدار و عدالت اجتماعی است. امروزه مفهوم زمین وفضای شهری به لحاظ طبیعی، کالبدی و هم به لحاظ اقتصادی و اجتماعی تغییر کیفی پیدا کرده و به تبع آن ابعاد واهداف کاربری اراضی شهری نیز بسیار غنی و وسیعتر شده است. برنامهریزی کاربری اراضی شهری به مثابه آمایش اراضی شهری، به چگونگی استفاده وتوزیع وحفاظت اراضی، ساماندهی مکانی فضائی فعالیتها و عملکردها بر اساس خواست ونیازهای جامعه شهری میپردازد و انواع استفاده از زمین را مشخص میکند .هدف این پژوهش شناخت و ارزیابی کاربریهای شهری از منظر عدالت اجتماعی به منظور دستیابی به معیارهای مناسب و اصول برنامهریزی توسعه پایدار شهری است.
روش پژوهش: نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی تحلیلی است که با در نظر گرفتن دو شاخص مهم و مؤثر در کاربری اراضی (شامل ظرفیت و عدالت اجتماعی) و به کارگیری روش نزدیکترین همسایه مجاور در نرم افزارGIS و مدل ضریب مکانی LQi کاربریهای شهری در سطح مناطق شهر اهواز را مورد بررسی و ارزیابی کمی و کیفی میکند.
یافته ها: ارزیابی کمی وضع موجود سطوح و سرانههای کاربریها در مناطق هفت گانه شهر اهواز براساس مدل LQi در اکثر مناطق نشان داده که ضریب سرانه پایین تر از یک است و با کمبود مواجهه اند. همچنین یافتههای بخش کیفی براساس روش نزدیکترین مجاروت نیز نشان میدهد، که کاربریهایی چون کاربری مسکونی، فضای سبز، مذهبی، بهداشتی درمانی، صنعتی، اداری، تأسیسات و تجهیزات شهری در سطح شهر اهواز براساس الگوی کاملاً خوشهای توزیع شده است. یعنی تجمع و تمرکز این کاربریها عدالت محور نبوده و در نقاط خاصی از شهر تمرکز یافته اند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش گویای آن است که کاربریها در سطح کلانشهر اهواز پراکنش فضایی مناسبی ندارند و در ضمن تحلیل کاربریها با شاخص ظرفیت و عدالت اجتماعی نشان از آشفتگی کمی و کیفی کاربریهای مناطق هفت گانه اهواز دارد.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش سنجش متغیرهای اثرگذار بر شکلگیری مهاجرت معکوس در روستاهای بخش مرکزی شهرستان دزفول می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی – تحلیلی میباشد. جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. شیوه نمونهگیری چکیده کامل
هدف این پژوهش سنجش متغیرهای اثرگذار بر شکلگیری مهاجرت معکوس در روستاهای بخش مرکزی شهرستان دزفول می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی – تحلیلی میباشد. جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. شیوه نمونهگیری در این پژوهش نمونهگیری سهمیهای و پر نمودن پرسشنامهها به صورت تصادفی ساده بین سرپرست خانوارها بوده است. نتایج به دست آمده از آزمون t نشان داد که از دیدگاه مهاجران شاخص اقتصادی مهمترین عامل مؤثر بر شکلگیری مهاجرت برگشتی است. همچنین نتایج آزمون رگرسیون خطی گویای آن است که در مهاجرت برگشتی، متغیرهای سن، جنس، تعلق بومی و فاصله سکونت تأثیرگذار هستند. براساس آزمون فریدمن، دسترسی به خدمات زیر بنایی، ارتباطی، رفاهی و اداری دارای اهمیت بیشتری نسبت به سایر متغیرها بوده اند. در نهایت نتایج سیستم فازی حاکی از آن است که روستاهای مورد مطالعه در مجموعۀ مهاجرت برگشتی بالا قرار دارند.
پرونده مقاله
چکیده شناخت نابرابری ها و بی تعادلی ها در چهارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف (کشور، استان، شهرستان و بخش) و در نتیجه پی بردن به اختلاف ها و تفاو های موجود و سیاست گذاری در جهت رفع و کاهش نابرابری ها از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق به شمار می آید. هدف این پژوهش، بررسی چکیده کامل
چکیده شناخت نابرابری ها و بی تعادلی ها در چهارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف (کشور، استان، شهرستان و بخش) و در نتیجه پی بردن به اختلاف ها و تفاو های موجود و سیاست گذاری در جهت رفع و کاهش نابرابری ها از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق به شمار می آید. هدف این پژوهش، بررسی نابرابری های فضایی و ارائه راه کارهای توسعه جهت دستیابی به تعادل و توازن منطقه ای در استان خوزستان است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی و تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. بدین منظور دادههای آماری موردنظر، از سازمانهای مربوط اخذ و جهت سنجش دادهها از پرسشنامهای در قالب نظرات خبرگان و صاحبنظران امر استفادهشده است و در ادامه از ترکیب لایههای مربوط، با استفاده از عملکرد ترکیبی سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک تصمیمگیری چند معیاره در قالب مدل تاپسیس فازی و تحلیل خوشه ای به تفسیر نقشه مربوط پرداختهایم. نهایتاً با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، سطح توسعهیافتگی استان تعیین گردید. که در این تحلیل، سطح توسعهیافتگی مناطق استان، در 5 دسته از برخورداری تا عدم برخورداری تقسیمبندی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ تفاوت ها و نابرابریهایی در سطح توسعه یافتگی شهرستان ها وجود دارد، به طوری که شهرستان های اهواز، دزفول و ایذه در خوشه یک (توسعه یافته)، و شهرستان های هندیجان،اندیکا و هفتکل در خوشه 5 ( عدم برخورداری) را تشکیل می دهند. لذا وجود این تفاوت در سطح استان، لزوم اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را جهت تعدیل نابرابری های منطقه ای ایجاب می کند
پرونده مقاله
فصلنامه علمی و پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی
,
شماره4,سال
13
,
پاییز
1400
هدف این پژوهش سنجش متغیرهای اثرگذار بر شکلگیری مهاجرت معکوس در روستاهای بخش مرکزی شهرستان دزفول می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی – تحلیلی میباشد. جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. شیوه نمونهگیری چکیده کامل
هدف این پژوهش سنجش متغیرهای اثرگذار بر شکلگیری مهاجرت معکوس در روستاهای بخش مرکزی شهرستان دزفول می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی از نوع توصیفی – تحلیلی میباشد. جهت گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. شیوه نمونهگیری در این پژوهش نمونهگیری سهمیهای و پر نمودن پرسشنامهها به صورت تصادفی ساده بین سرپرست خانوارها بوده است. نتایج به دست آمده از آزمون t نشان داد که از دیدگاه مهاجران شاخص اقتصادی مهمترین عامل مؤثر بر شکلگیری مهاجرت برگشتی است. همچنین نتایج آزمون رگرسیون خطی گویای آن است که در مهاجرت برگشتی، متغیرهای سن، جنس، تعلق بومی و فاصله سکونت تأثیرگذار هستند. براساس آزمون فریدمن، دسترسی به خدمات زیر بنایی، ارتباطی، رفاهی و اداری دارای اهمیت بیشتری نسبت به سایر متغیرها بوده اند. در نهایت نتایج سیستم فازی حاکی از آن است که روستاهای مورد مطالعه در مجموعۀ مهاجرت برگشتی بالا قرار دارند.
پرونده مقاله
فصلنامه علمی و پژوهشی نگرش های نو در جغرافیای انسانی
,
شماره2,سال
7
,
تابستان
1394
چکیده شناخت نابرابری ها و بی تعادلی ها در چهارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف (کشور، استان، شهرستان و بخش) و در نتیجه پی بردن به اختلاف ها و تفاو های موجود و سیاست گذاری در جهت رفع و کاهش نابرابری ها از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق به شمار می آید. هدف این پژوهش، بررسی چکیده کامل
چکیده شناخت نابرابری ها و بی تعادلی ها در چهارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف (کشور، استان، شهرستان و بخش) و در نتیجه پی بردن به اختلاف ها و تفاو های موجود و سیاست گذاری در جهت رفع و کاهش نابرابری ها از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق به شمار می آید. هدف این پژوهش، بررسی نابرابری های فضایی و ارائه راه کارهای توسعه جهت دستیابی به تعادل و توازن منطقه ای در استان خوزستان است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی و تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. بدین منظور دادههای آماری موردنظر، از سازمانهای مربوط اخذ و جهت سنجش دادهها از پرسشنامهای در قالب نظرات خبرگان و صاحبنظران امر استفادهشده است و در ادامه از ترکیب لایههای مربوط، با استفاده از عملکرد ترکیبی سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک تصمیمگیری چند معیاره در قالب مدل تاپسیس فازی و تحلیل خوشه ای به تفسیر نقشه مربوط پرداختهایم. نهایتاً با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، سطح توسعهیافتگی استان تعیین گردید. که در این تحلیل، سطح توسعهیافتگی مناطق استان، در 5 دسته از برخورداری تا عدم برخورداری تقسیمبندی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ تفاوت ها و نابرابریهایی در سطح توسعه یافتگی شهرستان ها وجود دارد، به طوری که شهرستان های اهواز، دزفول و ایذه در خوشه یک (توسعه یافته)، و شهرستان های هندیجان،اندیکا و هفتکل در خوشه 5 ( عدم برخورداری) را تشکیل می دهند. لذا وجود این تفاوت در سطح استان، لزوم اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را جهت تعدیل نابرابری های منطقه ای ایجاب می کند
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد