هدف این تحقیق بررسی پیامدهای توانایی مدیریت شرکت ها بر ارزش آفرینی در صنایع شیمیایی و مواد غذایی در دوره زمانی 1390-1394 با بکارگیری شبکه های عصبی مصنوعی است. ابتدا با اجرای مدل DEA با یک الگوی بومی شده، کارایی نسبی برای هر شرکت مشخص شده و با برآورد یک مدل رگرسیونی، چکیده کامل
هدف این تحقیق بررسی پیامدهای توانایی مدیریت شرکت ها بر ارزش آفرینی در صنایع شیمیایی و مواد غذایی در دوره زمانی 1390-1394 با بکارگیری شبکه های عصبی مصنوعی است. ابتدا با اجرای مدل DEA با یک الگوی بومی شده، کارایی نسبی برای هر شرکت مشخص شده و با برآورد یک مدل رگرسیونی، شاخص توانایی مدیریت هر شرکت نیز تعیین شده است. سپس ارزش آفرینی شرکت ها از متوسط حاصل عواملی مانند بازده صاحبان سهام، نسبت Q توبین، بازده سرمایه گذاری ها و خلق ثروت برای سهامداران اندازه گیری شد. مدل شبکه عصبی بکار گرفته شده در این تحقیق، پرسپترون چندلایه ای با الگوی آموزش پس انتشار خطا بوده است. برای ارزیابی کارایی نسبی از نرم افزار بهینه سازی GAMS، جهت سنجش شاخص توانایی مدیریت از E-Views و برای آموزش و ارزیابی مدل شبکه عصبی از نرم افزار MATLAB بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که مدل شبکه عصبی مصنوعی در صنعت مواد غذایی بهتر از صنعت شیمیایی، ارزش آفرینی شرکت ها را از روی شاخص توانایی مدیریت و دیگر متغیرهای ورودی برآورد می کند. از دیگر نتایج تحقیق اینکه، امتیاز توانایی مدیریت در هر دو صنعت برابر بوده اما متوسط امتیاز ارزش آفرینی شرکت ها در صنعت مواد غذایی بیشتر از صنعت شیمیایی بوده است.
پرونده مقاله
توانایی مدیریت بر فعالیت هایی همچون تحقیق و توسعه، بهای تمام شده، هزینه های مالی، دارایی ها و درآمد شرکت ها تاثیر می گذارد و کارایی آنها نیز به این عوامل بستگی دارد. هدف این تحقیق، ارزیابی کارایی نسبی در صنعت سیمان عضو بورس ایران به عنوان شاخصی برای سنجش توانایی مدیریت چکیده کامل
توانایی مدیریت بر فعالیت هایی همچون تحقیق و توسعه، بهای تمام شده، هزینه های مالی، دارایی ها و درآمد شرکت ها تاثیر می گذارد و کارایی آنها نیز به این عوامل بستگی دارد. هدف این تحقیق، ارزیابی کارایی نسبی در صنعت سیمان عضو بورس ایران به عنوان شاخصی برای سنجش توانایی مدیریت با یک الگوی جدید بسط داده شده است. برای این کار از داده های صورت های مالی شرکت های سیمان در طی سال های90 الی94 استفاده شده است. ابتدا با اجرای مدل تحلیل پوششی داده ها، کارایی نسبی هر یک از شرکت ها ارزیابی شده و واحدهای کارا نیز با روش اندرسون- پیترسون رتبه بندی شده اند. سپس با برآورد یک مدل رگرسیونی، شاخص توانایی مدیریت هر کدام از شرکت ها با یک الگوی مناسب، محاسبه شده است. برای سنجش و ارزیابی کارایی نسبی از نرم افزار بهینه سازی GAMS و جهت سنجش شاخص توانایی مدیریت از نرم افزار E-Views بهره گرفته شده است. منظور ما در این تحقیق رسیدن به توانایی غیرذاتی مدیران در واحدها بوده است. یافته های تحقیق نشان داده که کارایی یا عدم کارایی شرکت ها می تواند به توانایی ذاتی و اکتسابی مدیران مرتبط باشد. بر این اساس نتایج بیانگر آنست که شرکت هایی که با امتیاز کارا ارزیابی شده اند (مثل؛ ایران گچ و سیمان اردبیل)، صرفا تضمینی برای بالا بودن توانایی مدیران آنها نبوده است. از طرف دیگر، برخی از شرکت هایی که کارا ارزیابی شده اند (مثل؛ سیمان خوزستان و سیمان مازندران)، توانایی مدیران آنها نیز بالا بوده است.
پرونده مقاله
این تحقیق به تعیین رابطه بین اقلام تعهدی غیرعادی و خطای پیشبینی سود با نقش تعدیلی توانایی مدیریت میپردازد. این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی بوده و همینطور روش پژوهش از نوع علی پس رویدادی و روش تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع رگرسیون خطی چند متغیره است. جامعه آماری پژوهش چکیده کامل
این تحقیق به تعیین رابطه بین اقلام تعهدی غیرعادی و خطای پیشبینی سود با نقش تعدیلی توانایی مدیریت میپردازد. این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی بوده و همینطور روش پژوهش از نوع علی پس رویدادی و روش تجزیه و تحلیل داده ها، از نوع رگرسیون خطی چند متغیره است. جامعه آماری پژوهش شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونهگیری حذف سیستماتیک، 33 شرکت صنعت خودرو به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دورهی زمانی 7 ساله بین سالهای 1394 تا 1400 مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانهای بوده و دادههای مربوط برای اندازهگیری متغیرها از صورتهای مالی شرکتها جمع آوری شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بین اقلام تعهدی غیرعادی و خطای پیشبینی سود در شرکتهای خودرو ارتباط مستقیم وجود دارد. همچنین، توانایی مدیریت بر ارتباط بین اقلام تعهدی غیرعادی و خطای پیشبینی سود در شرکتهای خودرو نقش تعدیلی دارد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر بررسی و الویت بندی عوامل موثر بر توسعه سرمایه گذاری در منطقه آزاد ارس با بکارگیری تکنیک تصمیم گیری MADM می باشد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع پیمایشی است و از حیث هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان اقتصادی، تجار، اصناف، دانشجویان چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر بررسی و الویت بندی عوامل موثر بر توسعه سرمایه گذاری در منطقه آزاد ارس با بکارگیری تکنیک تصمیم گیری MADM می باشد. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع پیمایشی است و از حیث هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان اقتصادی، تجار، اصناف، دانشجویان و کلیه سرمایه گذاران داخلی و خارجی منطقه آزاد ارس می باشد. ابزار اندازه گیری شاخص ها، پرشسنامه بوده که در بردارنده 40 سوال مربوط به شاخص ها و براساس عوامل مختلف منتخب بوده است که متناسب با متغیرهای تحقیق طراحی شده و برای 150 نفر از نمونه آماری بعنوان خبره پخش شده است. جهت اولویت بندی عوامل نیز از مدل TOPSIS استفاده کرده ایم. نتایج حاصله نشان داد که؛ متغیرهای مدیریت، توسعه صادرات، جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی، عامل امکانات زیربنایی و قوانین و مقررات هر کدام در توسعه سرمایه گذاری در منطقه آزاد ارس تاثیر مثبت داشته اند و اولویت آنها به ترتیب؛ عامل امکانات زیربنایی، عامل مدیریت، توسعه صادرات، عامل قوانین و مقررات و جذب سرمایه گذاران داخلی و خارجی بوده است.
پرونده مقاله
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر کارایی نسبی شرکت ها بر ارزش آفرینی راهبردی در صنعت خودروی پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. داده ها از صورت های مالی شرکت های انتخابی در دوره زمانی 1391-1395 استخراج شده است. ابتدا با اجرای مدل تحلیل پوششی داده ها با یک ا چکیده کامل
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر کارایی نسبی شرکت ها بر ارزش آفرینی راهبردی در صنعت خودروی پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. داده ها از صورت های مالی شرکت های انتخابی در دوره زمانی 1391-1395 استخراج شده است. ابتدا با اجرای مدل تحلیل پوششی داده ها با یک الگوی بومی شده، کارایی نسبی برای هر شرکت مشخص شد. سپس ارزش آفرینی راهبردی شرکت ها از متوسط حاصل عواملی مانند بازده حقوق صاحبان سهام، نسبت Q توبین، بازده سرمایه گذاری ها و خلق ثروت برای سهامداران اندازه گیری شد. مدل شبکه عصبی بهکار گرفته شده در این تحقیق، پرسپترون چندلایهای با الگوی آموزش پس انتشار خطا بوده است. نتایج نشان می دهد که اجرای مدل شبکه عصبی مصنوعی در صنعت خودرو، ارزش آفرینی راهبردی شرکت ها را از روی شاخص کارایی نسبی و دیگر متغیرهای ورودی تا حد مناسبی تبیین می کند. با وجود اینکه برخی از شرکت ها مثل سرمایه گذاری رنا، فنرسازی خاور، سایپا دیزل، گروه بهمن و چرخشگر کارا هستند، اما در سال های اخیر بهطور متوسط صنعت خودرو از کارایی مناسبی برخوردار نبوده است. در عین حال شرکت ها در این صنعت تا حدودی توانستهاند برای سهامداران و مالکان خود بهصورت راهبردی ایجاد ارزش نمایند
پرونده مقاله
سکوی نشر دانش
سند یا سکوی نشر دانش ،سامانه ای جهت مدیریت حوزه علمی و پژوهشی نشریات دانشگاه آزاد می باشد