-
مقاله
1 - توسعه الگوی برندسازی برای شبکههای تلویزیونی با رویکرد تقویت سرمایه اجتماعی موردمطالعه: شبکه نسیممطالعات رسانه ای , شماره 4 , سال 16 , پاییز 1400امروزه نقش رسانههای تلویزیونی در جامعه رو به کاهش است و شاید یک جنبه آن کاهش سرمایه اجتماعی برند رسانه است و دلیل دیگر هم فضای مجازی است که در حال افزایش روزافزون محبوبیت خود است.هدف از پژوهش حاضر، ساخت الگویی متناسب برای برندسازی شبکه تلویزیونی نسیم برای افزایش سرمایه چکیده کاملامروزه نقش رسانههای تلویزیونی در جامعه رو به کاهش است و شاید یک جنبه آن کاهش سرمایه اجتماعی برند رسانه است و دلیل دیگر هم فضای مجازی است که در حال افزایش روزافزون محبوبیت خود است.هدف از پژوهش حاضر، ساخت الگویی متناسب برای برندسازی شبکه تلویزیونی نسیم برای افزایش سرمایه اجتماعی با استفاده از تئوری شکاف ساختاری و منابع اجتماعی، این شبکه بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل، استادان و مدیران شبکه صداوسیما و فعالان حوزه رسانه که از روش نمونهگیری هدفمند و گلوله برفی بر اساس معیارهای ورود به مطالعه انتخابشدهاند، بود.اطلاعات موردنیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و مصاحبه نیمه ساختاریافته به مدت 908 دقیقه و به تعداد 10 مصاحبه با شرط اشباع نظری به دست آمد و جهت بررسی روایی و پایایی به ترتیب از روش سه سو سازی و تأیید دوباره کدگذاری توسط 2 نفر از خبرگان استفاده شد. تحلیل نتایج از روش تحلیل مضمون با استفاده از نرمافزار MAXQDA 2020 انجام گرفت. نتایج تحلیل، شامل: 262 داده اولیه،70 مضمون نقلقولی و 3 مضمون پایه در بعدهای ساختاری، شناختی و ارتباطی بود.نتایج پژوهش نشان داد که محور های اصلی تاثیر گذار سرمایه انسانی بر برند سازی شبکه تلویزیونی،در بعد ساختاری شامل مضامین وسعت ارتباطات،ساختار برنامه،شدت و شکل شبکه و تراکم پذیری و تناسب سازمانی بوده و در بعد شناختی شامل مضامین اهداف مشترک،بینش مشترک،ارزش زبان و عقل و ذهن بوده است و همچنین در بعد ارتباطی شامل مضامین،تعهدات شبکه،روابط متقابل،هنجارها و اعتماد است.شبکه نسیم باید در تجدید نگرش برند خود به سرمایه اجتماعی بیشتر توجه نماید. پرونده مقاله -
مقاله
2 - نگاه چند بعدی به نگرش: تبیین رویکرد تئوری تلاش در بررسی عوامل مؤثر بر پذیرش همراه بانکمدیریت بازاریابی , شماره 41 , سال 13 , زمستان 1397هدف: پژوهش حاضر با استفاده از تئوری تلاش، به بررسی تأثیر سه نگرش موفقیت، شکست و یادگیری نسبت به پذیرش همراه بانک در بین مشتریان پرداخته است. همچنین، تأثیر تجربیات قبلی کاربران در استفاده از تکنولوژیهای مشابه نیز به عنوان متغیر تعدیلگر در نظر گرفته شد. روش: روش پژوهش چکیده کاملهدف: پژوهش حاضر با استفاده از تئوری تلاش، به بررسی تأثیر سه نگرش موفقیت، شکست و یادگیری نسبت به پذیرش همراه بانک در بین مشتریان پرداخته است. همچنین، تأثیر تجربیات قبلی کاربران در استفاده از تکنولوژیهای مشابه نیز به عنوان متغیر تعدیلگر در نظر گرفته شد. روش: روش پژوهش کاربردی و توصیفیپیمایشی است. جامعه آماری را مشتریان شعب بانک صادرات اصفهان در سال 1396 که از همراه بانک استفاده ننمودهاند، تشکیل داد. با کمک شیوه نمونهگیری غیر احتمالی در دسترس تعداد 450 پرسشنامه استاندارد که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت، توزیع گردید و در نهایت 400 پرسشنامه مناسب، با نرم افزار SPSS و PLS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها پژوهش نشان داد که تنها نگرش نسبت به یادگیری بر نگرش نسبت به پذیرش همراه بانک تأثیر دارد و تأثیر دو متغیر دیگر به اثبات نرسید. نتایج همچنین بیانگر تأثیر معنادار نگرش نسبت به پذیرش بر قصد پذیرش همراه بانک است و در نهایت تجربه گذشته مشتریان در استفاده از فناوری نتوانست بر رابطه بین نگرش نسبت به پذیرش و پذیرش همراه بانک مؤثر واقع گردد. یافتهها بیانگر آن است که مشتریان علاقهمند به یادگیری استفاده از همراه بانک هستند، همچنان تجربه زیادی نیز در استفاده از دیگر اینترنت و اپلیکیشنهای تلفن همراه دارند. بنابراین دلیل ضعف نگرش مشتریان بانک به همراه بانک نه به افراد و مشتریان بلکه به عملکرد بانک و زیرساختهای آن بستگی دارد و باید در عوامل دیگری همچون عوامل محیطی و تکنولوژی مؤثر بر پذیرش همراه بانک جستجو کرد. پرونده مقاله -
مقاله
3 - A grounded theory approach to developing a partnership quality model in service outsourcingJournal of System Management , شماره 1 , سال 10 , زمستان 2024Partnership quality has been known as one of the foremost critical determinants of outsourcing victory. Since the relationship is dynamic, it is important to understand both sides of the partner. The purpose of this study is design a model for the partnership quality in چکیده کاملPartnership quality has been known as one of the foremost critical determinants of outsourcing victory. Since the relationship is dynamic, it is important to understand both sides of the partner. The purpose of this study is design a model for the partnership quality in outsourcing services with focus on both sides. In order to achieve this goal, mixed method (qualitative-quantitative) and grounded theory approach have been used. In the qualitative section, in order to identify the categories of the contextual model of partnership quality, a semistructured interview has been used in the service provider and client section by theoretical sampling method. The statistical population in the qualitative section included all managers and heads and expert contractors in 90 contracts during the 3 years. The total number of statistical population in the qualitative section was 176 people. In the qualitative section, grounded theory and MAXQDA software are used for analysis. Then, through the coding process in three sections, open, central and selective data of qualitative section were organized. In the quantitative research section, the statistical population included district heads, deputies, officials, supervisors on the one hand, and all their contractors and representatives on the other. The total number of statistical population in the quantitative section was 623 people. In the quantitative research section, in order to test the obtained pattern, the required data were collected by a designed questionnaire. To analyses the data collected, the partial least squares (PLS) method was used. According to the results of this research, the most important operational strategies are, empowerment, standardization and technology improvement to achieve the partnership quality in outsourcing services. پرونده مقاله -
مقاله
4 - طراحی الگوی کیفیت مشارکت در برون سپاری خدمات ( مورد مطالعه : شرکت گاز استان اصفهان)مدیریت صنعتی , شماره 5 , سال 15 , زمستان 2021سازمانها به منظور رسیدن به مزایایی از جمله کاهش هزینه ها و تمرکز بر فعالیتهای اصلی خود، اجرایی برخی از خدمات خود را برون سپاری می نمایند. به رغم مزایای مهم و استراتژیک برون سپاری در بخش خدمات مشکلات فراوانی از جمله به وجود آمده است. محققین بسیاری برای حل این مشکلات تحقی چکیده کاملسازمانها به منظور رسیدن به مزایایی از جمله کاهش هزینه ها و تمرکز بر فعالیتهای اصلی خود، اجرایی برخی از خدمات خود را برون سپاری می نمایند. به رغم مزایای مهم و استراتژیک برون سپاری در بخش خدمات مشکلات فراوانی از جمله به وجود آمده است. محققین بسیاری برای حل این مشکلات تحقیقاتی از سوی سرویس گیرنده خدمات انجام داده اند. این تحقیق در پی تبیین مدل کیفیت مشارکت در برون سپاری خدمات با رویکرد داده بنیاد، از هر دو سمت قرار داد برون سپاری در شرکت گاز استان اصفهان است. ابزار جمع آوری دادهها، مصاحبههای نیمه ساختار یافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند با 35 تن از مدیران و کارکنان آَشنا به مباحث برون سپاری از یکسو و از سوی دیگر با 17 نفر از پیمانکاران و نماینده های ایشان مصاحبه شد. تجزیه و تحلیل دادهها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام و مدل کیفی پژوهش استخراج شده است. مفاهیم و مقولات استخراج شده در مرحله آخر، در قالب پدیده محوری، عوامل علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله، استراتژی ها و پیامد ها در فرآیند رمزگذاری محوری نمایش داده شده اند. نتیجه حاکی از استخراج بالغ بر 105 کد از مصاحبهها و نیز احصای 24 مفهوم و 15 مقوله فرعی و 6 مقوله اصلی است که در قالب مدل پارادایمی ارائه شده است. براساس نتایج این تحقیق مهمترین راهبردهای عملیاتی رسیدن به کیفیت مشارکت در برون سپاری خدمات، توانمند سازی، استانداردسازی و بهبود تکنولوژی است. پرونده مقاله -
مقاله
5 - طراحی و ارزیابی یک نظریه داده بنیاد برای توسعه نوآوری ارزش از سطح درون سازمانی به زنجیره تامینمدیریت صنعتی , شماره 4 , سال 16 , پاییز 2021یکی از رویکردهای نوین که می توان با استفاده از آن اثربخشی و کارایی زنجیره تامین را افزایش داد، نوآوری ارزش مشارکتی در زنجیره تامین است. تفاوت بین نوآوری ارزش و نوآوری ارزش مشارکتی، سطح فعالیت آنهاست. با وجود اینکه برخی پژوهش ها اقدام به بیان اهمیت نوآوری ارزش در بخش های چکیده کاملیکی از رویکردهای نوین که می توان با استفاده از آن اثربخشی و کارایی زنجیره تامین را افزایش داد، نوآوری ارزش مشارکتی در زنجیره تامین است. تفاوت بین نوآوری ارزش و نوآوری ارزش مشارکتی، سطح فعالیت آنهاست. با وجود اینکه برخی پژوهش ها اقدام به بیان اهمیت نوآوری ارزش در بخش های مختلف سازمان و تا حدی معرفی نوآوری ارزش مشارکتی نموده اند، تا کنون پژوهشی در زمینه ارائه یک چهارچوب و یا مدل برای مدیریت نوآوری ارزش در سطوح بین سازمانی انجام نشده است. هدف اصلی از تحقیق حاضر، پر کردن این شکاف تحقیقاتی بوده است. در این تحقیق آمیخته با انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران پتروشیمی و نخبگان آکادمیک داده های مورد نیاز جمع آوری و به روش نظریه داده بنیاد برساختی، تحلیل شده اند. انتخاب نمونه ها بر اساس اصول روش نظریه داده بنیاد به روش هدفمند انجام شد. پایایی نتایج از طریق محاسبه دو شاخص ارزیابی و تائید گردیده است. پس از تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار مکسکیودیای، نظریه ای برای مدیریت نوآوری ارزش مشارکتی در زنجیره تامین پیشنهاد شده است. نظریه پیشنهادی نشان می دهد که چگونه می توان از طریق افزایش انطباق، بهبود ارتباطات، افزایش همکاری، افزایش اعتماد، افزایش تعهد، وابستگی متقابل در عین حفظ استقلال و به طور همزمان کاهش هزینه ها به نوآوری ارزش مشارکتی در زنجیره تامین دست یافت. پس از طراحی نظریه، ابعاد آن از طریق تلفیق رویکرد نظریه داده بنیاد با روش دلفی مورد ارزیابی و تائید قرار گرفت. پرونده مقاله -
مقاله
6 - مطالعة عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمانهای پروژهمحور با تأکید بر نقش کلیدی مدیران میانی(نمونة موردی: شرکت مهندسی بینالمللی فولاد تکنیک)مدیریت بهرهوری , شماره 33 , سال 9 , تابستان 1394امروزه مدیریت دانش به عنوان یک نیاز راهبردی برای سازمانها مطرح است به طوری که همواره یکی از معضلات اساسی سازمانها، نداشتن اطلاعات کافی از میزان دانایی و دانش افرادِ موجود می باشد. در نتیجه، مدیریت دانش یکی از عوامل حیاتی موفقیت در سازمانهای امروزی محسوب شده و این امر چکیده کاملامروزه مدیریت دانش به عنوان یک نیاز راهبردی برای سازمانها مطرح است به طوری که همواره یکی از معضلات اساسی سازمانها، نداشتن اطلاعات کافی از میزان دانایی و دانش افرادِ موجود می باشد. در نتیجه، مدیریت دانش یکی از عوامل حیاتی موفقیت در سازمانهای امروزی محسوب شده و این امر در سازمانهای پروژهمحور از اهمیت دوچندانی برخوردار است. مقالة پیش رو، نتایج پژوهشی است که قلمرو موضوعی آن در زمینة مدیریت دانش در سازمانهای پروژهمحور بوده و بررسی موضوع، در طبقهی مدیران میانی چنین سازمانهایی میباشد. در این پژوهش پرسشنامهای محققساخته بر اساس مطالعات "هادی دارمی"، طراحی و پس از تأیید روایی ظاهری و محتوایی؛ با استفاده از روش سرشماری، در نمونة آماری پژوهش (شامل 35 نفر) توزیع شد. پایایی یا قابلیت اعتماد پرسش نامه نیز از طریق روش اندازهگیری آلفای کرونباخ (یا روش همسانی درونی اجزاء) انجام و برابر با 916/0 محاسبه گردید. در این مقاله برای بررسی موضوع، از آمار توصیفی، آزمون کولموگروف_اسمیرنف تکنمونهای، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون دوجملهای (یا آزمون نسبت)، آزمون فریدمن (یا آزمون تحلیل واریانس دوطرفه)، و در آخر نیز از روش تاپسیس استفاده شده است. نتایج نشان میدهد در این سازمان، وضعیت عوامل زیرساخت سازمانی، انگیزش کارکنان، و مدیریت منابع انسانی در سطح متوسط و وضعیت عوامل راهبرد و هدف، رهبری و پشتیبانی مدیریت، آموزش، فناوری اطلاعات، و فرهنگ در سطح خوبی میباشد. همچنین، اولویت عوامل از نظر مدیران میانی به این ترتیب است: راهبرد و هدف، فناوری اطلاعات، زیرساخت سازمانی، رهبری و پشتیبانی مدیریت، آموزش، فرهنگ، مدیریت منابع انسانی، و انگیزش کارکنان. پرونده مقاله