فهرست مقالات علی تسنیمی


  • مقاله

    1 - تحلیل ریخت شناسانه ی” داستان اسکندر و دارا " در شرفنامه بر اساس نظریه ریخت شناسی ولادیمیر پراپ “
    مطالعات ادبیات تطبیقی , شماره 1 , سال 17 , بهار 1402
    تحلیل داستان ، نوین ترین شیوه های تحقیقات ادبی است .کانون توجه دانش پژوهان قرار گرفته. مقالات زیادی مانندمقاله ادبیات تطبیقی نوشته جعفر حمیدی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی مقاله بررسی تطبیقی عنصر" طرح " درداستانهای کهن و امروزی نوشته منصوره شریف زاده هیات علمی پژوهشگ چکیده کامل
    تحلیل داستان ، نوین ترین شیوه های تحقیقات ادبی است .کانون توجه دانش پژوهان قرار گرفته. مقالات زیادی مانندمقاله ادبیات تطبیقی نوشته جعفر حمیدی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی مقاله بررسی تطبیقی عنصر" طرح " درداستانهای کهن و امروزی نوشته منصوره شریف زاده هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و زارت علوم در مجله مطالعات ادبیات تطبیقی انجام شده . روش فرمالیستها که منجر به مکتب ساختارگرایی شد، برروش تحقیقات پزوهشگران موثر واقع شد. چهره ی تاثیر پذیر از روش فرمالیستها، ولادیمیر پراپ است. اوبا بررسی قصه پریان می کوشید قصه را به کوچکترین واحد ساختاری ( سی و یک خویشکار ) تجزیه کند و با کل داستان ارتباط دهد. روش پراپ بهترین شیوه های تحلیل و طبقه بندی ریخت داستان های حماسی آنهاست . این مقاله نمودار خویشکارهای پراپ و روش او در داستان " اسکندر و دارا" شرفنامه ی نظامی را بررسی می کند تا مشخص شود نظریه پراپ تا چه اندازه بر این داستان منطبق است . نتیجه بررسی نشان می دهد داستان قابل بررسی با کار کردهای ریخت شناسی پراپ می باشد. داستان ، حرکت از تعادل به عدم تعادل تا رسیدن به فاجعه نهایی است بخواسته رسیدن و ناکام ماندن دو کنش اساسی داستان هستند که اسکندر جویای برقراری عدل و داد تا حدی به آن دست می‌یابد به مقام پیغمبری می‌رسد. به آب حیات دست نمی‌یابدخویشکاریهای داستان ( کشمکش و پیروزی ) ؛ ( کشمکش و ناکامی )است. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - بختیارنامه و نقد سبک‎شناسانة آن
    پژوهش های نقد ادبی و سبک شناسی , شماره 2 , سال 8 , تابستان 1396
    بختیارنامه1 (راحه‌الارواح فی سرورالمفراح)، از متون نثر فارسی، منسوب به دقایقی مروزی و در زمرة داستان‎های روزگار ساسانیان است که به دوران اسلامی، با نثری مصنوع و متکلف، نامی نو پذیرفت و با عنوان لمعه‌السراج لحضره التاج تحریری دیگرگونه یافت. در این جستار ضمن معرّفی و چکیده کامل
    بختیارنامه1 (راحه‌الارواح فی سرورالمفراح)، از متون نثر فارسی، منسوب به دقایقی مروزی و در زمرة داستان‎های روزگار ساسانیان است که به دوران اسلامی، با نثری مصنوع و متکلف، نامی نو پذیرفت و با عنوان لمعه‌السراج لحضره التاج تحریری دیگرگونه یافت. در این جستار ضمن معرّفی و تشریح ابعاد و جزئیّات بیشتری ازبختیارنامه، سعی شده از حیث محورهای زبانی، ادبی و فکری، نقدی سبک‎شناسانه از آن به دست داده شود؛ لذا ابتدا در محور زبانی، مشخّصات صرفی و نحوی زبان روایت بررسی شده، سپس در سطح ادبی و زیباشناسی و با توجّه به محدودیت گفتار از نگاه دانش بدیع، در دو بخش معنوی و لفظی و نیز اشاره‎ای مختصر به نکات بیانی، نوآوری‎های موجود دربختیارنامه بررسی شده است. در فرجام، اصول دیدگاه‎های فکری پردازندة روایت مورد توجّه قرار گرفته است تا به این مهم دست یابیم کهبختیارنامه با کدام ویژگی‎های سبکی در ردیف آثار ادبی قرار می‎گیرد؟ پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - بررسی ظرایف معناییِ نوع تعلیمی در بخشی از هفت‌پیکر بر پایۀ سبک‎ شناسی لایه‎ ای
    پژوهشنامه ادبیات تعلیمی , شماره 4 , سال 12 , پاییز 1399
    آثار ادبی متناسب با نوع ادبی، شاخصه‌هایی می‌یابند. تنوع محتوایی در بعضی از آثار ممکن است زمینۀ آشفتگی و عدم تناسب زبان با شاخصه‌های نوع را فراهم آورد. هفت‌پیکر اثری است که تنوع محتوایی از ارزش‌های آن نکاسته است. تناسب زبان با شاخصه‌های صوری و محتوایی در انواع‌ ادبی و ظر چکیده کامل
    آثار ادبی متناسب با نوع ادبی، شاخصه‌هایی می‌یابند. تنوع محتوایی در بعضی از آثار ممکن است زمینۀ آشفتگی و عدم تناسب زبان با شاخصه‌های نوع را فراهم آورد. هفت‌پیکر اثری است که تنوع محتوایی از ارزش‌های آن نکاسته است. تناسب زبان با شاخصه‌های صوری و محتوایی در انواع‌ ادبی و ظرایف پیوند هنری زبان و معنا در لایه‎های مختلف، از عوامل اعتلای این اثر است. از آنجا که اثرِ ادبی متشکل از لایه‌های درهم‌تنیده‎ای است، تحلیل متن هفت‎پیکر با رویکرد سبک‎شناسی لایه‎ای‎، شیوه‌ای کارآمد در کشف ظرایف هنری و ظرفیت‎های زبانیِ به‌کاررفته در هر لایه است. لایه‎های زبانی هفت‎پیکر متناسب با تغییر محتوا در هر بخش، شاخصه‎هایی در لایه‎های زبان می‎یابد. نظامی فراخور محتوا که رنگ تعلیمی، غنایی و حماسی به خود می‎گیرد، با ایجاد تناسب میان شاخصه‌های زبان و محتوا، گزینش و نحوۀ کاربرد واحدهای زبانی، پیوند درونی لایه‌های زبان، تنش در عناصر زبان و ایجاد دلالت‌مندی، سبب حرکت زبان در راستای تقویت محتوا و تبلور نوع ادبی در آن بخش می‎شود. در بخش‎های تعلیمی، بهره‎مندی از شاخصه‎های صوری و محتواییِ این نوع، سبب استحکام زبان در این اثر شده‎ است. پرونده مقاله