فهرست مقالات فاطمه عابدی جبلی


  • مقاله

    1 - نقش واسطه ای تنظیم عاطفه در رابطه بین سبک های دلبستگی، کمالگرایی منفی و مشکلات بین فردی
    فصلنامه علمی روش ها و مدل های روانشناختی , شماره 5 , سال 9 , زمستان 1397
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه­گری مولفه­های سرشت، منش و باورهای فرد برای رابطه عوامل خانوادگی- اجتماعی با مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. تمامی مردان مصرف­کننده مواد 18تا 35 ساله شهر قم که به کمپ­های ترک اعتیاد و مراکز ترک اعتیاد چکیده کامل
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه­گری مولفه­های سرشت، منش و باورهای فرد برای رابطه عوامل خانوادگی- اجتماعی با مصرف مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. تمامی مردان مصرف­کننده مواد 18تا 35 ساله شهر قم که به کمپ­های ترک اعتیاد و مراکز ترک اعتیاد قم در سال­های 1396و 1397 مراجعه می­کردند، جامعه آماری را تشکیل دادند. نمونه 320 نفر به روش هدفمند انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رفتارهای پرخطر بزرگسالان محمدخانی، مقیاس علل گرایش به سوء­مصرف مواد مخدر محمدی و همکاران، پرسشنامه­ سرشت و منش کلونینجر و پرسشنامه سرمایه روان­شناختی لوتانز بود. مدل پیشنهادی با ایموس ارزیابی شد.مدل براساس شاخص­های نیکویی برازش کفایت مناسبی داشت. خانواده از طریق نگرش مثبت به مواد، خودراهبری و خودفراروی بر مصرف مواد تاثیر غیرمستقیم داشت. دوستان از طریق نگرش مثبت به مواد، آسیب­پرهیزی و خودراهبری بر مصرف مواد تاثیر غیرمستقیم داشت. بازار مواد از طریق نگرش مثبت به مواد بر مصرف مواد تاثیر غیرمستقیم داشت. نگرش مثبت به مواد و   آسیب­پرهیزی بر مصرف مواد تاثیر مستقیم مثبت و خودراهبری و خودفراروی بر مصرف مواد تاثیر مستقیم منفی و معناداری در سطح(p≤0/01) داشت.یافته­ها با نتایج پژوهش­های مشابه قبلی همخوانی داشته وگامی مهم برای تبیین عوامل موثر بر مصرف مواد و به عنوان الگویی مناسب برای طراحی برنامه­های جامع پیشگیری از انواع رفتارهای پرخطر می­باشد. پرونده مقاله

  • مقاله

    2 - اثر بخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر کیفیت زندگی کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی/ بیش فعالی (ADHD)
    فصلنامه علمی روش ها و مدل های روانشناختی , شماره 2 , سال 11 , تابستان 1399
    هدف از مطالعه حاضر سنجش اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی برای کودکان (MBT-C) بر کیفیت زندگی کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی/ بیش فعالی (ADHD) است. جامعه­ی آماری این پژوهش شامل کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی/ بیش فعالی سنین مدرسه (6 تا 12 سال) شهر شیراز است و نمونه& چکیده کامل
    هدف از مطالعه حاضر سنجش اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی برای کودکان (MBT-C) بر کیفیت زندگی کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی/ بیش فعالی (ADHD) است. جامعه­ی آماری این پژوهش شامل کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی/ بیش فعالی سنین مدرسه (6 تا 12 سال) شهر شیراز است و نمونه­ی مورد پژوهش از بین بیماران مراجعه کننده به کلینیک های سرپایی خدمات روانشناختی شهر شیراز انتخاب شدند و مطالعه بر روی آنها انجام شد. نمونه­ی این پژوهش شامل 60 نفر مراجعه کننده کودک مبتلا به ADHD بود. شرکت کنندگان به مدت حداقل 12 هفته تحت درمان قرار گرفتند. این پژوهش به روش آزمایشی با اندازه گیری های مکرر با سه گروه مداخله انجام شد. نتایج نشان داد که این درمان بر کیفیت زندگی کودکان به خصوص در ترکیب با درمان دارویی در تمام ابعاد اثربخش بوده است. بنابراین می توان دریافت که این درمان از طریق ارتقاء ظرفیت ذهنی سازی در کودکان ADHD و والدینشان می تواند کیفیت زندگی این کودکان را به خصوص در کارکرد عاطفی و تنظیم هیجانی بهبود بخشد. پرونده مقاله

  • مقاله

    3 - کارآیی مشاوره شناختی رفتاری و مشاوره خانواده مبتنی بر دلبستگی در بهبود علائم افسردگی در نوجوانان دختر افسرده
    فصلنامه علمی روش ها و مدل های روانشناختی , شماره 2 , سال 6 , تابستان 1394
    هدف از این تحقیق اینست که با تلفیقی از درمان شناختی رفتاری و خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی، علائم افسردگی را در نوجوانان دختر افسرده بهبود بخشد. به این منظور 40 نفر از نوجوانان 15 تا 17 سال که نمره آنها در مقیاس افسردگی کودکان (CDI)، 5/1انحراف معیار بالاتر از میانگین چکیده کامل
    هدف از این تحقیق اینست که با تلفیقی از درمان شناختی رفتاری و خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی، علائم افسردگی را در نوجوانان دختر افسرده بهبود بخشد. به این منظور 40 نفر از نوجوانان 15 تا 17 سال که نمره آنها در مقیاس افسردگی کودکان (CDI)، 5/1انحراف معیار بالاتر از میانگین قرار داشتند و در آزمون تشخیصی K-SADS نیز دارای اختلالات افسردگی بودند انتخاب شدند و در نهایت با در نظر گرفتن ملاک­های ورود و ملاک­های خروج در نظر گرفته شده، در سه گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه­های آزمایش عبارت بودند از: مشاوره خانواده، مشاوره شناختی رفتاری و مشاوره تلفیقی. نتایج نشان داد که هم در مرحله پس آزمون و هم در مرحله پیگیری اول، هر سه نوع درمان توانسته است در کاهش علائم افسردگی 0001/0≥P در آزمودنی­ها موثر باشد. اما در مرحله پیگیری دوم در حیطه کاهش علائم افسردگی، بین گروه مشاوره خانواده و گروه مشاوره تلفیقی (005/0=(P، و هم­چنین بین گروه مشاوره شناختی رفتاری و گروه مشاوره تلفیقی (010/0=(P تفاوت معنادار وجود داشت. هم­چنین بین هر یک از گروه­های آزمایش و گروه کنترل، نیز تفاوت معنادار وجود داشت )001/0≥(P. نتایج نشان دهنده تأثیرات بلندمدت تر مشاوره تلفیقی نسبت به روش­های دیگر است. پرونده مقاله