فهرست مقالات آیدا رضائی


  • مقاله

    1 - فرضیه‌ی همه پیمانه‌ای ذهن، الگوی راهنماگر و سوداری‌ شناختی: رقیب یا مکمل؟
    فلسفه تحلیلی , شماره 1 , سال 17 , زمستان 1399
    در علوم شناختی، دو نظریه‌ی متمایز درباره ی ساختار ذهن انسان مطرح شده است که هر دو تکاملی اند اما تفاوت هایی نیز دارند. یکی از آن‌ها، نظریه‌ی روان‌شناسی تکاملی و ادعای مرتبطش با فرضیه ی همه پیمانه‌ایست که ذهن رامجموعه‌ای از پیمانه‌ها درنظر می گیرد. دیگری، الگوی راهنماگر چکیده کامل
    در علوم شناختی، دو نظریه‌ی متمایز درباره ی ساختار ذهن انسان مطرح شده است که هر دو تکاملی اند اما تفاوت هایی نیز دارند. یکی از آن‌ها، نظریه‌ی روان‌شناسی تکاملی و ادعای مرتبطش با فرضیه ی همه پیمانه‌ایست که ذهن رامجموعه‌ای از پیمانه‌ها درنظر می گیرد. دیگری، الگوی راهنماگر ساده و ادعای مرتبطش بر وجود یک جعبه‌ابزار سازگارپذیر در روش های شناختی است که هدایت ذهن را به وجوددسته‌ای از الگوهای راهنماگر نسبت می دهد. هر دو نظریه خواهان توضیح تنوع فرهنگی با به کارگیری این پیمانه‌ها/الگوهای راهنماگر هستند. با این‌که طرفداران هریک به‌طور معمول بوجود نظریه‌ی دیگر اشاره نمی‌کنند، هر دو نظریه، هم فرضیه ی همه پیمانه ای و هم ایده ی وجود الگوی راهنماگر ذهن، در تلاشند توضیحاتی ارائه دهند که نه فقط از دیدگاه تکاملی، بلکه در روان‌شناسی تطبیقی (که به مقایسه ی رفتار گونه های غیرانسانی می پردازد) نیز، قابل‌قبول باشند. هم‌چنین هردو می‌خواهند توضیح دهند که فرآیندهای شناختی در ذهن ما به چه شکل پردازش می شوند. با این حال، در بدو امر دلایلی وجود دارند که فکر کنیم این نظریه‌ها توضیحاتی از شناخت انسان ارائه می‌دهند که با دیگری ناسازگار است یا یکدیگر را تضعیف می‌کنند. آن‌چه در این مقاله به چالش کشیده می شود این است که چگونه انسانی که در طی فرآیند تکامل همواره تحت تأثیر انواع الگوهای راهنماگر، سوداری‌های شناختی و ناعقلانیت در استدلال، قضاوت و تصمیم‌گیری بوده است، می‌تواند در ذهن خود دارای یک ساختار شناختی همه پیمانه‌ای و سازماندهی شده باشد که عملکردی منطقی دارد. پرونده مقاله