اثر تعدیل کنندههای تنش بر غلظت عناصر برگ و دانه و صفات بیوشیمیایی کینوا (Chenopodium quinoa Willd) درشرایط تنش کم آبی
محورهای موضوعی : اکوفیزیولوژی گیاهان زراعیسیده نسرین حسینی 1 , جلال جلیلیان 2 , اسماعیل قلی نژاد 3
1 - گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
2 - استاد گروه مهندسی تولید و ژنتیک گیاهی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
3 - دانشیار گروه علمی علوم کشاورزی، دانشگاه پیام نور،تهران، ایران
کلید واژه: تنش خشکی, اسید سالیسیلیک, اسید آسکوربیک, کود نانو و محلولپاشی,
چکیده مقاله :
به منظور بررسی اثر تنش کم آبی و مصرف تعدیل کنندههای تنش بر میزان عناصر برگ و دانه و برخی صفات بیوشیمیایی کینوا، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی و گلدانی اجرا گردید. فاکتورهای آزمایش شامل تنش کم آبی در چهار سطح (تنش در مرحله رشد رویشی پس از استقرار گیاهی تا شروع گلدهی؛ تنش در مرحله رشد زایشی از ابتدای گلدهی تا انتهای گلدهی؛ تنش در مرحله پرشدن دانه از شروع پر شدن تا رسیدگی دانه؛ بدون تنش یا آبیاری کامل) و محلول پاشی در چهار سطح (اسید آسکوربیک با غلظت 2 میلی مولار؛ اسید سالیسیلیک با غلظت 2 میلی مولار؛ کود کلاته میکرو کامل نانو 2 لیتر در هزار لیتر؛ شاهد یا آب پاشی) بودند. نتایج نشان داد که تنش کم آبی اثر معنی داری بر میزان عناصر برگ و دانه و صفات بیوشیمیایی کینوا داشت .تنش کم آبی در مراحل مختلف رشدی سبب کاهش کلروفیل a و b، کاروتنوئیدها و قندهای محلول نسبت به شاهد شد، اما محتوای پرولین افزایش یافت. تنش کم آبی در مرحله رشد رویشی، مرحله رشد زایشی و در مرحله پر شدن دانه در مقایسه با شاهد به ترتیب محتوای پرولین را به میزان 15، 28 و 31 درصد افزایش داد. از سوی دیگر، تنش کم آبی در مرحله رشد رویشی، رشد زایشی و مرحله پر شدن دانه در مقایسه با شاهد میزان وزن دانه را به ترتیب 4، 20 و 20 درصد کاهش داد. کاربرد ترکیبات به کار رفته از طریق افزایش تجمع پرولین و محتوای رنگیزه های فتوسنتزی، باعث افزایش وزن دانه کینوا گردید. محلول پاشی با اسید آسکوربیک، کود کامل میکرو نانو و اسید سالیسیلیک در مقایسه با شاهد به ترتیب محتوای کلروفیل a را به میزان 2، 13 و 5 درصد افزایش داد. به نظر می رسد محلول پاشی با اسید سالیسیلیک در مقایسه با سایر تعدیل کننده ها، در مراحل مختلف اعمال تنش کم آبی، تاثیر مثبت بیشتری داشت.
To investigate the effect of water deficit stress and stress modifiers on the nutrient concentration of leaf and grain and biochemical characteristics of quinoa, a pot factorial experiment based on a completely randomized design with 16 treatments and 6 replicates was done in 2019 at Urmia University. The first factor includes water deficit stress at four levels (stress at vegetative growth stage, after plant establishment to flowering; stress at reproductive growth stage, from flowering to flowering end; stress at grain filling stag, from the beginning of filling to maturity; no stress, control) and the second factor is foliar spraying at four levels (ascorbic acid, 2 mM; salicylic acid, 2 mM; nano-micronutrient chelate fertilizer, 2 liters/1000 L water; control, water spray). The results showed that dehydration stress had a significant effect on leaf and grain elements and biochemical traits. Dehydration at different stages of growth reduced chlorophyll a and b, carotenoids and soluble sugars compared to the control but proline content increased. Mean comparison showed dehydration stress in vegetative growth stage, reproductive growth stage and dehydration stress in grain filling stage compared to control (without dehydration stress) increased proline content by 15%, 28% and 31%, respectively. However, dehydration stress at vegetative growth stage, reproductive growth and grain filling stage reduced grain weight by 4, 20 and 20%, respectively, compared to the control (without dehydration stress). Foliar application by increasing proline accumulation and photosynthetic pigment content, increased quinoa grain weight. Foliar application of ascorbic acid, complete micro-nanofertilizer and salicylic acid increased the chlorophyll a content by 2, 13 and 5%, respectively, compared to the control (spraying), respectively. It seems that foliar application of salicylic acid had a more positive effect than other modifiers at different stages of dehydration.
