مبانی معرفتی و مختصات تاریخی پارادایم نوگرایی دینی در ایران
محورهای موضوعی : مجله پژوهش های سیاسی و بین المللیسید محمد ابراهیمی حسینی 1 , علی اصغر داودی 2 , سعید گازرانی 3
1 - دانشجوی دکتری مسائل ایران،گروه علوم سیاسی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
2 - استادیار گروه علوم سیاسی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران: نویسنده مسئول
3 - استادیار گروه علوم سیاسی ، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران
کلید واژه: مدرنیته, سنت, نوگرایی دینی, روشنفکری دینی, احیاگری دینی, اصلاحگری دینی,
چکیده مقاله :
نوگرایی دینی در ایران پس از ظهور اندیشه های فلسفی جدید در غرب و متأثر از ورود بارقه های مدرنیته به کشور پدید آمد. هرچند پیشرفتهای فناورانه و مظاهر تمدن غرب نگاه ها را به خود متمایل کرده بود، اما برای عده ای روح و مبانی فلسفی و ایدئولوژیک اندیشه های نوآورانه آن دیار جذابیت افزون تری یافته بود. نهضت مشروطه نیز افق این چشم انداز و دورنگاهی را وسیع تر و امیدوارانه تر کرد و زمینه را برای ظهور طیف متنوعی از نوگرایان دینی فراهم آورد؛ گروهی که در پی پالایش دین از زواید و خرافات بودند، تا اشخاص و جماعت هایی که در مبانی و اصول دین و مذهب تشکیک کردند و به زعم خود در پی پاک دینی بودند. هدف این مقاله، تبیین مبانی معرفتی و چگونگی شکل گیری پارادایم نوگرایی دینی در ایران است؛ با این فرض که نوگرایی دینی در ایران به عنوان سنتز چالش سنت و تجدد از میان گفتمان های فعال پس از مشروطه سر برآورد.
Religious modernity in Iran arose after the emergence of new philosophical ideas in the West and was influenced by the arrival of sparks of modernity in the country. Although the technological advances and manifestations of western civilization had attracted attention, but for some the spirit and philosophical and ideological foundations of the innovative thoughts and ideas of that land had become more and more attractive. The constitutional movement also broadened the horizons of this vision and provided the ground for the emergence of a diverse range of religious modernists; A group that sought to purify religion from extremes and superstitions, to individuals and groups who doubted the principles of religion and believed in purity. The purpose of this article is to explain the epistemological foundations and how the paradigm of religious modernity was formed in Iran; Assuming that religious modernity in Iran emerged as a synthesis of the challenge of tradition and modernity from active post-constitutional discourses.
_||_