بررسی سبک و اسلوب معماری دوره هخامنشیان
محورهای موضوعی : باحث معرفتی و روش­ شناختی تاریخ پژوهیدکتر محمود سید 1 , مهناز بابایی توسکی 2
1 - استادیار گروه تاریخ واحد تهران مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی
2 - دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد اصفهان
کلید واژه: پاسارگاد, معماری, هخامنشیان, تختجمشید, شوش, ایونی,
چکیده مقاله :
در دوره هخامنشیان یک سبک معماری مخصوصی به وجود آمد، که در آن سنن و آداب ملل مختلف ساکن در کشور هخامنشیان جلوه گری می کرد. یکی از آثار اولیه ی معماری هخامنشیان، کاخ کوروش است که در نخستین اقامتگاه این دولت در پاسارگاد بنا شد و عبارت از یک رشته ساختمانهایی در میان باغ و محصور به دیوار بود. هنر شاهنشاهی هخامنشی در سده های شم تا چهارم ق.م. دو دسته است: یکی هنر پادشاهان نخستین پارسی است که بهترین نمود آن پاسارگاد است و دیگری هنر شاهان پس از داریوش. اگرچه کوروش در معماری پاسارگاد و نقوش تزینی آن کوشید عناصر مختلف از هنر سرزمین های گشوده شده را در طراحی هنری درهم آمیزد؛ اما در تخت جمشید گامی فراتر نهاده شد و شاهان هخامنشی با آمیختن عناصر هنری مصر، بابل، ایلام،لولوبیان، ماد، اورارتو و ایونیا/ لودیا، سبک درباری یگانه ای را آفریدند. بدعتی که داریوش اول درافکند تا پایان زمامداری هخامنشیان بر قوت خود باقی ماند و این سبک نوین نه تنها در معماری تخت جمشید به اوج خود رسید، بلکه در معماری بناهای شاهان در شوش، هگمتانه و بابل نیز به کار بسته شد. در واقع معماری هخامنشیان هنری تلفیقی است از سبک معماری های بابل، آشور، اورارتو، لولوبیان (معماری صخره نگاری)، یونان، مصر، دولت شهرهای آسیای کوچک و ... که با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی از معماری را پدید آورده است. هخامنشیان با ساختن این ابنیه عظیم می خواستند عظمت پادشاهی خود را به همه جهانیان نشان دهند. در این پروسه تحقیقی حتی الامکان سعی شده است که به همه زوایای معماری دوره هخامنشی و تأثیرپذیری این هنر از هنر دیگر اقوام پرداخته شود. مقوله ی حاضر بیشتر حول محور معماری شهرهای پاسارگاد، تخت جمشید و شوش می باشد و در این راستا نمایی کلی از معماری این دوره در معرض بحث و تبادل قرار داده ایم و در آخر با استنباطی در این زمینه که هنرمعماری دوره مورد بحث اگرچه تلفیقی از هنر اقوام و کشورهای همسایه بوده است؛ مع هذا روح و جلوه هنر ایرانی نیز در این زمینه قابل توجه و انکارناپذیر است. به عبارتی بهتر جنبه ایرانی بودن آن بر دیگر جلوه های خارجی آن برتری دارد.
In Achaemenid period, a special style of architecture evolved, in which traditions and customs of different nations settling in Achaemenid country came into view. One of the earliest monuments of Achaemenid architecture is Cyrus palace which was built at the first domicile of the government at Pasargadae and involved a number of buildings among a garden surrounded by walls. The art of Achaemenid kingdom in 6th to 4th B.C is divided into two categories: first is the art of Persian kings, which best represented in Pasargadae; the other is the art of kings after Darius. Although, in architecture and decorative designs of Pasargadae, Cyrus attempted to integrate different elements from the conquered territories in its artistic design, but in Persepolis, one more step was taken where Achaemenid kings created a unique court style by combining artistic elements from Egypt, Babylonia, Ilam, Lullubi, Medus, Urartu, and Ionia/Ludia. The innovation brought by Darius persisted until the end of Achaemenid reign. This new style was not only reached its peak in architecture of Persepolis, but also was applied in architecture of kings' buildings in Susa, Ecbatana and Babylonia. In fact, Achaemenid architecture is an art integrated from architecture styles of Babylonia, Assur, Urartu, Lullubi (rocky architecture), Greek, Egypt, minor Asia nation- states… which by showing artistic skills and Iranian innovation has created an independent kind of architecture. By building this huge buildings they wanted to show the greatness of their kingdom to the world. In this research it is attempted as much as possible to deal with all aspects of Achaemenid period's architecture and using other tribes' art in it. This article is mostly about the architectures of Pasargadae, Persepolis and Susa. In this direction, an overview of this period's architecture is presented. At the end, we presume that although the architecture art of this period has been an integration of the art of tribes and neighboring countries, however, the spirit and manifestation of Iranian art in this period's architecture is remarkable and undeniable. In other words, its Iranian aspect is more prominent than its other foreign manifestations.