ماهیت و آثار اقاله در فقه مالکی و شافعی
محورهای موضوعی : جامع الفقهیهمحسن توحیدی 1 , محمد عادل ضیائی 2
1 - دانشآموختهی کارشناسی ارشد رشتهی فقه شافعیدانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات،
، تهران، ایران.
2 - استادیار دانشگاه تهران، گروه فقه شافعی، تهران، ایران
کلید واژه: اقاله, فسخ, برهم زدن معامله, شافعی, مالکی,
چکیده مقاله :
اقاله مطابق تعریف برگزیده، توافق متعاقدین بر رفع عقد قابل فسخ به اختیار است. آنگاه که انسانقدم به عرصه ی حیات اجتماعی گذاشت و عقود و قراردادها بهعنوان وسایل تبادل و تعامل اقتصادیدر روابط فی مابین اشخاص به وجود آمد، اقاله نیز بهعنوان نماینده ی اراده ی مشترک متعاقدینجهت انحلال و ازاله ی عقدی که خود محصول همان اراده ی مشترک است، شناسایی گردید.همهی فقهای مالکی و شافعی بر وجود اقاله با استناد به احادیث نبوی صحّه گذاشتهاند وموضوعیت آنرا بیان نمودهاند، لیکن در تعاریف و شرایط و ماهیت و آثار اقاله اختلاف نظر دارند.فقهای شافعی راجع به ماهیت اقاله اتفاق نظر دارند و جملگی اقاله را فسخ میدانند. ولی در میانفقهای مالکی چنین اتفاقی دیده نمیشود، گروهی اقاله را فسخ تلقی کردهاند و گروهی که اکثریتآنان را دربر میگیرد، بالعکس آنرا معاملهای دوباره و جدید دانستهاند.هر عقدی اقالهپذیر نیست و اقاله در عقودی که قابل فسخ باشند و با موافقت طرفین صحیحباشند جاری است؛ مانند: بیع و اجاره. ولی عقودی که به حق طرفین لازم نمیشود و به رغبت، علاقهو درخواست یکی از طرفین فسخ صورت گیرد، همچون نکاح و وقف اقالهپذیر نیستند و در فسخ وبرهمزدن نکاح سبب خاصی را میطلبد مشروعیت اقاله را میتوان از آیات قرآنی استدلال نمود و از عقل نیز استمداد کرد ولی فقها بیشتربه سنت نبوی بسنده کردهاند.سجستانی، بیتا، ح 9440 (، فقهای دو ( مَنْ أقالَ مسلماً أقالَهُ اللهُ عثرته با توجه به حدیث نبویمذهب مالکی و شافعی حکم اقاله را ندب و سنت دانستهاند.شافعیان که بر فسخ بودن اقاله معتقد هستند، برخی برآنند عقدی که فسخ شده و هیچ پیوندیفیمابین باقی نمانده چگونه میتوان فسخ نمود. ولی جواب این است که اقاله فسخی نسبی است نهمطلق و میتوان با اقالهی دوباره به عقد اول برگشت.شرط فزونی و کاستی در فقه شافعی باطل است، ولی در فقه مالکی با رعایت اصول و شرایطی مبطلعقد نیست
Iqaalla-h is an agreement between two parties to revoke voluntarilya revocable contract. The legitimacy of revocation (iqaala-h) can bejustified based on Koranic verses and with the assistance of reason ,as well .Jurisprudents , however, consider traditions from the holyprophet of Islam(p.b.u.h) sufficient in this regard, among whichthere is the tradition”.Anyone who accords with the other party’s willingness to revokean agreement , God will accept your(the prophet’s) intervention, onthe Doomsday, for that person’s sins to be forgive”. Thejurisprudents of two Islamic Sunni branches,Maalikee and Hanafee,regarded revocation (iqaalla-h) as a religiously recommendableaction (mosta-hab) which accords with pthe prophet’s traditions.Jurisprudents of the two Islamic branches, Maalikee and Hanafee ,all consent to revocation (iqaala-h) referring to the traditions of theholy prophet (p.b.u.h) and have stated its authenticity .However,there is disaccord among them concerning the definitions,conditions, nature and effects of revocation (iqaala-h).